۰۷-۱۱-۹۶، ۱۰:۵۴ ق.ظ
پدرم از هر کاری کمی بلد بود. پیچ و مهره ها و شیرهای آب خانه را خودش تعمیر می کرد، از سر و صدای ماشین سر در می آورد و حتی می دانست شیرینی گردویی را چطور درست می کنند. ما هر بار که می دیدیم درباره کاری حرف می زند و اطلاعاتش کم نیست، تعجب می کردیم و تا می پرسیدیم: «این را از کجا بلدی؟» می گفت: «بچه که بودم یکی از تابستان ها شاگرد مغازه بودم».
مجله مروارید - یکتا آرمانی، آرش خاموشی: پدرم از هر کاری کمی بلد بود. پیچ و مهره ها و شیرهای آب خانه را خودش تعمیر می کرد، از سر و صدای ماشین سر در می آورد و حتی می دانست شیرینی گردویی را چطور درست می کنند. ما هر بار که می دیدیم درباره کاری حرف می زند و اطلاعاتش کم نیست، تعجب می کردیم و تا می پرسیدیم: «این را از کجا بلدی؟» می گفت: «بچه که بودم یکی از تابستان ها شاگرد مغازه بودم». این خاطره مشترک نسل پدرهایمان است؛ تابستان هایی که با کار و شاگردی در مغازه ها می گذشت. سنتی که کم کم مانند بسیاری از سنت های چند دهه گذشته از بین رفت و دیگر نه کسی شاگردی کرد و نه بچگی هایش را با یاد گرفتن گذراند. اتفاقی که خیلی ها می گویند مهارت آموزی را در ایران از بین برد.
امسال مکانیکی، سال دیگر خیاطی
بیشتر قدیمی ترها خاطره ای مثل پدر من دارند. هر سال یک مغازه و هر سال یاد گرفتن یک کار تازه. خیلی ها هم کنار پدرشان آنقدر شاگردی می کردند تا اوستا می شدند و سال ها بعد می رفتند سراغ همان کار. اگر کسی در بیم فامیل و دوست و آشنا صاحب شغلی بود و مغازه و کارگاهی داشت، بچه ها روانه آنجا می شدند تا تابستان فقط به دوچرخه سواری و شیطنت در کوچه ها نگذرد. مکانیکی، دوچرخه سواری، نجاری، خیاطی، فروشندگی در بقالی و شیرینی فرشی شغل هایی بودند که بیشتر شاگرد می گرفتند. البته این کارها بیشتر سهم پسرها بود و دخترها در خانه یا در کارگاه های زنانه خیاطی و بافتنی و آشپزی یاد می گرفتند تا بعدا خانه دار شوند. پدرها و پدربزرگ ها بیشترشان خاطره ای از شاگردی در چند مغازه و چند شغل دارند.
![[عکس: 1550042_618.jpg]](http://cdn.bartarinha.ir/files/fa/news/1396/10/26/1550042_618.jpg)
هر چند که بعضی ها هر سال تابستانشان را فقط در یک مغازه می گذراندند و حسابی آن کار را یاد می گرفتند. کارها هم معمولا دستمزد و پولی همراه نداشت مگر این که اوستاکار کمی مهربان بود و گاهی دست خوشی به بچه می داد تا دلش گرم شود. البته همه چیز به این خوبی و خوشی هم نبود. بچه ها کتک می خوردند، توبیخ می شدند و با هر شیطنتی به خانواده هایشان شکایت می شد و آن وقت گوش پیچاندن و گاهی لگد و حتی حبس در آب انبار و انباری ته حیاط روی شاخش بود. با این همه و بعد از آن سال ها آن شاگردی های تابستان خاطرات خوش بچه های سال های دور است و در کنارش کارهایی یاد گرفتند که یا حالا چرخ زندگی شان را می چرخاند یا حداقل نمی گذارد در کارهای روزمره خانه لنگ بمانند. چیزهایی که ما برای انجام دادنشان آموزش ندیده ایم.
لذت پول درآوردن و استقلال
لذت پول درآوردن و استقلال
آموزش و پرورش سال ها بعد و پس از انقلاب تصمیم گرفت شیوه شاگردی بچه ها را وارد فضای آموزشی کند. به این ترتیب دانش آموزان دهه 60 و 70 در دبیرستان ها «طرح کاد» گذراندند. به این معنی که هر هفته، یک روز را برای کارورزی به یکی از مراکز صنعتی و آموزشی می رفتند و باز هم برای پسران کارگاه های نجاری، تراشکاری، مکانیکی، کابینت سازی، قطعه سازی و... در نظر گرفته می شد و برای دختران دوره های خیاطی، بافتنی و کمک های اولیه در مدرسه. اما این طرح در سال 1373 به پایان رسید و حالا بچه ها 12 سال تحصیل را بدون یاد گرفتن شغل و حرفه می گذرانند. البته به جز آنهایی که تحصیل در کاردانش را به جای دبیرستان انتخاب می کنند.
بچه های امروز تابستان ها و البته بیشتر روزهایشان یا پای تلویزیون می گذرد یا تبلت و بازی کامپیوتری که البته از هیچ کدام از اینها یادگرفتن کار و حرفه در نمی آید. پدر و مادرها دلشان نمی آید بچه ها را برای کار بفرستند و فکر می کنند بچه سختی می کشد و آسیب می بیند. اما دکتر موسی خدمتگزار خوشدل، جامعه شناس معتقد است این روش سنتی بخش مهمی از هویت شغلی را برای بچه ها می ساخت:
«مهارت آموزی کلید حل بخش مهمی از معضل بیکاری است که با این روش انجام می شد. بچه ها وقتی مهارتی را می آموختند اگر بعدها در کار اصلی شان دچار مشکل می شدند می توانستند بروند سراغ آن مهارت و بیکار نمی ماندند. در این زمینه تربیت سنتی ما دقیق تر عمل می کرد. بچه ها استقلال مالی را یاد می گرفتند و دست در جیب پدر داشتن کمتر اتفاق می افتاد. البته نمی توان انتظار داشت این روش در جامعه امروز که مدام در حال تغییر است به همان شکل انجام شود اما انتظار می رفت وقتی آموزش در اختیار نهادهای رسمی قرار گرفت مهارت آموزی هم دنبال شود اما مدارس و نه دانشگاه های ما این کارکرد را نداشته و ندارند.»
![[عکس: 1550056_216.jpg]](http://cdn.bartarinha.ir/files/fa/news/1396/10/26/1550056_216.jpg)
از یهـ جاییـ بهـ بعدـ اگر نریـ خـــــری !