امتیاز موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
ضرب خورده جراحه
#1
در زمان‌های قدیم جنگلی بود خوش آب‌و‌هوا که اهالی‌اش به لهجه محلی «جینگیل» صدایش می‌کردند. در جینگیل حیوانات با هم ندار بودند. هیچ جینگیلوندی چیزی نداشت که از دیگر همجینگیل‌هایش مخفی کند و حریم خصوصی معنی نداشت. براي مثال، گاو هروقت عشقش می‌کشید سرش را پایین می‌انداخت و وارد طویله الاغ می‌شد و از علوفه‌اش می‌خورد و همانجا لم می‌داد و نشخوار می‌کرد. زندگی‌ها و کارها و روابط خانوادگی و غیرخانوادگی و به‌طوركلي همه‌چیز حیوانات «اوپن» بود. تا اینکه یک روز کرگدن که می‌خواست در برکه آب‌تنی کند، دید دور و بر آب پر از حیوان است. حس کرد خجالت می‌کشد با آن هیکلش جلوی آن همه جک و جانوار وارد آب شود. نعره‌ای کشید و گفت میدان را خالی کنند تا بتواند تنی به آب بزند. حیوانات حساب کار دست‌شان آمد و فوری رفتند. از آن روز همه پی بردند که می‌شود برای خودشان حریمی داشته باشند و به‌تنهایی کارهایی بکنند که به جانوارن دیگر ربطی نداشته باشد.

تا اینکه طاووس که به خودنمایی مشهور بود، دید بازارش کساد شده و دیگر کسی به او محل نمی‌گذارد. برای همین دست‌به‌کار شد و شروع کرد به پروپاگانداکردن تا حیوانات بهش وقعی بنهند. بالای سکوی میدان شروع کرد به سر‌وصدا که چرا در زندگی من دخالت می‌کنید و حریم خصوصی مرا رعایت نمی‌کنید و برایم حرف درمی‌آورید و روی صفحه‌هایم چیزی حک کرده‌اید و از آن اسکرین‌شات گرفته‌اید و آن پرهای رنگی مال من نبود و چرا طومارم به خودم را خواندید و هزینه‌هایی که برای خودم می‌کنم به شما ربطی ندارد و اگر دستم به شما برسد زخمی‌تان می‌کنم. در میان حیوانات که هاج و واج بودند، پلنگ از جا جهید و پنگولی نثارش کرد و افزود: «حریم خصوصیت رو از تو دست و پا جمع کن، همسایه رو حکاک نکن!» طاووس که از یک طرف خودش ضرب خورده و از طرف دیگر احساساتش جریحه‌دار شده بود، تصمیم گرفت درِ لانه‌اش را ببندد و سرش توی پرهای خودش باشد و برود جای زخم‌هایش را جراحی کند.

از آن زمان هرکسی که حریم خصوصی‌اش را توی دست و پا می‌اندازد و بعد شاکی می‌شود که چرا واردش شده‌اید، برایش این مثل را به کار می‌برند که تا زخمی‌اش نکرده‌اند فوری دهانش را ببندد!

علی رضا کاردار
شاد باش، نه یک روز بلکه هزاران سال
بگذار آوازه شاد بودنت چنان در شهر بپیچد
که رو سیاه شوند
آنانکه بر سر غمگین کردنت شرط بندی کرده اند.
پاسخ
سپاس شده توسط:
#2
چه جالب تا حالا نشنیده بودم
چه داستان باحالیم بود xcvl
و خدایی که در این نزدیکیست..!
پاسخ
سپاس شده توسط:
#3
asnaasnaasna ‌همینه که عاشق پلنگم
برای هر دردی دو درمان است:

سکوت و زمان
پاسخ
سپاس شده توسط:


موضوعات مشابه ...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  داستان ضرب المثل زیر آب زدن panel123 0 295 ۱۰-۰۲-۹۷، ۰۵:۱۲ ب.ظ
آخرین ارسال: panel123
  "داستان ضرب المثل یک صبر کن و هزار افسوس مخور " !!Tina!! 2 204 ۰۸-۱۰-۹۶، ۰۶:۱۶ ب.ظ
آخرین ارسال: صنم بانو
Photo كوزه ترك خورده !! صنم بانو 1 89 ۱۰-۰۵-۹۶، ۰۶:۰۳ ب.ظ
آخرین ارسال: taranomi

چه کسانی از این موضوع دیدن کرده اند
6 کاربر که از این موضوع دیدن کرده اند:
زینب سلطان (۲۸-۰۷-۹۶, ۰۱:۰۶ ب.ظ)، ملکه برفی (۲۸-۰۷-۹۶, ۰۱:۰۷ ب.ظ)، avapars (۲۹-۰۷-۹۶, ۰۶:۱۰ ب.ظ)، دخترشب (۲۹-۰۷-۹۶, ۰۶:۰۳ ب.ظ)، d.ali (۲۹-۰۷-۹۶, ۰۶:۲۰ ب.ظ)، taranomi (۲۹-۰۷-۹۶, ۰۴:۴۲ ب.ظ)

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان