۲۱-۰۳-۹۲، ۰۱:۱۲ ق.ظ
عاشقمی!!! چه کنم؟!!!!!!!
میگم تمام حرفهایی که توو گوشم میگفتی و روت رو اونور میکردی و یواشکی میخندیدی
از نقشه ناامید کردن مـــــن بود؟!!!!
عاشقتم چه کنم؟!!!!!
وقتی قهر میکردی و منم از زیر چانه ات با دو انگشتم میگرفتم که نگاهم کنی
تا بتوونم با نگاهم بفهمونم که اشتباه میکنی
نقشی در خیانتم نداشت.
هـــــی میگفتی که تب عشقمون باید بالا باشه و
برای همین وقتی میگفتی بالااااااا همزمان دستات رو هم میبردی بالاااااا که آخر سر بندازی دور گردن م که بهانه ای باشه برای بغل کردن همدیگر.
عاشقم بودی!!!! نــــــــه!!!!!؟
خنده ام میگیره
به حماقتم!
به خنده های سر ذوق آمدن اونموقع هایم!
به تپش قلبی که بهایش بالا بردن تب عشقت بود
عاشقت بودم
حالا تب عشقت را ببر بالا ولی دستت رو نبر بالا که کسی زهر بغل کردنت را نچشد که
مثل من کارش میشود آه و آه و آه و خستگی و ...
بس کن و عاشق نباش دیگر!
همیــــــــــن.
میگم تمام حرفهایی که توو گوشم میگفتی و روت رو اونور میکردی و یواشکی میخندیدی
از نقشه ناامید کردن مـــــن بود؟!!!!
عاشقتم چه کنم؟!!!!!
وقتی قهر میکردی و منم از زیر چانه ات با دو انگشتم میگرفتم که نگاهم کنی
تا بتوونم با نگاهم بفهمونم که اشتباه میکنی
نقشی در خیانتم نداشت.
هـــــی میگفتی که تب عشقمون باید بالا باشه و
برای همین وقتی میگفتی بالااااااا همزمان دستات رو هم میبردی بالاااااا که آخر سر بندازی دور گردن م که بهانه ای باشه برای بغل کردن همدیگر.
عاشقم بودی!!!! نــــــــه!!!!!؟
خنده ام میگیره
به حماقتم!
به خنده های سر ذوق آمدن اونموقع هایم!
به تپش قلبی که بهایش بالا بردن تب عشقت بود
عاشقت بودم
حالا تب عشقت را ببر بالا ولی دستت رو نبر بالا که کسی زهر بغل کردنت را نچشد که
مثل من کارش میشود آه و آه و آه و خستگی و ...
بس کن و عاشق نباش دیگر!
همیــــــــــن.
و خدایی که در این نزدیکیست..!