امتیاز موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
در دیاری که در او نیست کسی یار کسی...
#1
در دیاری که در او نیست کسی یار کسی
کاش یارب که نیفتد به کسی کار کسی
هر کس آزار من زار پسندید ولی
نپسندید دل زار من آزار کسی
آخرش محنت جانکاه به چاه اندازد
هر که چون ماه برافروخت شب تار کسی
سودش این بس که بهیچش بفروشند چو من
هر که با قیمت جان بود خریدار کسی
سود بازار محبت همه آه سرد است
تا نکوشید پی‌گرمی بازار کسی
غیر آزار ندیدم چو گرفتارم دید
کس مبادا چو من زار گرفتار کسی
تا شدم خوار تو رشگم به عزیزان آید
بارالها که عزیزی نشود خوار کسی
آن که خاطر هوس عشق و وفا دارد از او
به هوس هر دو سه روزیست هوادار کسی
گر کسی را نفکندیم به سر سایه چو گل
شکر ایزد که نبودیم به پا خار کسی
شهریارا سر من زیر پی کاخ ستم
به که بر سر فتدم سایه‌ی دیوار کسی
شهریار
پاسخ
سپاس شده توسط: v.a.y ، sadaf
#2
زیبا بودmaraممنون
بازنده میگه میشه اما سخته
برنده میگه سخته اما میشه


 
پاسخ
سپاس شده توسط:


موضوعات مشابه ...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  هر کسی یه شعر طنز بگه برای نفر قبلیش فائزه 2 0 435 ۱۲-۱۰-۹۴، ۰۷:۴۷ ب.ظ
آخرین ارسال: فائزه 2
  تــعــهــد به سند ازدواج نیست ! sina_097 0 332 ۲۶-۰۲-۹۳، ۰۷:۴۲ ب.ظ
آخرین ارسال: sina_097

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان