دومین برنامه در روز دوم ماه فرخنده ی رمضان از شبکه سوم سیما در ساعت 19 و پانزده دقیقه آغاز شد . بعد از قرائت دعای ناب فرج مناجات ابتداییِ برنامه پخش شد و بعد از آن مجری ماه عسل احسان علیخانی سلام و احوالپرسی با صفایی با مخاطبان و همینطور منتقدان برنامه کرد و از این که ممکنه خیلیا تازه از امروز جمعه و دومین روز ماه عسل به جمع تماشاچیان این قاب پیوسته باشند تشکر نمود .
بعد تیتراژ ابتداییِ برنامه با صدای امیرعلی بهادری پخش شد از خودم به تو قراره چی بگم
تو هم اگه نخوای باهام کنار بیای
من قراره دردمو به کی بگم
کم رسیدم از خودم به حس تو هوای رفتنه راه روشنه
هیشکی پایه من نمیشه مثل تو
یه جاده یه سفر, یه ماه عسل یه سقف که از ستاره پره
هم مسیر بهشت منو تو و عشق جدا شده از دلهره
یه جاده یه سفر یه ماه عسل
یه سقف که از ستاره پره
هم مسیر بهشت منو تو و عشق جدا شده از دلهره
انگار داره بارون میزنه حسه آروم شدنه تعبیر رسیدن به هوات خود رویایه منه
سالی که طولانی گذشت تا خستگیتو در کنی
میفهمم اینو سختته این لحظه رو باور کنی
یه جاده یه سفر یه ماه عسل یه سقف که از ستاره پره
هم مسیر بهشت منو تو و عشقه جدا شده از دلهره
یه جاده یه سفر یه ماه عسل یه سقف که از ستاره پره
هم مسیر بهشت منو تو و عشق جدا شده از دلهره
سپس احسان علیخانیِ محترم صحبتهایی میکنه در موردِ این که موضوع روز قبل از بعضی خامی ها و تصمیمات عجولانه و
بی اساس روزهای نوجوانی و جوانیِ آدمها بود و این که هیچ انسانی از تلاطم ها و نوسانات روزهای بلوغ و قدم گذاشتن به دوره ی جوانی و حس زندگی مصون و محفوظ نیست . همچنین نباید خودمون و اطرافیان و بچه هامون رو مبرّا و دور بدونیم از تغییرات و غلبه ی احساسات در دوره ی تحول از کودکی به بزرگسالی با توجه به این که ورود به مرحله ازدواج برای انسانها لحظات و ثانیه های پر آشوب و غیر قابل پیش بینی ای رو رقم میزنه چه برسد به این که با روز های نوجوانی و اوجِ بلوغ که غالبا زیر بیست سالگی هست همراه بشه
بعد احسان علیخانی دعوت میکنه بریم و پشت صحنه ی برنامه روز اول رو ببینیم و تندیس ماه عسل امسال خیلی خوشگل شده پس از اون احسان علیخانی صراحتاً بیان میکنه که ماه عسل قرار نیست به سادگی و با توجهی اندک از موضوعِ شهدای غواص و مراسم آنان گذر کنه بلکه منتظر آماده شدن مستند هستند تا به این تاپیک مفصل بپردازند .
کلیپی از مراسم تشییع 170 شهید با صدای اذان مهدی یراحی و مداحی ای دلنشین پخش میشه بعد از آن به سراغ موضوعات خاص امروز و شروعِ رسمی برنامه میریم . بخش اول دو خواهر دو قلو هستند که مادر آنها یکی از خواهر ها رو بخاطر وضع مالی ضعیف و همچنین برای کمک به خانواده ای که دارای فرزند نمی شدند میسپره به خانواده ای از سلاله ی سادات . و بعد از 18 سال خواهری که در نزد خانواده ای دیگر از یک شهر دیگر بزرگ شده بود توسط کسی متوجه میشه و پیگیری میکنه تا با خانواده ی خونی اش دیدار کنه کما این که بین والدین واقعی خودش و والدینِ سرپرست خودش از لحاظ علاقه تفاوتی قائل نیست و به هر دو علاقه ای عمیق داره . در بخش دوم برنامه دختر خانمی مهمان هستند که در نزد خانواده ای مازندرانی پرورش یافته اما در طی کنایات و طعنه هایی که از سوی بچه های دیگه به سمتش پرتاب میشه واقف میشه که فرزند خونی خانواده اش نیست و حدود چند سال این حلقه مفقوده در زندگیش سایه میندازه پدر سرپرست ش قبل از فوت کدی رو میده مبنی بر این که تو از کرد های عراق هستی و این مریم خانم طی تلاشهای سخت و طاقت فرسا چندین سال به جاهای مختلف سفر میکنه تا خانواده واقعی خودش رو پیدا کنه و پارسال 93 قرار بوده مهمان ماه عسل بشه که چون هنوز به نتیجه ای نرسیده بوده و عوامل ماه عسل او رو نا امید یافته بودند این اتفاق رقم نمی خوره . باری ، بعد از گذشت مدتی طویل و با انجام آزمایشات مختلف آگاه میشن که مادرشون در بمباران شیمیایی حلبچه عراق کشته شده و مزارش مشخص نیست و پدرشون هم مثل مادرشون شهید شدند و مزارشون در بهشت زهرای تهران سلامُ الله علیها قرار داره . دو برادر دراند که یکی شون در همون بمباران خانمان برانداز گم شده است و دو خواهر بزرگتر ایشون که از عراق دعوت شده بودند و تنها بازماندگانِ خانواده ی خونیِ ایشون هستند . احسان علیخانی با خروج از بسترِ کیهانیِ ماه عسل برنامه رو به اتمام میرسونه .
بعد تیتراژ ابتداییِ برنامه با صدای امیرعلی بهادری پخش شد از خودم به تو قراره چی بگم
تو هم اگه نخوای باهام کنار بیای
من قراره دردمو به کی بگم
کم رسیدم از خودم به حس تو هوای رفتنه راه روشنه
هیشکی پایه من نمیشه مثل تو
یه جاده یه سفر, یه ماه عسل یه سقف که از ستاره پره
هم مسیر بهشت منو تو و عشق جدا شده از دلهره
یه جاده یه سفر یه ماه عسل
یه سقف که از ستاره پره
هم مسیر بهشت منو تو و عشق جدا شده از دلهره
انگار داره بارون میزنه حسه آروم شدنه تعبیر رسیدن به هوات خود رویایه منه
سالی که طولانی گذشت تا خستگیتو در کنی
میفهمم اینو سختته این لحظه رو باور کنی
یه جاده یه سفر یه ماه عسل یه سقف که از ستاره پره
هم مسیر بهشت منو تو و عشقه جدا شده از دلهره
یه جاده یه سفر یه ماه عسل یه سقف که از ستاره پره
هم مسیر بهشت منو تو و عشق جدا شده از دلهره
سپس احسان علیخانیِ محترم صحبتهایی میکنه در موردِ این که موضوع روز قبل از بعضی خامی ها و تصمیمات عجولانه و
بی اساس روزهای نوجوانی و جوانیِ آدمها بود و این که هیچ انسانی از تلاطم ها و نوسانات روزهای بلوغ و قدم گذاشتن به دوره ی جوانی و حس زندگی مصون و محفوظ نیست . همچنین نباید خودمون و اطرافیان و بچه هامون رو مبرّا و دور بدونیم از تغییرات و غلبه ی احساسات در دوره ی تحول از کودکی به بزرگسالی با توجه به این که ورود به مرحله ازدواج برای انسانها لحظات و ثانیه های پر آشوب و غیر قابل پیش بینی ای رو رقم میزنه چه برسد به این که با روز های نوجوانی و اوجِ بلوغ که غالبا زیر بیست سالگی هست همراه بشه
بعد احسان علیخانی دعوت میکنه بریم و پشت صحنه ی برنامه روز اول رو ببینیم و تندیس ماه عسل امسال خیلی خوشگل شده پس از اون احسان علیخانی صراحتاً بیان میکنه که ماه عسل قرار نیست به سادگی و با توجهی اندک از موضوعِ شهدای غواص و مراسم آنان گذر کنه بلکه منتظر آماده شدن مستند هستند تا به این تاپیک مفصل بپردازند .
کلیپی از مراسم تشییع 170 شهید با صدای اذان مهدی یراحی و مداحی ای دلنشین پخش میشه بعد از آن به سراغ موضوعات خاص امروز و شروعِ رسمی برنامه میریم . بخش اول دو خواهر دو قلو هستند که مادر آنها یکی از خواهر ها رو بخاطر وضع مالی ضعیف و همچنین برای کمک به خانواده ای که دارای فرزند نمی شدند میسپره به خانواده ای از سلاله ی سادات . و بعد از 18 سال خواهری که در نزد خانواده ای دیگر از یک شهر دیگر بزرگ شده بود توسط کسی متوجه میشه و پیگیری میکنه تا با خانواده ی خونی اش دیدار کنه کما این که بین والدین واقعی خودش و والدینِ سرپرست خودش از لحاظ علاقه تفاوتی قائل نیست و به هر دو علاقه ای عمیق داره . در بخش دوم برنامه دختر خانمی مهمان هستند که در نزد خانواده ای مازندرانی پرورش یافته اما در طی کنایات و طعنه هایی که از سوی بچه های دیگه به سمتش پرتاب میشه واقف میشه که فرزند خونی خانواده اش نیست و حدود چند سال این حلقه مفقوده در زندگیش سایه میندازه پدر سرپرست ش قبل از فوت کدی رو میده مبنی بر این که تو از کرد های عراق هستی و این مریم خانم طی تلاشهای سخت و طاقت فرسا چندین سال به جاهای مختلف سفر میکنه تا خانواده واقعی خودش رو پیدا کنه و پارسال 93 قرار بوده مهمان ماه عسل بشه که چون هنوز به نتیجه ای نرسیده بوده و عوامل ماه عسل او رو نا امید یافته بودند این اتفاق رقم نمی خوره . باری ، بعد از گذشت مدتی طویل و با انجام آزمایشات مختلف آگاه میشن که مادرشون در بمباران شیمیایی حلبچه عراق کشته شده و مزارش مشخص نیست و پدرشون هم مثل مادرشون شهید شدند و مزارشون در بهشت زهرای تهران سلامُ الله علیها قرار داره . دو برادر دراند که یکی شون در همون بمباران خانمان برانداز گم شده است و دو خواهر بزرگتر ایشون که از عراق دعوت شده بودند و تنها بازماندگانِ خانواده ی خونیِ ایشون هستند . احسان علیخانی با خروج از بسترِ کیهانیِ ماه عسل برنامه رو به اتمام میرسونه .
هرشب دلم درياى آتيشه از اين بدتر مگه ميشه،حال هيشكى تو دنيا
بدتراز حال من نيست،دردى رو زمين بدتراز درد تنها شدن نيست
بدتراز حال من نيست،دردى رو زمين بدتراز درد تنها شدن نيست
