۲۴-۱۰-۹۴، ۱۲:۵۴ ق.ظ
فرار مغزها و ژن نخبگی....
بر اساس پژوهشهای جدید در فرايند مهاجرت نخبگان و متخصصان نه تنها نخبگان كه ثروت ملي كشور به شمار ميآيند از دست ميروند بلكه پس از گذشت قرنها از نظر ژنتيكي كشورهاي نخبه پذير (مقصد) به جوامع نخبه تبديل خواهند شد و درصد ژنهاي هوشمند آنها به شكل گسترده اي افزايش مييابد؛
لذا در زمينه توليد علم، فن و فنآوري همچنان پيشتاز خواهند بود در مقابل كشورهاي نخبه گريز (مبداء) روز به روز فقيرتر شده و به دليل همين فقر وابستهتر ميشوند و تعادل جهاني با شدت بيشتري به هم ميخورد.
بر اين اساس بايستي اصطلاحات و مفاهيم «مهاجرت نخبگان» را با «مهاجرت ژنهاي هوشمند» يا «مهاجرت ژنهاي بالقوه دانايي و توانايي»جايگزين كرد و از اين پس به جاي اين لغات و عبارات مهاجرت ژنها را به كار برد، زيرا ژنها هستند كه اطلاعات وراثتي را از نسلي به نسل ديگر منتقل ميكنند و هوش و استعداد نيز با ژنها ارتباط لاينفك داشته و اين يك اصل علمي اثبات شده است.
نبوغ و نخبگي در اثر دو عامل مهم يعني وراثت ـ كه همان ويژگيهاي ژنتيكي افراد است ــ و محيط ـــ كه شرايط و بستر لازم جهت رشد علمي و عقلي است ــ حاصل ميشود.
بر اين اساس ميتوان نتيجه گرفت كه هر نخبهاي كه از كشور خارج ميشود، يك ژنوم هوشمند از كشور خارج شده و با زندگي در كشوري ديگر و ازدواج و توليد نسل در آنجا به تكثير ژنهاي هوشمند آن كشور كمك ميكند؛
لذا به تدريج درصد ژنهاي هوشمند جوامع نخبه پذير افزايش يافته و در طولاني مدت و پس از گذشت سالها، اختلاف فاحش ژنتيكي بين كشورهاي نخبه پذير و نخبه گريز ايجاد خواهد شد؛
به گونهاي كه كشورهاي نخبه پذير به جوامعي نخبه تبديل ميشوند و جوامع نخبه گريز با كاهش ژنهاي هوشمند خويش، به تبعيت بيچون و چرا از جوامع نخبه پذير، تن در داده و اداره امور جامعه با اتكاء به افرادي انجام خواهد شد كه از ضريب هوشي كمتري برخوردار هستند كه اين امر به عقب ماندگي كشور خواهد انجاميد.
بر اساس پژوهشهای جدید در فرايند مهاجرت نخبگان و متخصصان نه تنها نخبگان كه ثروت ملي كشور به شمار ميآيند از دست ميروند بلكه پس از گذشت قرنها از نظر ژنتيكي كشورهاي نخبه پذير (مقصد) به جوامع نخبه تبديل خواهند شد و درصد ژنهاي هوشمند آنها به شكل گسترده اي افزايش مييابد؛
لذا در زمينه توليد علم، فن و فنآوري همچنان پيشتاز خواهند بود در مقابل كشورهاي نخبه گريز (مبداء) روز به روز فقيرتر شده و به دليل همين فقر وابستهتر ميشوند و تعادل جهاني با شدت بيشتري به هم ميخورد.
بر اين اساس بايستي اصطلاحات و مفاهيم «مهاجرت نخبگان» را با «مهاجرت ژنهاي هوشمند» يا «مهاجرت ژنهاي بالقوه دانايي و توانايي»جايگزين كرد و از اين پس به جاي اين لغات و عبارات مهاجرت ژنها را به كار برد، زيرا ژنها هستند كه اطلاعات وراثتي را از نسلي به نسل ديگر منتقل ميكنند و هوش و استعداد نيز با ژنها ارتباط لاينفك داشته و اين يك اصل علمي اثبات شده است.
نبوغ و نخبگي در اثر دو عامل مهم يعني وراثت ـ كه همان ويژگيهاي ژنتيكي افراد است ــ و محيط ـــ كه شرايط و بستر لازم جهت رشد علمي و عقلي است ــ حاصل ميشود.
بر اين اساس ميتوان نتيجه گرفت كه هر نخبهاي كه از كشور خارج ميشود، يك ژنوم هوشمند از كشور خارج شده و با زندگي در كشوري ديگر و ازدواج و توليد نسل در آنجا به تكثير ژنهاي هوشمند آن كشور كمك ميكند؛
لذا به تدريج درصد ژنهاي هوشمند جوامع نخبه پذير افزايش يافته و در طولاني مدت و پس از گذشت سالها، اختلاف فاحش ژنتيكي بين كشورهاي نخبه پذير و نخبه گريز ايجاد خواهد شد؛
به گونهاي كه كشورهاي نخبه پذير به جوامعي نخبه تبديل ميشوند و جوامع نخبه گريز با كاهش ژنهاي هوشمند خويش، به تبعيت بيچون و چرا از جوامع نخبه پذير، تن در داده و اداره امور جامعه با اتكاء به افرادي انجام خواهد شد كه از ضريب هوشي كمتري برخوردار هستند كه اين امر به عقب ماندگي كشور خواهد انجاميد.
"مهربانی" مهمترین اصل "انسانیت" است .
اگر کسی از من کمک بخواهد یعنی من هنوز روی
زمین ارزش دارم.
اگر کسی از من کمک بخواهد یعنی من هنوز روی
زمین ارزش دارم.