امتیاز موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
ساعت 3 شب بود که صدای تلفن , پسری را از خواب بیدار کرد.
#1
ساعت 3 شب بود که صدای تلفن , پسری
را از خواب بیدار کرد.

پشت خط مادرش بود .پسر با عصبانیت گفت: چرا این
وقت شب مرا از خواب بیدار
کردی؟

مادر گفت:25 سال قبل در همین موقع شب
تو مرا از خواب
بیدار کردی!

فقط خواستم بگویم تولدت مبارک.!!

پسر از اینکه دل مادرش را شکسته بود تا صبح خوابش نبرد ,

صبح سراغ مادرش رفت .

وقتی داخل خانه شد مادرش را پشت میز تلفن با شمع نیمه سوخته یافت!!

ولی مادر دیگر در این دنیا نبود
به نام خدایی که به گل ، خندیدن آموخت . . .
پاسخ
سپاس شده توسط: N@zI
#2
وای این واقعا غمناکههههه
اولین بار دوستم موقع اس بازی ک کورسه خنده بود اینو داد یعنی من یکی موندم چی بگمممممzapszaps
All day, all night, I’ll be waitin’ standby
Can’t stop because I love it, hate the way I love you
All day all night, maybe I’m addicted for life, no lie.
I’m not too shy to show I love you, I got no regrets
I love you much, too much to hide you, this love ain’t finished yet.
پاسخ
سپاس شده توسط:
#3
درس عبرت بشود برای ماmara
تکیه گاهم باش!
پاسخ
سپاس شده توسط:
#4
خیلی قشنگ بود....mara
یه درخته تو مغزم همش
که روحم برگاشه
قلبم تنش
هرکی اومد یه خط انداخت رو این قلب فرسوده که خستم ازش

# صادق
#هنوز _همونم
:)
پاسخ
سپاس شده توسط:


موضوعات مشابه ...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  ماجرای گنج‌های گمشده هیتلر چه بود؟ صنم بانو 2 131 ۲۵-۰۵-۰، ۱۱:۳۹ ب.ظ
آخرین ارسال: admin
  ماجرای مرموز مردی که با فرازمینی‌ها زندگی کرد صنم بانو 3 241 ۳۰-۰۲-۰، ۱۰:۴۴ ق.ظ
آخرین ارسال: صنم بانو
  گوسفند 5 شاخ همه را متعجب کرد+عکس PedraM 4 541 ۱۲-۱۲-۹۹، ۰۸:۰۵ ب.ظ
آخرین ارسال: minaa

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان