برادرم خسرو: خسرو؛ بالاتر از استانداردهای دو شخصیتی
شهاب حسینی در فیلم «برادرم خسرو» ایفاگر نقش مرد جوانی است که به اختلال دوقطبی مبتلاست و به تازگی از آسایشگاه روانی مرخص شده و در منزل برادرش اقامت میکند، اما رفتار او و به ویژه رابطه دوستانهای که با فرزند برادرش پیدا کرده برای برادر و اطرافیانش خوشایند نیست و مواجهه آن دو کم کم به یک دوئل روانی عجیب بدل میشود. شهاب حسینی به خوبی توانسته از پس نقش برآید و تماشاگر را با شخصیت خسرو همراه کند.
شهاب حسینی در نقش خسرو |برادرم خسرو
یکی از درخشانترین لحظات فیلم جایی است که آژیر دزدگیر ماشینی در کوچه به صدا در آمده و خسرو از خواب میپرد و جنونزده به خیابان میرود و وقتی صاحب ماشین را پیدا نمیکند شیشه ماشین را خرد میکند. سکانس پایانی فیلم وقتی خسرو با دیدن فیلمی که به طور اتفاقی ضبط شده میفهمد برادرش دست و پای او را به تخت بسته بوده یکی دیگر از سکانسهای به یادماندنی «برادرم خسرو» است که همیشه در یاد مخاطبان فیلمی که میتوانست بهترین گزینه به عنوان نماینده ایران در اسکار ۲۰۱۸ باشد اما نشد! میماند.
مدار صفر درجه: حبیب پارسا؛ عاشقی منحصر به فرد
تلویزیون معمولا بازیگران را خراب میکند، اما این یکی حکایتش فرق میکند. پس از ایفای نقش جوانی به نام علی احمدی در سریال پرطرفدار «پس از باران» که نخستین تجربه بازیگری شهاب حسینی بود و حضوری به یادماندنی در نقش یونس در مجموعه «پلیس جوان» با کارگردانی سیروس مقدم و در کنار هنرمندانی همچون داریوش ارجمند، میترا حجار و مریلا زارعی، «مدار صفر درجه» عاشقانهای بود که نقطه عطف بازیگری شهاب حسینی در جایی غیر از سینم ا شد. این سریال راوی ماجرای سفر دانشجویی ایرانی به نام حبیب پارسا (شهاب حسینی) به فرانسه – برای تحصیل در رشته فلسفه در دانشگاه پاریس – است.
ماجرا بر بستر جنگ جهانی دوم و شکل گرفتن صهیونیزم و تسلط تدریجی بر فلسطین میگذرد که طبیعتاً فضای داستان متأثر از این واقعه مهم تاریخی است. در زمان اعزام دانشجویان ایرانی به فرانسه و همچنین تحصیل آنها در دانشگاه پاریس، جنگ جهانی دوم نیز در حال آغاز است. حبیب پارسا در دانشگاه با دختری یهودی به نام سارا استروک (ناتالی متی) آشنا میشود که اوایل، در کلاس با یکدیگر به مخالفت میپردازند که تدریجاً این مخالفت و سرکشی به عشق و تمایل بین این دو نفر مبدل میشود.
شهاب حسینی در نقش علی احمدی| مدار صفر درجه
ترور یهودیان به دست صهیونیستها در ایران و اروپا و دنبال کردن سرنوشت دانشجویی ایرانی در فرانسه و رابطه عاطفی او با دانشجویی یهودی با سلسله حوادثی به یکدیگر مرتبط میشوند. به دنبال فتح پاریس توسط آلمان نازی، جان سارا آستروک و خانوادهاش نیز به خطر میافتد زیرا دولت آلمان با یهودیان مخالف است؛ و پس از این وقایع مشکلات فراوانی برای حبیب که پس از مدتی به ایران بازمیگردد، روی میدهد، در حالی که از پی خواسته او سارا آستروک و مادرش نیز به تهران آمده بودند؛ (زیرا جانشان در پاریس به خطر افتاده بود) و حبیب دوباره دستگیر میشود (به اتهام ربودن گذرنامه).
پس از آزادی او از زندان شهربانی و رخ دادن اتفاقاتی از جمله کشته شدن چند نفر مثل سرگرد فتّاحی و خواهر حبیب، در پایان ماجرا سارا عمویش را که در تخت جمشید قصد قتل حبیب را داشت به قتل میرساند و حبیب پارسا دوباره به زندان میافتد؛ ولی در آخر پس از رهایی از زندان به معشوق خود میرسد که آخرین سکانس سریال است. شهاب حسینی در «مدار صفر درجه» عاشقانهای را بازی کرد که پیش از آن در تلویزیون خیلی شاهدش نبودیم. او فضایی منحصر به فرد را جلوی دید تماشاگر تلویزیونی گذاشت که عادت به کارهای کم بنیه دارد و پس از آن در سال ۱۳۸۸ با ایفای نقش عباس بابایی در سریال «شوق پرواز» ساخته یدالله صمدی جذابیت و هنر بازیگری خودش را بیش از پیش اثبات کرد.