۱۲-۱۲-۹۶، ۰۷:۴۲ ب.ظ
۱۲ اسفند ۱۳۹۶ - ۱۷:۴۸
علت رشد خبرهای تلخ در جامعه ایرانی
ا
رویداد 24 نوشت: اعظم آهنگر، جامعهشناس گفت: فضای مجازی بهصورت غلوآمیز مسائل را پررنگ میکند و اجازه نمیدهد که مردم آن را فراموش کنند. اینکه مردم مداوم خبرها را مشاهده کنند، دلیلی است تا این درد و غم برایشان تکرار شود.
زلزله کرمانشاه، سوختن نفتکش سانچی، اعتراض هرروزه به مشکلات معیشتی، سقوط هواپیمای ATR و ازدست دادن 66 هموطن. این روزها کانالهای خبری پر از خبرهای ناگوار شده است. تا جایی که به قول برخی روزگاری شده که ما بحران را بحران فراموش میکنیم.
این بحرانها تنها به اتفاقات ختم نمیشود بلکه مشکلاتی چون خشکسالی، ریز گردها، اختلاس و... باعث شده تا حس درک مشکلات و ناامیدی جزو جریان زندگی ما قرار گیرد. اما چرا ما شاهد خبرهای خوش نیستیم و جامعه را بیشتر غرق در خبرهای بد میبینیم؟
اعظم آهنگر جامعهشناس در گفتوگو با رویداد۲۴ درباره این حجم از خبرهای بد در جامعه گفت: درست است که ما اتفاقات بد و ناگواری را در زندگیمان تجربه میکنیم. اتفاقاتی که منجر به فوت زیادی از هموطنان ما میشود. زلزله، سانچی، سقوط هواپیما که اخیرا پشت سرهم اتفاق افتاد ازجمله همین موارد است. اما بین این اتفاقات حتما خبر خوش هم داشتیم ولی جامعه درباره خبرهای بد انعکاس و بازتاب بیشتری نشان میدهد.
این جامعهشناس ادامه داد: فضای مجازی بهصورت غلوآمیز مسائل را پررنگ میکند و اجازه نمیدهد که مردم آن را فراموش کنند. اینکه مردم مداوم خبرها را مشاهده کنند، دلیلی است تا این درد و غم برایشان تکرار شود.
او افزود: همراهی با خبرهای ناراحتکننده باعث میشود تا نسبت به خبرهای شاد واکنش کمتری نشان دهیم. مثلا با خبر موفقیت تیمهای فوتبال دیگر مردم چندان شادی نمیکنند. اما مدتی پیش با بارش برف مردم بسیار شادی کردند و انگار منتظر بهانهای برای خوشحالی بودند. حتی در برخی از نقاط شهر جشن گرفته شد و مردم از این موقعیت استفاده کردند. بنابراین خبر خوب هم داریم که اگر فرصت مناسب باشد، مردم برای آن شادی میکنند.
این کارشناس اجتماعی در اشاره به این نکته که در جامعه بیشتر شاهد خبرهای تلخ هستیم تا خبرهای خوش گفت: کشور ما توسعه یافته نیست. در این شرایط مسائل طبیعی در کشور ما تبدیل به بحران میشود. مثلا وقتی زلزله اتفاق میافتد به دلیل کمبود امکانات و اینکه زیرساختها درست نیست، منجر به خسارتهای جبرانناپذیر و مرگ افراد میشود. قطعا اگر زلزله کرمانشاه در کشور ژاپن اتفاق میافتاد تا این حد خسارت جانی و مالی به بار نمیآورد. هنوز به خاطر سرما و بارندگی مرگ و مشکلات در کرمانشاه باعث ناراحتی و اندوه ما میشود.
آهنگر ادامه داد: همچنین اگر مشکل خرید و بلوکه کردن پولهایمان از سوی بانکهای خارجی را نداشتیم، ناوگان هوایی ما نوسازی میشد. همه ما میدانیم که اکثر هواپیماهایمان فرسوده هستند و با مقاومت مهندسان داخلی بازسازی میشوند و دوباره به چرخه کار بازمیگردن د. در این شرایط خواسته یا ناخواسته اتفاقات گوناگونی پیش میآید و ما خبرهای ناگوار میشنویم.
این جامعهشناس ادامه داد: یکی از اهداف مهم مردم ما از انقلاب، رسیدن به توسعه بود. در دهه اول انقلاب هم بسیار سعی کردیم تا به توسعه برسیم و باوجود جنگ به خاطر همدلی مردم روند رشد و توسعه کشور هم خوب بود. اما بعد از آن دیگر سرعت آن کم شد و حتی درجا میزنیم. مردم هم اعتمادشان را از دست دادند و اکنون به این نتیجه رسیدند که توسعه یافته نیستیم. در حال حاضر واقعیت این است که برخی از امکانات اصلا وجود ندارد و زیرساختها سطحی و ضعیف هستند.
وی افزود: ما اکنون نیاز داریم که طرح ضربتی برای پیشرفت کشور و حل مشکلات ایجاد شود. مردم ما واقعا نیاز دارند که امید به آینده را به دست آورند. تا زمانی که این فضای امید نباشد این عدم نشاط و شادی در جامعه روزبهروز بیشتر میشود.
او ادامه داد: هرکشوری نقطه ضعفی دارد. ناوگان حملونقل و وضعیت راهها و جادههای ما بهگونهای است که باعث میشود تا آمار کشتهشدگان بالا باشد. از طرفی کشوری مانند آمریکا هم نقطه ضعف دارد. مانند فروش آزاد سلاح و کشته شدن افراد بیگناه توسط همین سلاحها. کشتههای ناشی از قانون آزاد بودن سلاح در آمریکا شاید با آمار کشتگان جادهای ما برابر باشد. بنابراین نمیتوان گفت فقط در کشور ما حوادث رخ میدهد. بلکه ممکن است کشورهای دیگر هم اتفاقات ناگوار داشته باشند. البته در کشوری مانند ایران همانطور که گفتم به دلیل عدم توسعه ممکن است این اتفاقات بیشتر و متنوعتر باشد.
وی افزود: ما بعد از 40 سال هنوز به مرزها توسعهیافتگی هم نرسیدیم. کشور ما هنوز از نظر امکانات مدرن و امن نشده. البته در بخشهایی تلاش کردیم و موفق هستیم. مانند سلامت و پزشکی، انرژی هستهای و برخی از تکنولوژیها که به درجات خوبی رسیدیم. همچنین در کشور ما امید به زندگی بسیار افزایش پیدا کرده. در سه دهه گذشته امید به زندگی 63 سال بود ولی اکنون 76 سال است.
این جامعهشناس اشاره کرد: اما کنار این موارد، در برخی موارد هم نظام سرمایهداری و افراد قدرتمندی که برای جذب سرمایه بیشتر اجازه رشد به توسعه کشورنمی دهند. برای اینکه مردم به یک اندازه از مدرن شدن سهم و نفع نبرند، مانعتراشی میکنند.
آهنگر گفت: البته ما میتوانیم امیدوار باشیم. چون نگاه مثبت داشتن بسیار کمک میکند. موتور محرکهای است که قبل از هر چیز مردم نشاط داشته باشند. وقتی نگاه مثبت باشد افراد هدف پیدا میکنند و برای رسیدن به آن با همه توان تلاش میکنند تا آن را انجام دهند. ولی اینکه ما داشتههای خود را نفی کنیم باعث میشود تا از همین امکانات فعلی هم استفاده درست نکنیم. ناامیدی و عدم شادی مردم دلیلی است تا دیگر به جلو پیش نرویم و توسعه و پیشرفت نداشته باشیم. ناامیدی مانند طلسم دست و پای آدم را میبندند.
او ادامه داد: اکنون با رسانههایی چون فضای مجازی مواجهیم که در واقعیتها، غلوآمیز رفتار میکنند، اخبار تلخ و بحران بزرگتر نشان داده میشود. همین باعث میشود که موج منفی بیشتر شود و مردم دلمرده و افسردهتر شوند و نشاط از بین برود. فضای مجازی مردم ما را افسردهتر کرده است.
این کارشناس اجتماعی افزود: این در حالی است که تاریخ ما نشان میدهد مردم ایران، مردمی بانشاط هستند که بهصورت خودکار با اعیاد مذهبی و ملی به دنبال شادی حرکت میکنند.
آهنگر در پایان تاکید کرد: خبرهای ناگوار در حالی در سطح وسیع جامعه منتشر میشود که مردم ما مصداق شعر «بنیآدم اعضای یکدیگرند» هستند و این در حافظه تاریخی آنها نهادینه شده است. مردم ما با این فرهنگ بزرگ شدند که بیتفاوت نسبت به هم نباشند. شاید اگر این اتفاق در کشوری چون آلمان رخ میداد میگفتیم هیچ تاثیری در شادی یا افسردگی جامعه ندارد اما در کشور ما اینگونه نیست. هرچند اکنون ما هم بهسوی فردگرایی پیش میرویم اما هنوز احساسات مردمی غالب است و از اتفاقات ناراحت میشوند و ابراز همدردی میکنند و حتی به داد همدیگر میرسند. مانند زلزله کرمانشاه که همه مردم کمک کردند که هم خود را تسلی بدهند و هم از آلام هموطنانشان کم کنند. چون ما با احساسات و همدردی رشد کردیم. همین بیتفاوت نبودن باعث میشود جامعه هم در ابراز غم و ناراحتی و غصه و هم در ابراز شادی بسیار پررنگ عمل کند و اگر غم و ناراحتی ادامهدار شود، متاسفانه نشاط از جامعه میرود و ناامیدی و عواقب آن جایگزین خواهد شد.
علت رشد خبرهای تلخ در جامعه ایرانی
ا
رویداد 24 نوشت: اعظم آهنگر، جامعهشناس گفت: فضای مجازی بهصورت غلوآمیز مسائل را پررنگ میکند و اجازه نمیدهد که مردم آن را فراموش کنند. اینکه مردم مداوم خبرها را مشاهده کنند، دلیلی است تا این درد و غم برایشان تکرار شود.
زلزله کرمانشاه، سوختن نفتکش سانچی، اعتراض هرروزه به مشکلات معیشتی، سقوط هواپیمای ATR و ازدست دادن 66 هموطن. این روزها کانالهای خبری پر از خبرهای ناگوار شده است. تا جایی که به قول برخی روزگاری شده که ما بحران را بحران فراموش میکنیم.
این بحرانها تنها به اتفاقات ختم نمیشود بلکه مشکلاتی چون خشکسالی، ریز گردها، اختلاس و... باعث شده تا حس درک مشکلات و ناامیدی جزو جریان زندگی ما قرار گیرد. اما چرا ما شاهد خبرهای خوش نیستیم و جامعه را بیشتر غرق در خبرهای بد میبینیم؟
اعظم آهنگر جامعهشناس در گفتوگو با رویداد۲۴ درباره این حجم از خبرهای بد در جامعه گفت: درست است که ما اتفاقات بد و ناگواری را در زندگیمان تجربه میکنیم. اتفاقاتی که منجر به فوت زیادی از هموطنان ما میشود. زلزله، سانچی، سقوط هواپیما که اخیرا پشت سرهم اتفاق افتاد ازجمله همین موارد است. اما بین این اتفاقات حتما خبر خوش هم داشتیم ولی جامعه درباره خبرهای بد انعکاس و بازتاب بیشتری نشان میدهد.
این جامعهشناس ادامه داد: فضای مجازی بهصورت غلوآمیز مسائل را پررنگ میکند و اجازه نمیدهد که مردم آن را فراموش کنند. اینکه مردم مداوم خبرها را مشاهده کنند، دلیلی است تا این درد و غم برایشان تکرار شود.
او افزود: همراهی با خبرهای ناراحتکننده باعث میشود تا نسبت به خبرهای شاد واکنش کمتری نشان دهیم. مثلا با خبر موفقیت تیمهای فوتبال دیگر مردم چندان شادی نمیکنند. اما مدتی پیش با بارش برف مردم بسیار شادی کردند و انگار منتظر بهانهای برای خوشحالی بودند. حتی در برخی از نقاط شهر جشن گرفته شد و مردم از این موقعیت استفاده کردند. بنابراین خبر خوب هم داریم که اگر فرصت مناسب باشد، مردم برای آن شادی میکنند.
این کارشناس اجتماعی در اشاره به این نکته که در جامعه بیشتر شاهد خبرهای تلخ هستیم تا خبرهای خوش گفت: کشور ما توسعه یافته نیست. در این شرایط مسائل طبیعی در کشور ما تبدیل به بحران میشود. مثلا وقتی زلزله اتفاق میافتد به دلیل کمبود امکانات و اینکه زیرساختها درست نیست، منجر به خسارتهای جبرانناپذیر و مرگ افراد میشود. قطعا اگر زلزله کرمانشاه در کشور ژاپن اتفاق میافتاد تا این حد خسارت جانی و مالی به بار نمیآورد. هنوز به خاطر سرما و بارندگی مرگ و مشکلات در کرمانشاه باعث ناراحتی و اندوه ما میشود.
آهنگر ادامه داد: همچنین اگر مشکل خرید و بلوکه کردن پولهایمان از سوی بانکهای خارجی را نداشتیم، ناوگان هوایی ما نوسازی میشد. همه ما میدانیم که اکثر هواپیماهایمان فرسوده هستند و با مقاومت مهندسان داخلی بازسازی میشوند و دوباره به چرخه کار بازمیگردن د. در این شرایط خواسته یا ناخواسته اتفاقات گوناگونی پیش میآید و ما خبرهای ناگوار میشنویم.
این جامعهشناس ادامه داد: یکی از اهداف مهم مردم ما از انقلاب، رسیدن به توسعه بود. در دهه اول انقلاب هم بسیار سعی کردیم تا به توسعه برسیم و باوجود جنگ به خاطر همدلی مردم روند رشد و توسعه کشور هم خوب بود. اما بعد از آن دیگر سرعت آن کم شد و حتی درجا میزنیم. مردم هم اعتمادشان را از دست دادند و اکنون به این نتیجه رسیدند که توسعه یافته نیستیم. در حال حاضر واقعیت این است که برخی از امکانات اصلا وجود ندارد و زیرساختها سطحی و ضعیف هستند.
وی افزود: ما اکنون نیاز داریم که طرح ضربتی برای پیشرفت کشور و حل مشکلات ایجاد شود. مردم ما واقعا نیاز دارند که امید به آینده را به دست آورند. تا زمانی که این فضای امید نباشد این عدم نشاط و شادی در جامعه روزبهروز بیشتر میشود.
او ادامه داد: هرکشوری نقطه ضعفی دارد. ناوگان حملونقل و وضعیت راهها و جادههای ما بهگونهای است که باعث میشود تا آمار کشتهشدگان بالا باشد. از طرفی کشوری مانند آمریکا هم نقطه ضعف دارد. مانند فروش آزاد سلاح و کشته شدن افراد بیگناه توسط همین سلاحها. کشتههای ناشی از قانون آزاد بودن سلاح در آمریکا شاید با آمار کشتگان جادهای ما برابر باشد. بنابراین نمیتوان گفت فقط در کشور ما حوادث رخ میدهد. بلکه ممکن است کشورهای دیگر هم اتفاقات ناگوار داشته باشند. البته در کشوری مانند ایران همانطور که گفتم به دلیل عدم توسعه ممکن است این اتفاقات بیشتر و متنوعتر باشد.
وی افزود: ما بعد از 40 سال هنوز به مرزها توسعهیافتگی هم نرسیدیم. کشور ما هنوز از نظر امکانات مدرن و امن نشده. البته در بخشهایی تلاش کردیم و موفق هستیم. مانند سلامت و پزشکی، انرژی هستهای و برخی از تکنولوژیها که به درجات خوبی رسیدیم. همچنین در کشور ما امید به زندگی بسیار افزایش پیدا کرده. در سه دهه گذشته امید به زندگی 63 سال بود ولی اکنون 76 سال است.
این جامعهشناس اشاره کرد: اما کنار این موارد، در برخی موارد هم نظام سرمایهداری و افراد قدرتمندی که برای جذب سرمایه بیشتر اجازه رشد به توسعه کشورنمی دهند. برای اینکه مردم به یک اندازه از مدرن شدن سهم و نفع نبرند، مانعتراشی میکنند.
آهنگر گفت: البته ما میتوانیم امیدوار باشیم. چون نگاه مثبت داشتن بسیار کمک میکند. موتور محرکهای است که قبل از هر چیز مردم نشاط داشته باشند. وقتی نگاه مثبت باشد افراد هدف پیدا میکنند و برای رسیدن به آن با همه توان تلاش میکنند تا آن را انجام دهند. ولی اینکه ما داشتههای خود را نفی کنیم باعث میشود تا از همین امکانات فعلی هم استفاده درست نکنیم. ناامیدی و عدم شادی مردم دلیلی است تا دیگر به جلو پیش نرویم و توسعه و پیشرفت نداشته باشیم. ناامیدی مانند طلسم دست و پای آدم را میبندند.
او ادامه داد: اکنون با رسانههایی چون فضای مجازی مواجهیم که در واقعیتها، غلوآمیز رفتار میکنند، اخبار تلخ و بحران بزرگتر نشان داده میشود. همین باعث میشود که موج منفی بیشتر شود و مردم دلمرده و افسردهتر شوند و نشاط از بین برود. فضای مجازی مردم ما را افسردهتر کرده است.
این کارشناس اجتماعی افزود: این در حالی است که تاریخ ما نشان میدهد مردم ایران، مردمی بانشاط هستند که بهصورت خودکار با اعیاد مذهبی و ملی به دنبال شادی حرکت میکنند.
آهنگر در پایان تاکید کرد: خبرهای ناگوار در حالی در سطح وسیع جامعه منتشر میشود که مردم ما مصداق شعر «بنیآدم اعضای یکدیگرند» هستند و این در حافظه تاریخی آنها نهادینه شده است. مردم ما با این فرهنگ بزرگ شدند که بیتفاوت نسبت به هم نباشند. شاید اگر این اتفاق در کشوری چون آلمان رخ میداد میگفتیم هیچ تاثیری در شادی یا افسردگی جامعه ندارد اما در کشور ما اینگونه نیست. هرچند اکنون ما هم بهسوی فردگرایی پیش میرویم اما هنوز احساسات مردمی غالب است و از اتفاقات ناراحت میشوند و ابراز همدردی میکنند و حتی به داد همدیگر میرسند. مانند زلزله کرمانشاه که همه مردم کمک کردند که هم خود را تسلی بدهند و هم از آلام هموطنانشان کم کنند. چون ما با احساسات و همدردی رشد کردیم. همین بیتفاوت نبودن باعث میشود جامعه هم در ابراز غم و ناراحتی و غصه و هم در ابراز شادی بسیار پررنگ عمل کند و اگر غم و ناراحتی ادامهدار شود، متاسفانه نشاط از جامعه میرود و ناامیدی و عواقب آن جایگزین خواهد شد.
از یهـ جاییـ بهـ بعدـ اگر نریـ خـــــری !