.gif "مدال کاربر متعهد")
۰۹-۰۶-۹۶، ۱۱:۴۴ ب.ظ
دریافت_زندگی
با دیدن، شنیدن، بوئیدن، چشیدن، لمس کردن، زندگی واقعی را احساس کنید.
ما زندگی می کنیم، اما آگاه نیستیم که هستیم و زندگی می کنیم و هرگز یادآور بود خود نیستیم.
شما غذا می خورید ، دوش میگیرید یا راه میروید، اما هنگامیکه اینکارها را می کنید از بودن خویش اینکارها را میکنید از بودن خویش آگاه نیستید.
همه چیز هست اما خود شما نیستید، درختان، خانه ها، ترافیک خیابانها، همه و همه چیز وجود دارند و شما از همه انها در اطرافتان آگاهید، اما از بود و از وجود خودتان ناآگاه هستید، ممکن است شما از همه چیز دنیا آگاه باشید، اما وقتی از خودتان بی خبر باشید، بقیه آگاهیها کاذب و دروغین خواهند بود.
چرا؟ زیرا مغز یا ذهن شما همه چیز را می تواند منعکس کند، مگر خود شما را.
اگر شما از بود خود آگاه باشید از مغزتان بیرون آمده و به ماوراء بدن رفته اید.
آگاه شدن از بود خویشتن، چیزی نیست که در مغز منعکس گردد، زیرا شما چیزی وراء مغز هستید، مغز فقط چیزهایی را که در برابرش قرار می گیرد منعکس می کند و شما فقط می توانید دیگران را ببینید، اما نمی توانید خود را هم ببینید، چشمان شما همه چیز و همه کس را به جز خودش می تواند ببیند.
اگر بخواهید خودتان را ببینید احتیاج به آینه دارید و اگر مغز شما این آینه باشد، نمی توانید شما را منعکس کند، زیرا شما همیشه در پشت این آینه و پنهان از آن هستید و نمی توانید در برابرش بایستید، پس باید از راه دیگری وارد شوید و این راه روش های خودآگاهی و خودشناسی است.
یکی از این روشها به ما میگوید
هرکاری میکنید، هر قدمی برمیدارید، هرکجا که هستید، هر زمان که هست، از بودن خود اگاه باشید و زندگی را با همه وجود احساس کنید و از جریان انرژی در حال حرکت در وجودتان مطلع باشید.
نغمه زندگی OSHO
با دیدن، شنیدن، بوئیدن، چشیدن، لمس کردن، زندگی واقعی را احساس کنید.
ما زندگی می کنیم، اما آگاه نیستیم که هستیم و زندگی می کنیم و هرگز یادآور بود خود نیستیم.
شما غذا می خورید ، دوش میگیرید یا راه میروید، اما هنگامیکه اینکارها را می کنید از بودن خویش اینکارها را میکنید از بودن خویش آگاه نیستید.
همه چیز هست اما خود شما نیستید، درختان، خانه ها، ترافیک خیابانها، همه و همه چیز وجود دارند و شما از همه انها در اطرافتان آگاهید، اما از بود و از وجود خودتان ناآگاه هستید، ممکن است شما از همه چیز دنیا آگاه باشید، اما وقتی از خودتان بی خبر باشید، بقیه آگاهیها کاذب و دروغین خواهند بود.
چرا؟ زیرا مغز یا ذهن شما همه چیز را می تواند منعکس کند، مگر خود شما را.
اگر شما از بود خود آگاه باشید از مغزتان بیرون آمده و به ماوراء بدن رفته اید.
آگاه شدن از بود خویشتن، چیزی نیست که در مغز منعکس گردد، زیرا شما چیزی وراء مغز هستید، مغز فقط چیزهایی را که در برابرش قرار می گیرد منعکس می کند و شما فقط می توانید دیگران را ببینید، اما نمی توانید خود را هم ببینید، چشمان شما همه چیز و همه کس را به جز خودش می تواند ببیند.
اگر بخواهید خودتان را ببینید احتیاج به آینه دارید و اگر مغز شما این آینه باشد، نمی توانید شما را منعکس کند، زیرا شما همیشه در پشت این آینه و پنهان از آن هستید و نمی توانید در برابرش بایستید، پس باید از راه دیگری وارد شوید و این راه روش های خودآگاهی و خودشناسی است.
یکی از این روشها به ما میگوید
هرکاری میکنید، هر قدمی برمیدارید، هرکجا که هستید، هر زمان که هست، از بودن خود اگاه باشید و زندگی را با همه وجود احساس کنید و از جریان انرژی در حال حرکت در وجودتان مطلع باشید.
نغمه زندگی OSHO