نئاندرتالها، برادران خونی ما؟
انسان نئاندِرتال (Homo neanderthalensis) گونهای از سردهٔ انسان بود که در اروپا و قسمتهایی از غرب آسیا، آسیای مرکزی و شمال چین (
آلتای) سکونت داشتند. اولین نشانهها از نئاندرتالهای اولیه به حدود ۳۵۰ هزار سال پیش در اروپا برمیگردد.
۱۳۰ هزار سال پیش، مشخصههای کامل نئاندرتالها ظاهر شدند و در ۵۰ هزار سال قبل نئاندرتالها دیگر در آسیا دیده نشدند، با این وجود نسل آنها در اروپا تا ۳۳ تا ۲۴ هزار سال پیش منقرض نشده بود و شاید ۱۵ هزار سال پیش یعنی بعد از مهاجرت انسان امروزی به اروپا نسل این انسانهای اولیه منقرض شده باشد.
برخی ژنها میان نئاندرتالها و انسان امروزی مشترک است. این به آن دلیل است که نئاندرتالها و اجداد انسان مدرن زمانی که ابتدا شروع به مهاجرت از آفریقا به نقاط دیگر جهان کردند، با یکدیگر آمیزش داشتند.
نظریات مختلفی در مورد علت انقراض نئاندرتالها ابراز شده است، مثل تغییرات آب و هوایی و ناتوانی آنها در رقابت با انسانها، در این میان البته نظریه دیگری وجود دارد که میگوید نئاندرتالها در جنگی خونآلود، توسط «ما» نسلشان متقرض شده است!
با اینکه ما از آمیزش بین اجداد خودمان و نئاندرتالها اطلاع داشتیم، اما این سؤال باقی بود که این مطلب چه اثراتی روی DNA ما گذاشته است و آیا با کمک دانش ژنتیک قادر به ردیابی این اثرات هستیم یا نه.
به تازگی دو تحقیق جالب در این مورد انجام شده است که نشان میدهد ژنهایی که دهها هزار سال پیش، با این وصلت وارد DNA ما «انسانهای خردمند» Homo sapiens شده است، به چه میزان بوده و چه اثرات خوب یا بدی روی ما داشته است.
تحقیق اول در دانشگاه هاروارد توسط دیوید ریج و سریرام سانکارارامن انجام شده است، در این تحقیق توالی ژن ۱۰۰۴ نفر مورد بررسی کامل قرار گرفت.
مشخص شد که در ژنهای آسیاییها و اروپاییها، رد پای ژنهای نئاندرتالها وجود دارد، در صورتی که در ژنهای آفریقاییها چنین یادگاری وجود ندارد، چون اصولاً برخورد انسانهای خردمند و نئاندرتالها در اوراسیا، بعد از خروج انسانهای اولیه از خاستگاه آنها در آفریقا صورت گرفته است؛ بنابراین انسانهایی که در آفریقا مانده بودند، عملا برخوردی با نئاندرتالها نداشتند.
یافته بعدی این بود که میزان توزیع ژنهای نئاندرتالها در کروموزومها ما یکسان نیست، یعنی اثر ژنهای نئاندرتالها در برخی از ژنهای ما بیشتر است، مثلا ژنی که در تولید کراتین -یک پروتئین در پوست و مو- نقش دارد، در ما به میزان بیشتری ردپای نئاندرتالی دارد، این امر میتواند نشاندهنده این باشد که انسانهای خردمند با مهاجرت از آفریقا به اوراسیا، ژنهای پوستی بیشتری از نئاندرتالهای گرفتند که صدها هزار سال در شرایط محیطی اوراسیا زندگی کرده بودند و بنابراین با این محیط سازگارتر بودهاند.
اما متأسفانه این وصلت باعث شد که ما از نئاندرتالها ژنهایی هم بگیریم که عامل بیماری کرون (نوعی بیماری رودهای التهابی مزمن) و بیماریهای دیابت نوع ۲ و لوپوس است!
چیز جالب دیگر این بود که در کروموزوم X و ژنهای مربوط به عملکرد بیضهها، تقریبا هیچ نشانی از ژنهای نئاندرتالها نیست، که این امر نشان میدهد که احتملا دورگههای مذکری که ژنهای نئاندرتالی در کروموزوم X داشتند، عقیم بودهاند.
در تحقیق بعدی که در دانشگاه واشنگتن انجام شده است و نتایجش در مجله ساینس به چاپ رسیده است، بنجامین ورتوت و جاشوآ ام آکی، توالی ژنهای ۶۶۵ نفر را بررسی کردند، این بررسی نشان داد که یک تا سه درصد کل ژنهای آدمهای غیرآفریقایی، نئاندرتالی است و به صورت کلی اگر ژنهایی را در حال حاضر در ژنوم انسانها هستند، کنار هم بچینیم، باید بگوییم که ۲۰ درصد ژنهای نئاندرتالها هنوز در ژنوم ما وجود دارند.
در این تحقیق هم تأیید شده است که ژنهای مربوط به پوست ما، به میزان قابل توجهی منشأ نئاندرتالی دارند. البته برخی از ژنهای ما مثل ژنی که نقش کلیدی در فرایند صحبت کردن دارد -FOXP ۲- تهی از هرگونه ژن نئاندرتالی است.