۰۱-۰۹-۹۱، ۱۰:۲۶ ق.ظ
در پي درخواست وزير آموزش و پرورش براي جداسازي كتاب درسي دختران و پسران ،* داستان دهقان فداكار در كتاب درسي دختران به صغراي فداكار تبديل شد .
داستان جديد:
سرپرست وزارت آموزش و پرورش مي گويد: کتاب هاي درسي دختران و پسران بايد جدا بشود. البته اينکه چرا خداوند بزرگوار براي دختران و پسران و مردان و زنان يک کتاب فرستاده از اسرار است و اسرار را نه سرپرست وزارت آموزش و پرورش مي داند و نه دختران و پسران.
احتمالا در کتاب درسي دختران داستان دهقان فداکار اينگونه خواهد شد:
صغرا خانم فداکار
صغرا خانم فداکار خيلي ناراحت شد اول خواست پيراهنش را در بياورد به چوبدستي اش ببندد به و آتش بزند، بعد يادش آمد که لخت مي شود و اگر چشم مسافران نامحرم به او بيفتد، خدا او را با چوبدستي اش در آتش جهنم مي اندازد. بعد خواست چادرش را استفاده کند که ياد موهايش افتاد. سپس متوجه شد لازم نيست مثل مردها به هر بهانه اي لخت بشود، او زن است و خدا به او عقل داده لذا نفت فانوسش را ريخت روي چوبدستي اش و آن را آتش زد و چون دويدن براي زن بد است سلانه سلانه به طرف قطار رفت اما ديگر دير شده بود و قطار با سنگ ها برخورد کرد و همه ي مسافران شهيد شدند.
انا لله و انا اليه راجعون
داستان جديد:
سرپرست وزارت آموزش و پرورش مي گويد: کتاب هاي درسي دختران و پسران بايد جدا بشود. البته اينکه چرا خداوند بزرگوار براي دختران و پسران و مردان و زنان يک کتاب فرستاده از اسرار است و اسرار را نه سرپرست وزارت آموزش و پرورش مي داند و نه دختران و پسران.
احتمالا در کتاب درسي دختران داستان دهقان فداکار اينگونه خواهد شد:
صغرا خانم فداکار
صغرا خانم فداکار خيلي ناراحت شد اول خواست پيراهنش را در بياورد به چوبدستي اش ببندد به و آتش بزند، بعد يادش آمد که لخت مي شود و اگر چشم مسافران نامحرم به او بيفتد، خدا او را با چوبدستي اش در آتش جهنم مي اندازد. بعد خواست چادرش را استفاده کند که ياد موهايش افتاد. سپس متوجه شد لازم نيست مثل مردها به هر بهانه اي لخت بشود، او زن است و خدا به او عقل داده لذا نفت فانوسش را ريخت روي چوبدستي اش و آن را آتش زد و چون دويدن براي زن بد است سلانه سلانه به طرف قطار رفت اما ديگر دير شده بود و قطار با سنگ ها برخورد کرد و همه ي مسافران شهيد شدند.
انا لله و انا اليه راجعون
به نام خدایی که به گل ، خندیدن آموخت . . .