طنز؛ خلاصه وضعیت شهرداری تهران به زبان ساده

[صنم بانو]

پوریا عالمی در ستون طنز روزنامه شرق نوشت: هم‌زمان با پنجشنبه آخر سال، فاتحه شهرداری تهران خوانده شد. طبق شنیده‌ها، به «غده پانکراس» محمدعلی نجفی در این مدت فشار زیادی آمده و نجفی گفته از چند جهت تحت فشار بوده است؛ یک جهت از بالا که می‌گفتند پرونده اقتصادی شهرداری‌های سابق را کاری نداشته باشید. یکی از وسط که گویا هلش داده بودند بیاید شهردار بشود و او خودش راضی نبوده. یکی هم از پایین که به پانکراسش فشار آمده است.

همچنین طبق اخبار رسیده، محسن هاشمی دوست دارد شهردار بشود. خود ما هم وقتی بچه بودیم دوست داشتیم پلیس بشویم که بابامان قول داد وقتی بزرگ شدیم برایمان پاسگاه بزند. ازهمین‌رو بعید نیست محسن هاشمی که الان شهردار شورای شهر است، بخواهد شهردار تهران هم بشود.

اما چرا نجفی قبول کرد شهردار پایتخت بشود، وقتی معلوم است که شهرداری پایتخت بیشتر از گل آب‌دادن است؟ تاریخ ثابت کرده همه شهرداران تهران در دوران شهرداری‌گری‌شان یک دسته‌گلی به آب داده‌اند.

از طرف دیگر شورای شهر تهران در طول گذشته طوری درباره استعفای نجفی عمل کرد که ما وقتی مدرسه می‌رفتیم و معلم می‌پرسید کار کی بود، عمل می‌کردیم؛ یعنی همه اول تکذیب می‌کردیم، بعد می‌‌انداختیم گردن بغل‌دستی، سپس می‌گفتیم کار صبحی‌ها بوده است.

اما مسجدجامعی که نماینده مردم تهران برای گشت‌زدن در تهران در روزهای جمعه است، بعد از مدت‌ها توانست حرفی را که دیگران نمی‌توانستند بزنند، بزند. او گفت: شهردار تهران استعفا کرده است! و کار را برای شورای‌شهری‌ها که توی رودروایسی مانده بودند ساده کرد.

آگاهان معتقدند اگر نجفی از شهرداری برود، محسن هاشمی بر اساس قانون نزدیکی (یعنی هر کسی به صندلی نزدیک‌تر است) روی صندلی شهردار خواهد نشست و از آن‌ور چمران می‌پرد توی شورا.

کسانی که بچه‌محل چمران بودند می‌گویند چمران این‌طرف، همه لیست‌امیدی‌های شورا آن‌طرف که آدم وقتی به شورای شهر نگاه می‌کند، عملا باید این حرف را بپذیرد و پذیرفتن همین امر سبب افسردگی بخشی از جامعه خواهد شد!

‌