ارسالها: 2,440
موضوعها: 128
تاریخ عضویت: دى ۱۳۹۲
اعتبار:
1,277
سپاسها: 23
402 سپاس گرفتهشده در 0 ارسال
۲۷-۰۱-۹۳، ۱۲:۱۶ ب.ظ
چه بامزه.
زندگی به من آموخت چگونه اشک بریزم ولی اشک نیاموخت چگونه زندگی کنم تو به من آموختی چگونه دوستت بدارم ولی نیاموختی چگونه فراموشت کنم.
ارسالها: 101,896
موضوعها: 13,760
تاریخ عضویت: مهر ۱۳۹۱
اعتبار:
24,167
سپاسها: 28895
33245 سپاس گرفتهشده در 19321 ارسال
اصلا باهم مو نمیزنن
بازنده میگه میشه اما سخته
برنده میگه سخته اما میشه
ارسالها: 12,527
موضوعها: 434
تاریخ عضویت: آذر ۱۳۹۳
اعتبار:
9,704
سپاسها: 0
95 سپاس گرفتهشده در 12 ارسال
بعضي هاشون خيلي شبيه بودن
ارسالها: 2,574
موضوعها: 644
تاریخ عضویت: شهریور ۱۳۹۳
اعتبار:
3,536
سپاسها: 0
0 سپاس گرفتهشده در 0 ارسال
واقعا هم....
جاستین خیلییییی شبیه بود....
داستان کوتاه:
رمان (درحال تایپ):
ارسالها: 1,334
موضوعها: 42
تاریخ عضویت: دى ۱۳۹۲
اعتبار:
631
سپاسها: 496
71 سپاس گرفتهشده در 3 ارسال
وااااااااااااااااااااای چه شباهتی.ایول به اونی که اینا رو جمع کرده
عمق نگرانی های ما؛فاصله ی ما را از خدا نشان میدهد....
ارسالها: 14,756
موضوعها: 5,168
تاریخ عضویت: مرداد ۱۳۹۳
اعتبار:
13,861
سپاسها: 563
158 سپاس گرفتهشده در 36 ارسال
شباهت که بود ولی بعضیاشون خیلی زشت بودن
آمدن ' بودن ' شدن ' رفتن
ارسالها: 1,872
موضوعها: 26
تاریخ عضویت: آذر ۱۳۹۳
اعتبار:
1,227
سپاسها: 0
5 سپاس گرفتهشده در 2 ارسال
واااى چقدر شبيه هستن
امضای خدا پای تمام آرزوهایتان....