۱۶-۰۸-۹۲، ۱۰:۳۷ ب.ظ
عاشق نه پيش از عشق را به حساب ميآورد و نه جزو زندگاني خود ميداند.
او ميلاد خود را از آغاز عشق ميداند و هستي بدون عشق را نيستي ميشمارد.
او با عشق زندگي يافته است و با معشوق دنيا را شناخته است و حيات جاويدان را در عشق ميجويد.
همه رنگ رنگ دنيا و زيباييهاي جهان، در نظر عاشق رنگي از جمال معشوق است
و خارج از وجود معشوق چيزي نيست که ارزش خواستن و شوق داشته باشد.
چنين است راز آن که معشوق، همه دنياي عاشق است و چنين است رمز زيبايي عشق.
و من اين رمز و آن راز را هميشه با تو و عشق تو به همراه دارم.
پسر به مادر گفت تو هم نماز میخونی هم روزه میگیری ولی خدا هیچی بهت نمیده,
ولی منی که نه نماز میخونم نه روزه میگیرم هر چی ازش خواستم رو بهم داده
طفلک پسر نمیدانست مادر از خدا فقط یک چیز میخواهد انهم اینکه هرچه پسرش میخواهد به او بدهد
اللهم عجل لولیک الفرج
ولی منی که نه نماز میخونم نه روزه میگیرم هر چی ازش خواستم رو بهم داده
طفلک پسر نمیدانست مادر از خدا فقط یک چیز میخواهد انهم اینکه هرچه پسرش میخواهد به او بدهد
اللهم عجل لولیک الفرج