امتیاز موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
عکس العمل ها هنگام گیر کردن در توالت..!!(طنز)
#1
شهروند نوجوان : گریه و زاری راه می اندازد و مادرش را صدا می زند!‏



شهروند دهه 70 (مذکر): سر جای قبلی خودش می نشیند. با آرامش آی فون را از جیب شلوار قرمزرنگش درمی آورد و ‏آهنگ «نازنین ناز نکن درو رو کسی باز نکن ...» را گوش می دهد!‏



شهروند دهه 70 (مونث): سر جای قبلی خودش می نشیند. با آرامش آی فون را از کیف رنگی رنگی اش درمی آورد و ‏اپلیکیشن تبدیل موبایل به آینه را فعال می کند. سپس با کمک آینه مشغول زیباسازی صورت خود می شود!‏



شهروند دهه 60 (مذکر): در فکر این است که آیا پدرش برای تنبیه، در را از پشت قفل کرده است؟! آیا نامزدش که نیم ساعت ‏دیگر سر چهار راه انقلاب با هم قرار داشتند، رابطه اش را با او به هم می زند؟ آیا گشت ارشاد نامزدش را دستگیر می کند؟! ‏آیا مادرش در مورد بویِ بدِ لباس هایش فکر بدی می کند؟! آیا در این لحظه دارند از او فیلم می گیرند تا علیه اش در دادگاه ‏استفاده کنند؟ آیا زنده خواهد ماند؟! آیا ... در حالی که همینطور به فکرهایش ادامه می دهد، با نگرانی از جیب شلوار جین آبی ‏رنگش، یک سکه در می آورد و با آن به درِ دستشویی می زند!‏



شهروند دهه 60 (مونث): در فکر این است که آیا پسرهای هم دانشگاهی اش با او شوخی کرده و در را از پشت قفل کرده اند؟ ‏اگر خواستگارش این موضوع را بفهمد؟! اگر تا شب اینجا بماند و درِ خوابگاه بسته شود؟! اگر به خانواده اش در شهرستان ‏اطلاع بدهند؟! اگر پدرش دیگر اجازه ادامه تحصیل به او ندهد؟! اگر او را مجبور کنند تا با پسرِ مش قاسم ازدواج کند؟! اگر از ‏پسر مش قاسم بچه دار شود؟! اگر مجبور باشد تمام عمرش را خانه داری کند؟! اگر ... در حالی که برای سرنوشت شوم ‏خودش گریه می کند از داخل کوله لپ تاپش یک آینه درمی آورد و ریمل های ریخته شده روی صورتش را پاک می کند!‏



شهروند دهه 50 (مذکر): یاد جوانی های خود می افتد که چقدر پر زور بود و می توانست در دستشویی را از جا بکند! از ‏جیب شلوار پارچه ای خاکستری رنگش، یک ماژیک درمی آورد و روی در دستشویی یادگاری و شعر می نویسد!‏



شهروند دهه 50 (مونث): به خودش تلقین می کند که برای رسیدن به آرمان های برابری حقوق زنان با مردان، باید این ‏شرایط سخت را تحمل کند. در همین حال سعی می کند تصویر خودش را در کاشیِ سفید دستشویی ببیند و جوش سه روز مانده ‏روی صورتش را منهدم کند!‏







شهروند زندانی: سعی می کند با یک قاشق چایخوری دیوار دستشویی را خراب کند تا بتوان از مسیر فاضلاب فرار کند!‏



شهروند روشن فکر: از وقت به دست آمده نهایت استفاده را می کند و از داخل تبلتش مشغول خواندنِ ایبوکِ «جامعه باز و ‏دشمنان آن» می شود!‏



شهروند روشن فکر نما: یک گوشه ای می نشیند و سیـ ـگار می کشد!‏



شهروند شاعر: شعر می سراید؛ «سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند / و با این بو اگر در پشت در مانند، درمانند!»‏



شهروند متوقع: سیفون را می کشد و می گوید: «بیا اینم سیفون، حالا در رو باز کن بیام بیرون!»‏



شهروند مهندس: سعی می کند با باز کردن لولای در، از دستشویی خارج شود.‏



شهروند فیزیکدان: از فرمول فشار (‏P=F/A‏) استفاده می کند. شیر آب را تا انتها باز می کند و مسیر آب را به طرف در ‏خروجی می گیرد، سپس با کمک انگشت شستش، دهنهِ شلنگ را تنگ و تنگ تر می کند تا با کم شدن سطح (‏A‏) فشار افزایش ‏یابد و بتواند در را سوراخ کند!‏



شهروند کامپیوتردان: برق دستشویی را یک بار خاموش و روشن (ری استارت!) می کند، سپس دستگیره در را فشار می دهد ‏تا ببیند آیا قفل در باز شده است یا نه؟



شهروند نگران: با 125 تماس می گیرد.‏



شهروند خیلی نگران: با 115 تماس می گیرد!‏



شهروند رِند: نوشته های رویِ در و دیوارِ دستشویی را می خواند و برخی از شماره ها را در موبایلش ذخیره می کند!‏



شهروند معمولی: کمی در را فشار می دهد، در باز می شود، دستش را داخل روشویی می شورد، آبی به موهایش می زند و ‏خارج می شود!‏
پاسخ
سپاس شده توسط:
#2
[عکس: fu7041.jpg]
طنز گیر کردن در توالت
شهروند نوجوان : گریه و زاری راه می اندازد و مادرش را صدا می زند!‏
شهروند دهه 70 (مذکر): سر جای قبلی خودش می نشیند. با آرامش آی فون را از جیب شلوار قرمزرنگش درمی آورد و ‏آهنگ «نازنین ناز نکن درو رو کسی باز نکن ...» را گوش می دهد!‏
شهروند دهه 70 (مونث): سر جای قبلی خودش می نشیند. با آرامش آی فون را از کیف رنگی رنگی اش درمی آورد و ‏اپلیکیشن تبدیل موبایل به آینه را فعال می کند. سپس با کمک آینه مشغول زیباسازی صورت خود می شود!‏
شهروند دهه 60 (مذکر): در فکر این است که آیا پدرش برای تنبیه، در را از پشت قفل کرده است؟! آیا نامزدش که نیم ساعت ‏دیگر سر چهار راه انقلاب با هم قرار داشتند، رابطه اش را با او به هم می زند؟ آیا گشت ارشاد نامزدش را دستگیر می کند؟! ‏آیا مادرش در مورد بویِ بدِ لباس هایش فکر بدی می کند؟! آیا در این لحظه دارند از او فیلم می گیرند تا علیه اش در دادگاه ‏استفاده کنند؟ آیا زنده خواهد ماند؟! آیا ... در حالی که همینطور به فکرهایش ادامه می دهد، با نگرانی از جیب شلوار جین آبی ‏رنگش، یک سکه در می آورد و با آن به درِ دستشویی می زند!‏
شهروند دهه 60 (مونث): در فکر این است که آیا پسرهای هم دانشگاهی اش با او شوخی کرده و در را از پشت قفل کرده اند؟ ‏اگر خواستگارش این موضوع را بفهمد؟! اگر تا شب اینجا بماند و درِ خوابگاه بسته شود؟! اگر به خانواده اش در شهرستان ‏اطلاع بدهند؟! اگر پدرش دیگر اجازه ادامه تحصیل به او ندهد؟! اگر او را مجبور کنند تا با پسرِ مش قاسم ازدواج کند؟! اگر از ‏پسر مش قاسم بچه دار شود؟! اگر مجبور باشد تمام عمرش را خانه داری کند؟! اگر ... در حالی که برای سرنوشت شوم ‏خودش گریه می کند از داخل کوله لپ تاپش یک آینه درمی آورد و ریمل های ریخته شده روی صورتش را پاک می کند!‏
شهروند دهه 50 (مذکر): یاد جوانی های خود می افتد که چقدر پر زور بود و می توانست در دستشویی را از جا بکند! از ‏جیب شلوار پارچه ای خاکستری رنگش، یک ماژیک درمی آورد و روی در دستشویی یادگاری و شعر می نویسد!‏
شهروند دهه 50 (مونث): به خودش تلقین می کند که برای رسیدن به آرمان های برابری حقوق زنان با مردان، باید این ‏شرایط سخت را تحمل کند. در همین حال سعی می کند تصویر خودش را در کاشیِ سفید دستشویی ببیند و جوش سه روز مانده ‏روی صورتش را منهدم کند!‏
[عکس: fu7042.jpg]
مطالب طنز و خنده دار
شهروند زندانی: سعی می کند با یک قاشق چایخوری دیوار دستشویی را خراب کند تا بتوان از مسیر فاضلاب فرار کند!‏
شهروند روشن فکر: از وقت به دست آمده نهایت استفاده را می کند و از داخل تبلتش مشغول خواندنِ ایبوکِ «جامعه باز و ‏دشمنان آن» می شود!‏
شهروند روشن فکر نما: یک گوشه ای می نشیند و سیـ ـگار می کشد!‏
شهروند شاعر: شعر می سراید؛ «سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند / و با این بو اگر در پشت در مانند، درمانند!»‏
شهروند متوقع: سیفون را می کشد و می گوید: «بیا اینم سیفون، حالا در رو باز کن بیام بیرون!»‏
شهروند مهندس: سعی می کند با باز کردن لولای در، از دستشویی خارج شود.‏
شهروند فیزیکدان: از فرمول فشار (‏P=F/A‏) استفاده می کند. شیر آب را تا انتها باز می کند و مسیر آب را به طرف در ‏خروجی می گیرد، سپس با کمک انگشت شستش، دهنهِ شلنگ را تنگ و تنگ تر می کند تا با کم شدن سطح (‏A‏) فشار افزایش ‏یابد و بتواند در را سوراخ کند!‏
شهروند کامپیوتردان: برق دستشویی را یک بار خاموش و روشن (ری استارت!) می کند، سپس دستگیره در را فشار می دهد ‏تا ببیند آیا قفل در باز شده است یا نه؟
شهروند نگران: با 125 تماس می گیرد.‏
شهروند خیلی نگران: با 115 تماس می گیرد!‏
شهروند رِند: نوشته های رویِ در و دیوارِ دستشویی را می خواند و برخی از شماره ها را در موبایلش ذخیره می کند!‏
شهروند معمولی: کمی در را فشار می دهد، در باز می شود، دستش را داخل روشویی می شورد، آبی به موهایش می زند و ‏خارج می شود!‏
...متاسفم که ، آنچه هستم را...
..مدیون انسانهای خوب زندگیم نیستم..
..بلکه بدهکار انسان نماهائی هستم که..
«چگونه نبودن» را به من آموختنــد
پاسخ
سپاس شده توسط:
#3
وااااای ینی فقط با یه فشار باز میشد؟
{کِنٰارِ ایْنْ لَبْخَنْدٰامْ [:)] یِهْ {دَرْدٰایْی} هَسْت کِه هْیچْکیْ نَِمْیدونِه}
پاسخ
سپاس شده توسط:
#4
چه همه تفاوت بودxcvl

در میان مردم چشمت نگاهی دیده ام
بی گناهی را در آغوش گناهی دیده ام

رمان"بی گناهی در آغوش گناه"


http://forum.iranroman.com/showthread.php?tid=126640
پاسخ
سپاس شده توسط:
#5
از همش باحال تر شهروند متوقع بود...
"سیفون را میکشه میگه بیا اینم سیفون حالا درو باز کن!!!
خخخخ
ولی داش سپهر ی سوال شهروند معمولی کیه؟؟!!
بهترین دوستانت، انهایی هستند که از لحظات سخت زندگی ...
برایت البومی پر از خاطرات رنگی میسازند...
پاسخ
سپاس شده توسط:
#6
من مثل شهروند معمولی می مونم چون این اتفاقا تو مدرسه برام افتاده یه لگد تو در زدم باز شدasna
اگه زندگیت ته کشید
بشین با ته دیگش حال کن
هی نشین بگو به اخرش رسیدم...
پاسخ
سپاس شده توسط:


موضوعات مشابه ...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  شوخی با عکس شاعر مشهور ایرانی تمامی ندارد صنم بانو 0 82 ۲۲-۰۱-۳، ۰۹:۰۹ ب.ظ
آخرین ارسال: صنم بانو
  طنز؛ گونه شناسی مهمان ها صنم بانو 2 270 ۱۷-۱۱-۱، ۱۲:۰۸ ق.ظ
آخرین ارسال: زینب سلطان
  طنز؛ شوخی فیزیکی ترامپ و کیم جون اون صنم بانو 1 192 ۱۶-۱۱-۱، ۰۱:۱۹ ب.ظ
آخرین ارسال: زینب سلطان

چه کسانی از این موضوع دیدن کرده اند
9 کاربر که از این موضوع دیدن کرده اند:
yasaman2001 (۰۶-۰۴-۹۴, ۰۴:۲۶ ق.ظ)، خانوم معلم (۰۶-۰۴-۹۴, ۰۸:۲۲ ق.ظ)، • Niha • (۰۶-۰۴-۹۴, ۰۴:۳۷ ق.ظ)، ghazaleh (۰۸-۰۶-۹۴, ۱۰:۱۴ ق.ظ)، Rahele (۰۶-۰۴-۹۴, ۰۹:۵۵ ق.ظ)، الهه ی شب (۰۸-۰۶-۹۴, ۰۶:۲۵ ب.ظ)، eris (۰۸-۰۶-۹۴, ۱۰:۲۷ ق.ظ)، ..MiSs ZaHRa.. (۰۶-۰۴-۹۴, ۰۴:۲۱ ق.ظ)، f-samiee-g (۰۸-۰۶-۹۴, ۱۰:۴۶ ق.ظ)

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان