امتیاز موضوع:
  • 1 رای - 5 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
رستاخيز انتظار در آيين ايران باستان
#1
بنابر آموزه و تعليمات دين زرتشتي از ميان سه زمان گذشته، حال ، آينده ، دو زمان حال و آينده داراي اهميت فوق العاده است و اين موضوع به نظرم مورد توجه تمام اديان و فرهنگهاي جهان است بالاخره تكليف هبوط انسان در اين كره خاكي و هدف از آمدن و ماندن و رفتن چيست و چه توجيهي مي تواند داشته باشد و در باور ديني ايران باستان در طول زمان حال نيروهاي اهورامزدا و اهريمن دائماً در حال تضاد و كشمكش هستند و در نهايت منجر به شكست اهريمن خواهد شد و براي هميشه دست اهريمن از دامن مخلوقات كوتاه مي گردد و پيروزي و تسلط را براي اهورامزدا فراهم مي سازد. طبيعي است كه انسان نيز با گزينش راه راست و درست و تعاليم اخلاقي و دستور العملهاي ديني با اهريمن و تمامي نهادهاي بد مبارزه مي كند و موجبات تضعيف شر را فراهم مي كند، زندگي هر آدمي در هر لحظه اي و صحنه اي مبارزه با اهريمن و بدي و شر و قواي اهريمني است يقيناً يكي از اين دو راه را برمي گزيند، لذا انتخاب راه، اساسي ترين مباني اخلاقي دين زرتشتي است، چگونگي راه اهورامزدايي در اين عبارت به طور صريح آمده ، پندارنيك humata - گفتار نيك- huxta ، كردار نيك- hvaresta اين يك ارزش و هدف كاملاً مشخصي است

و از خصوصيات آيين ايران باستان است.نكتة دوم اعتقاد به جاودانگي روح و حيات پس از مرگ است يا به عبارت ديگر اعتقاد به دنياي ديگر كه در واقع اساس ديانت زرتشتي ايران باستان است اعتقاد به اينكه اجراي عدالت انسان را ملزم به رعايت تعاليم ديني مي كند و در نتيجة همين اعتقاد است كه مراسم مفصلي مانند نيايش، جشنهاي فراوان همراه با قرباني ، مراسم تطهير و پالودگي، انجام و احياي واجبات ديني، هدايا و نذر و غيره توسط پيروان آيين زرتشت انجام مي گيرد

اساس اعتقاد زرتشي آيين ايران باستان :انسان در طي زندگاني مادي خود آنچه كه با آن مواجه خواهد شد جدايي تن از ورح و عبور از پل چنيود cinvad ، بهشت و دوزخ و روز قيامت (تن پسين) و داوري نهايي و آزمايش ورايزدي (فرشگرد) كه اين بخش تقريباً با تمامي اديان مشابهت زيادي وجود دارد.ما انتظار مطابق آيين ايرانيان باستان در پايان نه هزار سال موجودي زرتشتي به نامه سوشيانت ظهور مي كند و رستاخيزبر پا مي كند و در اين رستاخيز ارواح مردگان به بدنهاشان كه دوباره شكل گرفته بر مي گردد و همگي در يك جملة دادرسي عمومي در محضر الهي حاضر مي شوند و با تن و جسم وارد دوزخ يا بهشت مي شوند ولي اين مجازات در سه روز است كه در صورت بد بودن كردار حدوداً 9000 سال جلوه مي كند پس از پايان سه روز شهابي از آسمان فرد مي افتد و تمامي فلزات و معادن و كوههاي زمين را ذوب مي كند و سيل سوزان از فلزات گداخته بر روي زمين جاري خواهد شد و پارسايان و گناهكاران بايد عبور كنند كه اصطلاحاً ور ايزدي گويند.در واقع فرشگرد اينجا شروع مي شود به عبارت ديگر زمين به ستاره پايه مي رود

و فرشگرد زمان (بهشت) از آن جاي به ستاره پايه و عرصه فراخ گشته و همه جا بهشت مي شود و راستي و شادي و بركت در اين جا جاودانه مي گردد، از آن پس مردمان بي پيري و بيماري و درد و مرگ و در اين فرشگرد جاودانه خواهند زيست.در مبحث انتظار اضافه مي كنم

زرتشت سه فرزند دارد، هوشيدر و هوشيدر ماه و سوشيانت كه از موعودان مزديسني اند هر يك از اينها در سر هر هزاره اي ظهور مي كنند كه زرتشت در سر هزارة چهارم آمده است و هوشيدر در آغاز هزارة پنجم و هوشيدر ماه در آغاز هزارة ششم و سوشيانس در پايان اين هزاره ظهورمي كند

درخصوص تولداين سه تن و كارهايشان در بند هشن و دينكرد و روايات پهلوي چنين مي خوانيم:زرتشت سه بار با زن خود هوو ( hvo ) نزديكي كرد و نطفة او به زمين ريخت نريوسنگ ايزد آن را برگرفت و براي محافظت به ناهيد ايزد سپرد تا در هنگام خود با نطفة مادر آنان بياميزد، دقيقاً‌ 99999 فروهر مقدس براي نگهداري اين نطفه گماشته شده اند

محل نگهداري در درياچه كيانسه (هامون) است كه ظاهراً ‌اين نطفه ها مانند سه چراغ در بن درياچه مي درخشند.

هوشيدر در واقع سي سال مانده به پايان سده د هم از هزارة زرتشت دوشيزه اي به نام ناميگ پد namig pid كه نسبت او به زرتشت مي رسد در آب مي رود و مي نشيند و از آن مي خورد، نطفه زرتشت در بدن او وارد و هوشيدر بدنيا مي آيد وقتي كه آن مرد به سي سالگي مي رسد خورشيد به مدت ده شبانه روز در اوج آسمان در همان جايي كه در اول خلقت آفريده شده بود مي ايستد و مومنان مي فهمند كه هزارة‌زرتشت به پايان رسيده است .و در همين زمان است كه آن مرد با اورمزد وامشاسپندان گفتگو (همپرسگي) مي كند و فرداي آن روز روشن و باراني است، در اين هزاره اتفاقات عجيبي رخ مي دهد، خورشيد ده شبانه روز در آسمان مي ماند گياهان سي سال خشك نمي شوند،

به فرمان هوشيدر مومنان به مبارزه با برخي از حيوانات مانند گرگها مي روند و بعد با تيغ و شلاق و كارد و گرز و شمشير ديوان را مي كشند و خلاصه اينكه ديوان مَزَن را مي كشند، افراط و تفريط ضعيف مي شود و پيمان اعتدال نيرومند مي شود. و بلاخره ديومركوس (ملكوس) جادوگر كه هفت ساله از تخمة برادر و ريش كه قاتل زرتشت است در سدة چهارم و پنجم يا در پايان هزاره هوشيدر به جادويي سرما و باران ايجادمي كند

در اين هنگام پيشوايان ديني به مردم توصيه مي كنند كه آذوقه ذخيره كنند بيشتر مردم و گوسفندان در آن چهار زمستان مي ميرند سرانجام در زمستان چهارم به نفرين مزدينسان به وسيله (همان آفرين) ملكوس مي ميرد آنگاه مردمان و چهارپايان از ورجمكرد كه جمشيد براي حفاظت مردمان از اين باران و سرما ساخته است بيرون مي آيند و در جاهاي مختلف اقامت مي كنند و نسلشان افزايش مي يابد.در دورة هوشيدر ماه سي سال مانده به پايان هزارة هوشيدر دوشيزه اي به نام وه پد* veh-pad كه آن هم نسبش به زرتشت مي رسد در آب مي رود و مي نشيند و نطفة زرتشت در بدن آن دوشيزه داخل مي شود و از آن هوشيدر ماه متولد مي شود وقتي به 30 سالگي مي رسد خورشيد ده شبانه روز در آسمان مي ايستد و مومنان مي دانند كه هزارة هوشيدر به پايان رسيده است

اتفاقات عجيبي نظير هزارة هوشيدر بوقوع مي پيوندد. به عنوان مثال گياهان سرسبز مي شوند، شير گوسفندان به حداكثر افزايش مي يابد بطوري كه شير يك گاو براي هزار نفر كافي است، ديو گرسنگي و تشنگي نزار مي شوند بطوريكه مردم از يك وعده غذا براي سه شبانه روز سير مي شوند پيري كم و زندگي بيشتر مي شود، دوستي و آشتي و بخشندگي و شادي در جهان افزايش مي يابد مردم گوشتخواري را ترك مي كنند و به شيرخواري روي مي آورند ‌ به د ستور هوشيدر ماه مردم به مقابلة ‌ ماران مي روند و ديو دروج وجهي را نابود مي كنند و ضحاك از بند فريدون آزاد مي شود و گزشاسب سرانجام آن را نابود مي كند.

دورة‌ سوشيانس (سرشيانت 3 ):

سي سال مانده به پايان دهمين سده در هزارة هوشيدر ماه دوشيزه اي 15 ساله به نام گواك پد gawag-pidi كه از نسل زرتشت است در آب مي رود و مي نشيند و از آن مي خورد سوشيانس متولد مي شود او مانند خورشيد نوراني است با شش چشم به هر طرف مي نگرد و داراي فرة كياني است وقتي به 30 سالگي مي رسد با اورمزد وامشاسبندان گفتگو مي كند و در اين زمان خورشيد 30 شبانه روز در آسمان مي ايستد. در بازگشت از اين گفتگو كيخسرو سوار بر ((واي ديرنگ خدا 4 )) به استقبال سوشيانس مي آيد. از قبيل برافكندن بتكدة‌كنار چيحست و زدن افراسياب توراني شرح مي دهد بعد سوشيانس به كيخسرو مي گويد كه دين را بستاي كيخسرو دين را ستايش مي كند در آن مدت پنجاه و هفت سال كيخسرو فرمانروا و سوشيانس موبد است.

در همين زمان طوس نزد گرشاسب مي رود و او را به دين مي خواند و گرشاسب از بيم ترس طوس گرز خود را بر زمين مي افكند و دين را مي پذيرد. پيش از برانگيختن مردگان سوشيانس سپاهي بر مي انگيزد و به كارزار با ديو بدعت (هلموغي)‌مي رود، يشتي مي خواند و آن ديو به بالا و پايين زمين مي رود و سرانجام در سوارخ زمين مي رود و شهريور امشاسپتد بر اين سوراخ فلز گداخته مي ريزد و او را محبوس مي كند و سرانجام اين ديو به دوزخ مي افتد.

سوشيانس بعد از مجازات بدكاران يشتي اجرا مي كند با پنج باريشت كردن همه ديوان نابود مي شوند .

دورة 57 ساله سوشيانس دورة تكامل موجودات اورمزدي است همة‌ديوان از نسل دوپايان و چهارپايان نابود مي شوند بيماري و

پيري و مرگ و آزار و ظلم و بدعت و همه بديها از ميان مي رود گياهان هميشه در سرسبزي و رويش اند و همة‌ آفريدگان در خوشي اند هفده سال خوراك مردم گياه است سي سال آب و ده سال خوراكشان مينوي است.

توضيحات :

1 - frasgird تازه و نو كردن كل هستي

2 - رستاخيز: برخاستن مردگان risa+at+xiz (مرده + پيشوند موكد+ xaez ) برخاستن

ناميگ پد - كسي كه داراي بدرنامي است

وه پد - كسي كه داراي بدرخوب است

3 - saosyant ، ريشه ، - su نجات دادن، saotsyant يعني نجات دهندگان آينده

4 - واي كه سلطنت او طولاني است.

1 - تاريخ اساطيري ايران - دكتر ژاله آموزگار

2 - اسطوره زندگي زرتشت - دكتر تفضلي و آموزگار

3 - زرتشت پيامبر ايران باستان - هاشم رضي

4 - گزيده هاي زاداسپرم - دكتر محمد تقي راشد محصل

5 - مينوي خرد - ترجمه دكتر تفضلي

6 - ديانت زرتشت - مري بويس

7 - شناخت تاريخ اساطيري ايران - ترجمه دكتر تفضلي و دكتر آموزگار
پاسخ
سپاس شده توسط:


موضوعات مشابه ...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  بازكاوي تاريخ و آموزه‌هاي آيين زرتشت .RaHa. 0 583 ۰۲-۱۰-۹۱، ۰۷:۱۰ ب.ظ
آخرین ارسال: .RaHa.
  نقد آيين زرتشت .RaHa. 0 521 ۰۲-۱۰-۹۱، ۰۶:۱۶ ب.ظ
آخرین ارسال: .RaHa.
  سيماي نماز در آيين زرتشتي و صابئي .RaHa. 0 393 ۰۲-۱۰-۹۱، ۰۵:۵۴ ب.ظ
آخرین ارسال: .RaHa.

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان