۱۶-۰۶-۹۴، ۰۵:۰۰ ب.ظ
«پسر برتر از دخترآمد پدید»
پسراین جمله را گفت
و چیزی ندید
نگو دخترک با یکی دسته بیل
سر آن پسر را
شکسته جمیل
بگفتا: «جوابت نباشد جز این
نگویی دگر
جملهای اینچنین!
وگرنه سر و کار تو با من است
که دختر جماعت
به این دشمن است.»
پسر اندکی هوشیاری بیافت
سرش چون انار رسیده
شکافت
پسر گفتش:«ای دختر محترم
که گفته که من از
شما بهترم؟!
که دختر جماعت به کل برتر است
ز جن تا پری
از همه سرتر است
پسر سخت بیجا کند، مرگ بید
که برتر ز دختر
بیاید پدید!»
پس آن ضربه خیلی نشد نا به جا
که یک مغز
معیوب شد جا به جا
پسراین جمله را گفت
و چیزی ندید
نگو دخترک با یکی دسته بیل
سر آن پسر را
شکسته جمیل
بگفتا: «جوابت نباشد جز این
نگویی دگر
جملهای اینچنین!
وگرنه سر و کار تو با من است
که دختر جماعت
به این دشمن است.»
پسر اندکی هوشیاری بیافت
سرش چون انار رسیده
شکافت
پسر گفتش:«ای دختر محترم
که گفته که من از
شما بهترم؟!
که دختر جماعت به کل برتر است
ز جن تا پری
از همه سرتر است
پسر سخت بیجا کند، مرگ بید
که برتر ز دختر
بیاید پدید!»
پس آن ضربه خیلی نشد نا به جا
که یک مغز
معیوب شد جا به جا
زندگی تعداد نفسها نیست!
زندگی تعداد لبخندهای
کسانیست
که دوستشان داریم