امتیاز موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
شیر .‌‌‌.‌‌. موش .
#1
شیر سلطان جنگل میخواست ازدواج کنه همه حیوونا رو دعوت کرد. ieir


تو مراسم یه موش هم حضور داشت و هی از میون جمع فریاد میزد: dvia
تبریک میگم داداش . xcvk
مبارکه داداش. xcvk
ایشاله خوشبخت بشی داداش. xcvk
یهو یه ببر عصبانی شد موشه رو گرفت و سرش داد زد: tyui
تو یه موش فسقلی چطور به خودت اجازه میدی شیر رو داداش خودت خطاب کنی؟ tyui



موش گفت: عصبانی نشو داداش، آخه منم قبل از اینکه ازدواج کنم یه شیر بودم !!!! asna

بزن دست قشنگه oad
پاسخ
سپاس شده توسط:
#2
امروز چرا اینطوری شدی؟
علیه خانوما شدی xcvb
و خدایی که در این نزدیکیست..!
پاسخ
سپاس شده توسط:
#3
این که به نفع خانمهاست  asnaasna
خدايا تو ببين 
خدايا تو ببخش

 
پاسخ
سپاس شده توسط:
#4
asnaasnaasna چه موش مارمولکی بود
برای هر دردی دو درمان است:

سکوت و زمان
پاسخ
سپاس شده توسط:


موضوعات مشابه ...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  از شیر مرغ تا جون آدمیزاد asma123 4 451 ۲۰-۱۰-۹۴، ۰۳:۳۳ ب.ظ
آخرین ارسال: فائزه 2

چه کسانی از این موضوع دیدن کرده اند
4 کاربر که از این موضوع دیدن کرده اند:
زینب سلطان (۰۲-۰۷-۹۶, ۰۱:۴۷ ق.ظ)، d.ali (۰۲-۰۷-۹۶, ۰۶:۳۹ ق.ظ)، !!Tina!! (۰۲-۰۷-۹۶, ۰۱:۴۰ ق.ظ)، taranomi (۰۲-۰۷-۹۶, ۱۱:۲۶ ق.ظ)

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان