۲۳-۰۸-۹۱، ۰۳:۰۴ ب.ظ
زنگ زدم به دوسـ ـت دخترم, تا تلفن رو برداشت قطع کردم,
اومدم جلو آینه باز کل حرفایی که آماده کرده بودم رو یه بار به خودم گفتم,
اومدم تکرار گوشیو زدم , تا ورداشت گفتم: ببین عزیزم , من امشب مامان بابام
میرن مسافرت, یا شب میای اینجا , یا دیگه نه زنگ میزنی نه اس ام اس میدی و
کات.. این حرفام حالیم نمیشه , منتظرم , خدافظ... یهو دیدم بابام از
اونور خط میگه: قط نکن شازده, اول از مامانت بپرس الان زنگ زده بود
گفت تاید بگیرم, پودر ماشینی بگیرم یا دستی..؟
بعدم برو ساکتو جم کن , توام با ما میای..
در ضمن خاک تو سرت کنن
اومدم جلو آینه باز کل حرفایی که آماده کرده بودم رو یه بار به خودم گفتم,
اومدم تکرار گوشیو زدم , تا ورداشت گفتم: ببین عزیزم , من امشب مامان بابام
میرن مسافرت, یا شب میای اینجا , یا دیگه نه زنگ میزنی نه اس ام اس میدی و
کات.. این حرفام حالیم نمیشه , منتظرم , خدافظ... یهو دیدم بابام از
اونور خط میگه: قط نکن شازده, اول از مامانت بپرس الان زنگ زده بود
گفت تاید بگیرم, پودر ماشینی بگیرم یا دستی..؟
بعدم برو ساکتو جم کن , توام با ما میای..
در ضمن خاک تو سرت کنن
بازنده میگه میشه اما سخته
برنده میگه سخته اما میشه
برنده میگه سخته اما میشه