۲۹-۱۲-۹۵، ۰۷:۰۱ ب.ظ
بودیکا ملکه جنگجو
هرگاه سخن از جنگاوری و شجاعت و میادین نبرد میشود، ناخواسته مردانی قویهیکل و سینه فراخ با چهرههایی مصمم که آمادهی هرگونه رزمی هستند، به ذهن میآید. گویا فقط اینان بودند که هنر رزم میدانستند و زنان را با پیکار میانهای نبود. تاریخ نیز فقط از دلاوری مردان سخن به میان میآورد و زنان را فراموش مذکند. درست است که طبیعت جنگ چندان با روحیهی زنان سازگار نیست، اما بودند زنانی که همپای مردان و گاه شجاعانهتر در میدان نبرد جنگیدهاند. ملکه «بودیکا» یکی از این زنان است که در سلسلهی مقالات زنان نامدار تاریخ به او خواهیم پرداخت. در ادامه با بنیتا همراه باشید.
قرن اول میلادی است. رومیان که نیمی از جهان شناختهی شدهی آن روزگار را زیر فرمان خود داشتند، بریتانیای آن روزگار را که برتانی نامیده میشد، در کنترل خود داشتند. «نرون» قدرتمند اما بدنام، بر بزرگترین امپراطوری تاریخ حکم میراند و عطشاش برای تسلط بر سرزمینهای بیشتر هرگز فرو نمینشست. در زمان نرون اقوام «سلت» بر بریتانیا حکومت نیمهمستقلی با پادشاهی «پرزیوتاگ» داشتند. او هنگام مرگ برای اینکه مانع استیلای کامل رومیان به قلمرواش شود، معاهدهای با ترون امضا کرد که طی آن اختیاراتش را به نرون واگذار میکند، به شرطی که همسرش بودیکا جانشین او شود. اما نرون که تاریخ قساوتها، فساد و کجرویهایش را فراموش نکرده، به راحتی این معاهده را بعد از مرگ پرزوتاگ زیر پا گذاشت و نه تنها از بودیکا حمایت نکرد، بلکه او و دو دخترش را میان سپاهیانش رها کرد. سربازان رومی، بودیکا و دو دخترش را تحت انواع شکنجهها و توهینها و تجاوزها قرار دادند و در نهایت آنها را رها کردند تا بمیرند. بودیکا در حال شلاق خوردن، شاهد بود که لژیونهای رومی چطور به دو دخترش تجاوز میکردند. ولی این سه زن توسط قوم خود نجات یافتند.
ملکه بودیکا در نقاشی جان اوپیه
«تاکتیوس» یک مورخ بزرگ می نویسد:
«بودیکا بعد از این تجاوز عهد کرد که انتقام سختی از رومیها بگیرد و آنها را به سزای اعمالشان برساند. بودیکا به سربازانش گفت که هیچ چیز از دست رومیها در امان نیست. آنها بکارت دخترانمان را گرفتند و من به عنوان یک زن علیه آنها قیام خواهم کرد.»
وقتی این اخبار دردناک و نفرتانگیز به سلتها رسید، موجی از خشمی جنونآمیز این ملتی که مورد بیاحترامی قرار گرفته بودند را فرا گرفت. سلتها تحت فرماندهی ملکهی رنجکشیدهشان به پا خواستند و ارتشی ۱۲۰ هزار نفری علیه رومیان گرد آوردند. در سال ۶۰ پس از میلاد، بودیکا با ارتش عظیمش در اولین اقدام، توانست یکی از مستعمرات رومی به نام «کومالدونوم» را تسخیر کند. سپس لژیون نهم روم را شکست داد و دو مستعمرهی دیگر به نامهای «لوندینیوم» و «ورولامیوم» را اشغال کرد. بنا بر گفتهی مورخی به نام «تاسیت» افراد بودیکا ۷۰ هزار رومی و متحدان آنها را کشتند.
در این زمان «گایوس سوتنیوس» به عنوان نمایندهی روم بر منطقهی ولز بریتانیا حکمرانی میکرد. بودیکا توانست او را نیز شکست دهد. او عدهای از مردم بریتانیا را به عنوان جاسوسان مخفی وارد سیستم اداری و سیاسی رومیها کرده بود از این طریق اطلاعات بسیاری از درون سیستم حکمرانی و فرماندهی رومیان به دست آورد. بودیکا همانند بسیار از زنان سلت هنر رزم را آموخته بود و مهارت فراوانی در استفاده از انواع سلاحها و نبرد تن به تن داشت. در اقدامات بعدی او توانست که «لندن» و «ولماریون» را نیز از اشغال رومیها آزاد کند.
این شکستها بر نرون گران آمد و سپاهی تازهنفس به رهبری فرماندهی به نام «سوانتونیوس پولونیوس» را به بریتانیا گسیل داشت. در جنگی که پیش آمد سپاه ملکه شکست سختی خورد. پس از پایان نبرد جنازهی بیجان او را یافتند. گفته میشود وقتی که او شاهد شکست ارتش خود بود، برای اینکه اسیر رویان نشود خود را مسموم کرد. دخترانش نیز همانند او با زهر خودکشی کردند.
بودیکا از معدود رهبرانی بود که توانست سپاه روم را شکست دهد. بعد از آن همه سالهروز قیام بودیکا را روز قهرمانان ملی زن در بریتانیا نامیدهاند و از او به عنوان قهرمان ملی و یک استقلال طلب یاد میکنند.
فیلم ملکهی جنگجو
در سال ۲۰۰۳ نیز فیلمی به نام «ملکهی جنگجو»، در مورد زندگی این زن شجاع ساخته شد.
رمز شب ...!
دوست دارم هایت هست
این را که بگویی
خوابم می برد