امتیاز موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
زندگی زناشویی نه به مانند دوران مجردی است
#1
آورده اند که در ازمنه جدید زوجی به سرخوشی زندگی آغاز کردندی. پس چندماهی که گذشت چندی از دوستان به رسم دوستی به دیدنشان آمدند و شیرینی و کادو آوردند به رسم مبارک بادی. چون میهمانان برفتند آن زوج با سرور و شادی در ظرف شیرینی گشودند و یافتند دو کیلویی شیرینی تر که دیدنش شکمنواز بود و بوییندنش شامه نواز. زن غصه بکرد که ما دو تن بیشتر نبوده و دو کیلو ما را زیاد باشد و باید اندیشه کرد در مصرف آن ، که ما را قند و کلسترول حاصل آید و قبل آن وزن زیاد و شکم برآمده. مرد گفت غصه مدار که من این شیرینیها در یخچال گذارم و هر صبح با شیر بخورم - جایگزین صبحانه- و مرا خللی نرسد که من شیرینی تر و شیر بسیار دوست می دارم.

باری شب خسبیدندی و روز به سرکار رفتندی و بدین‌سان دو شبانه روز گذشت. عصر سوم چون زن به خانه شد به دیدار همسایه رفت که از خویشان نزدیک بود. پس بنشستند به مصاحبت مشغول و بسیار گل گفتند و شنفتندی. تا که صاحبخانه عزم به آوردن چای کرد. زن چون چای بدید گفت این چای با شیرینی خوش باشد و ما را درخانه شیرینی تری است بغایت خوشمزه که اگر دیر بماند کهنه گردد و از دهن بیفتد. باش تا آورم با هم خوریم که دوستان نشستن و چای و شیرینی خوردن دسته جمعی را از جان دوست تر دارند.

دوان به خانه شد و قوطی شیرینی از یخچال ربود و به نزد همسایه بازگشت. چون عزم خوردن کردندی در ظرف شیرینی بگشودند و دیدند آنچه نباید. آه از نهاد برآمد که قوطی پر بود از کاغذهای خالی مانده شیرینی.

این داستان بگفتم که تو را پند دهم که زندگی زناشویی نه به مانند دوران مجردی است که
غذا به یخچال بماند به سالی خورشیدی.

گر سهم خویش نستانی به وقت خویش
سهم تو بستانند و خورند در ثانیه ای

شعر:
آن ظرف خالی و این چای خشک بین
تا بشنوی زقصه من پند پرگهر

گر حق خویش نگیری به وقت خویش
لب تشنه باز بمانی کنار بحر
بعضی آدم‌ها ناخواسته همیشه متهم‌اند!
به خاطر :
سکوت‌شان ، کاری به کار کسی نداشتن‌شان ، خلوت‌شان ،
اتاق‌شان ، استراحت‌شان ، روی پای خود ایستادن‌شان ، دوست داشتنشان !
گویی جان میدهند برای اتهام بستن و از همه بدتر این‌ که :
زود فراموش می شود خوبی هایشان!
پاسخ
سپاس شده توسط:


موضوعات مشابه ...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  او یک معلم است! d.ali 0 159 ۱۰-۰۱-۹۸، ۱۱:۴۱ ق.ظ
آخرین ارسال: d.ali
  نجات زندگی panel123 0 147 ۰۱-۰۲-۹۷، ۰۷:۰۶ ب.ظ
آخرین ارسال: panel123
  داستان کوتاه لذت بردن از زندگی AsαNα 2 228 ۲۸-۱۰-۹۶، ۰۷:۴۲ ب.ظ
آخرین ارسال: taranomi

چه کسانی از این موضوع دیدن کرده اند
1 کاربر که از این موضوع دیدن کرده اند:
d.ali (۱۶-۰۸-۹۶, ۱۲:۳۷ ب.ظ)

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان