شعر خودم خوشحال میشم بخونید نظر بدید

[rainy girl]

میترسم ازسکوت میترسم ازنگاه
بگریزم ازتوواین عشق بی پناه
من مال توشدم بی چون وبی چرا
عاشق شدی و من عاشق شدم تورا
بغضم فرو رودقلبم شکسته و
چشمان سرخ من گویای غصه ام
میپرسی ای نگارغصه برای چه
من ساکتم ولی قلبم پراز غم است
آشفته میشوی بی تاب میشوی
من باز ساکتم شادی من کجاست
آتش بزن مرادیوانه گشته ام
شوریده ام خدا شوریده گشته ام
دست مرا بگیرشادی بهانه است
تو شادی منی بی تو پر از غمم.

زینب قاسم زاده

[rainy girl]

مرا سخت است جان کندن
از این دنیای خاکی دل بریدن
به یادآوردن چشمان توهر دم
پشیمان میکنددل را که برگشتن
نمیدانم چه شدماندم در این دنیا
نمیدانم چه شدبی تاب گشتم ازبرای تو
نمیدانم مرا افسون چشمان توجادوکرد
یا که سیلی ریشه هایم را باطل کرد
فقط دیگرنمیخواهم مرا جایی کناری گوشه ای
پیداکنندبی عکس خوب تو
فقط دیگر نمیخواهم نگاهم
سایه تردید گیردازنگاه تو
منم ویران شده قلبم برای تومی جنگد
خداداندکه پایان رفته ام بی تو
مرا با خود ببرتا بعدازاین آرام گیرم در کنارتو
مراسخت است جان کندن بدون تو.

زینب قاسم زاده

[admin]

[highlight=#f5f5f5]آتش بزن مرادیوانه گشته ام[/highlight]

[highlight=#f5f5f5]اين آخر عاشقيه و از جون مايه گذاشته [/highlight]

[rainy girl]

[highlight=#f5f5f5]آتش بزن مرادیوانه گشته ام[/highlight]

[highlight=#f5f5f5]اين آخر عاشقيه و از جون مايه گذاشته [/highlight]

بی مخاطبه:))
مرسی که نظر دادی

[yasaman2001]

خیلیییییییییییییییییییییییییییییییییییی قشنگ بود

[reihoon]

عاااالی بووووود افرین

[rainy girl]

ممنون بچه ها

[*setare*]

قشنگ بود

[navid2]

عالی بود زینب خیلی خوشم اومد

[rainy girl]

عالی بود زینب خیلی خوشم اومد

بعله اینجوریاست نوید خان:))