امتیاز موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
فیلم های در آستانه توقیف
#1
Video 


هفته نامه چلچراغ - محمدعلی مومنی:

حکایت عاشقی

کارگردان: احمد رمضان زاده


بعضی از فیلم سازها به نام تخیل هر چه که دلشان می خواهد می سازند. فیلم فضایی هم که بسازند، بی خیال عشق و این جور کارهای بی ادبی نمی شوند.

فیلم ساز باید در چهارچوب های ما تخیل کند. نسبت دادان این جور اتفاق های خلاف مثل عشق و عاشقی، در فیلم های جنگی ممنوع بشود، مگر آن که ده نمکی بخواهد بسازد.

در صورتی به فیلم «حکایت عاشقی» مجوز نمایش داده می شود که عکاس بی خیال رشته عکاسی شود. با این بی خیالی دیگر لزومی ندارد پس از بمباران به حلبچه برود که آن جا گره عاشقانه بین او و یک زن بسته شود. مثلا می رود لبو بپزد بدهد به مردم. نام فیلم هم می شود «حکایت لبوفروشی»

[عکس: 455724_374.jpg]


ایران برگر

کارگردان: مسعود جعفری جوزانی


داستان امرالله خان و فتح الله خان است که بر سر انتخابات شوراها در یک روستا با یکدیگر رقابت می کنند.

وزارت فرهنگ و ارشاد باید قبل از ساخته شدن این فیلم برای تایید صلاحیت امرالله خان و فتح الله خان اقدام می کرد. با توجه به این که این مراحل انجام نشده است، انتخابات، هرچند که فیلم است، باطل و فیلم از درجه اعتبار ساقط است. با این حال فیلم باید دارای پایان بندی باشد. پایان باز یعنی ایجاد تعلیق و تعلیق به معنی شبهه افکنی.

[عکس: 455725_304.jpg]


اعترافات ذهن خطرناک من

کارگردان: هومن سیدی


اصلا «اعترافات» خیلی کار خوبی است و با فیلم سازی در این زمینه باید اعتراف عمومی را برای مواقع لازم و ضروری آموزش داد. اعترافات ما را یاد یکی چیزهایی می اندازد. «ذهن خطرناک من» هم وصله خوبی است که به رقبای سیاسی ما خیلی خوب می چسبد.

فیلم اسم خوبی دارد. خداکند کارگردان خرابش نکرده باشد. این اسم را بدهی به یکی مثل سلحشور، چه فیلمی از آن دربیاورد!

اگر این فیلم سلحشورانه ساخته نشده باشد، بفرستندش در قیف که دیگر اسم به این خوبی را حیف نکند.

[عکس: 455726_483.jpg]


بوفالو

کارگردان: کاوه سجادی حسینی


این فیلم درباره زوج جوانی است که مرتکب دزدی می شوند.

با توجه به پایین رفتن سن ازدواج شاید این فیلم بتواند فرهنگ ازدواج را تبلیغ کند که بالاخره ازدواج کنید، با دزدی هم که شده، زندگی می گذرد! از این جهت فیلم قابل تقدیر است.

اما از طرفی هم قابل تقدیر نیست و آموزش می دهد که هرکس ازدواج کرد، باید دزدی کند. در حالی که الزام ندارد. اختیاری است.

این فیلم جامه را یک جوری نشان می دهد که نباید نشان بدهد. حالا اگر وضعیت گل و بلبل نیست، فیلم ساز نباید نشان بدهد که گل و بلبل نیست. باید نشان بدهد گل و بلبل است. در این ماجرای گل و بلبل که باید تخیلی کار کنند، نمی کنند!

بعد از دزدی این زوج به بندرانزلی فرار می کنند. درحالی که باید به خارج فرار کنند. بنابراین این فیلم شرایط ویژه در قیف رفتگی را دارد.

[عکس: 455727_478.jpg]


بهمن

کارگردان: مرتضی فرشباف


«بهمن» داستان هما، یکی از باتجربه ترین پرستارهای بیمارستان، است. پیشنهاد شب کاری 10 شبه ای را می پذیرد. دچار بی خوابی می شود و کار گیر سه پیچ می خورد.

فیلم «بهمن» متاسفانه موضوع اشتغال زنان را مطرح می کند. آن هم درست وقتی که دنیا به این نتیجه رسیده است که اشتغال زنان مضر است. البته فیلمساز می گوید در ادامه داستان خانم پرستار به خاطر کار زیاد و بی خوابی زندگی اش خراب می شود که دل شما خنک بشود. در حالی که راه خراب کردن عمدی زندگی را به نسل جدید آموزش می دهد. یعنی اگر می خواهی طلاق بگیری، کار کن، هم حقوق می گیری، هم طلاق!

[عکس: 455728_603.jpg]


خداحافظی طولانی

کارگردان: فرزاد موتمن


ماجرای مردی را روایت می کند که از اتهام یک قتل جنجالی تبرئه شده، ولی جامعه و اطرافیانش هنوز به عنوان مجرم نگاهش می کنند.

در خلاصه داستان اشاره ای به مواضع سیاسی قاتل نشده است. همه چیز ربط به مواضع سیاسی دارد. هرکس باید از بعضی کارها و بعضی افراد فاصله بگیرد. نگیرد، حقش است که هم چنان به عنوان مجرم به او نگاه کنند. اصلا همان نزدیک بودن به آن وری ها خودش کم جرمی نیست. بنابراین با توجه به این که در خلاصه داستان آمده است که جامعه همچنان به چشم مجرم به او نگاه می کند، مشخص است که او آن وری است و پروانه فیلم هم باطل بشود.

[عکس: 455729_451.jpg]


خانه دختر

کارگردان: شهرام شاه حسینی


فیلم با نگاه فمنیستی خانه را از آن دختر می داند. اگر کارگردان منظور فمنیستی نداشت، را نام فیلم را «خانه پسر و دختر» نگذاشت؟ اگر کارگردان نام فیلم را اصلاح کرد، شاید اجازه نمایش صادر شود. در غیر این صورت که در قیف می گردد.

[عکس: 455730_118.jpg]


روباه

کارگردان: بهروز افخمی


کارگردان این اثر چهار سال نماینده مجلس دوباره اسمش را نبر، بوده است.

پس ابتدا صلاحیت وی احراز گردد. کارگردان ضمن تبری جستن از علی مطهری، بعضی از چیزها، بعضی کارها و بعضی افراد، در فیلمش هر پنج دقیقه یک بار از دهان یکی از شخصیت های فیلم شعاری را تکرار کند. اصلا اهمیتی ندارد که فیلم شعارزده بشود.

[عکس: 455731_682.jpg]


طعم شیرین خیال

کارگردان: کمال تبریزی


متاسفانه آثار هنری به تازگی موضوع تخیل را بسیار دامن می زنند و حتی آن را شیرین معرفی می کنند. در حالی که هیچ گونه نظارت و کنترلی بر آن (تخیل) وجود ندارد. اصلا به بعضی از کارگردان ها نباید فرصت حرف زدن داد. چرا که آن ها می خواهند حرف های خودشان را بزنند!

با توجه به سابقه دار بودن کارگردان در ساختن فیلم های توقیفی که یکی از آنها روی دست صدا و سیمای ضرغامی مانده است، و با عنایت به زمینه پیش گیری از جرم، این فیلم قیف مالی شود.

[عکس: 455732_711.jpg]


شکاف

کارگردان: کیارش اسدی زاده


روایت زوج جوانی است که ناخواسته برای مدت کوتاهی از فرزند دوست خود نگه داری می کنند. اما حادثه ای برای کودک باعث می شود که زندگی این زوج به بحران کشیده شود.

این فیلم در تعارض با شعار افزایش جمعیت است. اگر این زوج جوان راست می گویند و بیل زن هستند، باغچه خودشان را بیل بزنند. این زوج جوان باید خودشان بچه داشته باشند و از بچه خودشان مراقبت کنند. این فیلم فرهنگ شوم بچه فرضی و خوش بودن با بچه مردم را ترویج می دهد. در صورتی که کارگردان نشان بدهد که این بچه بچه خودشان است، فیلم مجوز بگیرد. اگر این بچه خودشان باشد، دیگر زندگی شان هم به بحران کشیده نمی شود.

[عکس: 455733_211.jpg]


شرفناز

کارگردان: حسن نجفی


شرفنار می ترسد الیاس کوچکش به سرنوشت احمد دچار شود. او سال هاست که به فرار از این جهنم دره می اندیشد. سرانجام یک روز با الیاس به آن سوی کوه های رنگی، که همیشه آرزوی دیدنش را داشت می گریزد.

فیلم «شرفناز» مرموزانه و نرم فرار مغزها را تبلیغ می کند. فیلم با دو اصلاحیه قابل پخش است:

1- کارگردان احمد و الیاس را از فرار مغزی منصرف کند.

2- منظور از «کوه های رنگی» مشخص نیست که آن کوه چه رنگی است. لازم است که تصاویر کوه در نیمه دوم سال یعنی در فصل پاییز که همه جا زرد است، و فصل زمستان که همه جا سفید است، برداشته شده باشد. هرگونه تصویربرداری در دو فصل آغازین سال بودار تلقی شده و در دهانه قیف قرار می گیرد.

[عکس: 455734_468.jpg]


شیفت شب

کارگردان: نیکی کریمی


روایت زنی به نام ناهید است که در خیابان های تهران به دنبال شوهرش می گردد تا راز زندگی شان را کشف کند.

این فیلم هم با نگاهی فمنیستی به زنان آموزش می دهد که دنبال کشف رازهای شوهر و مداخله در رازهای شوهر باشند.

با این که هر شوهری ممکن است یک سری کارهای شخصی داشته باشد که زن او نباید به کار او سرک بکشد.

کارگردان فیلم را از آن جا که زن می خواهد برود توی نخ شوهر، کات کرده و زن را مجبور کند سر خانه و زندگی خودش بنشیند و خدا را هم شکر کند که سایه شوهر بر سر دارد. هرچند شوهر یک سری رازهای شبانه هم داشته باشد. اصلا شوهر بدون اسرار جذاب نیست!

[عکس: 455735_574.jpg]

دیشب خوابت را دیدم..
صبح،
شمعداني باغچه مان گل از گلش شکفته بود...
پاسخ
سپاس شده توسط:


موضوعات مشابه ...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  ۱۰ دیالوگ آغازین برتر فیلم‌های [color=#ff0000]سینم[/color] ایی صنم بانو 2 437 ۲۹-۰۴-۱، ۱۲:۲۵ ق.ظ
آخرین ارسال: هویدا مهرزاد
  نوستالژیک‌ترین سریال‌های خارجی تلویزیون صنم بانو 5 544 ۱۴-۰۶-۰، ۰۵:۳۱ ق.ظ
آخرین ارسال: صنم بانو
  شکست‌خورده‌های تلویزیون تا اینجای ۱۴۰۰ صنم بانو 1 319 ۱۲-۰۶-۰، ۰۵:۲۶ ق.ظ
آخرین ارسال: صنم بانو

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان