امتیاز موضوع:
  • 1 رای - 5 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
زندگی به بندی بند است، به نام "حرمت "
#1
بافتن را از یک فامیل خیلی دور یاد گرفتم که نه اسمش خاطرم است نه قیافه اش،
اما حرفش هیچوقت از یادم نمیرود، می گفت زندگی مثل یک کلاف کامواست،
از دستت که در برود می شود کلاف سردر گم،
گره می خورد،
می پیچد به هم ،
گره گره می شود،
بعد باید صبوری کنی،
گره را به وقتش با حوصله وا کنی، زیاد که کلنجار بروی ، گره بزرگتر می شود،
کورتر می شود،
یک جایی دیگر کاری نمی شود کرد، باید سر و ته کلاف را برید،
یک گره ی ظریف کوچک زد،
بعد آن گره را توی بافتنی یک جوری قایم کرد،
محو کرد،
یک جوری که معلوم نشود،
یادت باشد، گره های توی کلاف همان دلخوری های کوچک و بزرگند، همان کینه های چند ساله،
باید یک جایی تمامش کرد،
سر و تهش را برید،
زندگی به بندی بند است، به نام "حرمت "
که اگر آن بند پاره شود کار زندگی تمام است
...
سیمین بهبهانی
به نام خدایی که به گل ، خندیدن آموخت . . .
پاسخ
سپاس شده توسط:
#2
زندگی به بندی بند است، به نام "حرمت "
که اگر آن بند پاره شود کار زندگی تمام است
...
بازنده میگه میشه اما سخته
برنده میگه سخته اما میشه


 
پاسخ
سپاس شده توسط:


موضوعات مشابه ...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  "به نام زن , به نام انسانیت " عسل6 19 511 ۲۵-۰۵-۹۵، ۰۴:۴۲ ب.ظ
آخرین ارسال: عسل6
  زندگي شطرنج دنيا و دل است *hasti* 2 248 ۱۶-۰۹-۹۴، ۰۳:۱۱ ب.ظ
آخرین ارسال: نفس2015

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان