۰۲-۱۱-۹۳، ۰۱:۲۵ ق.ظ
مجله انلاین دوستان : ترس مرد متاهل از افشای رابطهاش با دختری نوجوان او را وادار به قتل و آتشزدن جسد کرد.متهم در جلسه محاکمه، اتهامش را پذیرفت و جزییات جنایت را شرح داد.به گزارش خبرنگار ما، قتل دختر ١٣ساله فروردین سالجاری اتفاق افتاد و عامل جنایت که مردی جوان است، بعد از بازداشت جزییات رابطه و قتل و از بینبردن جسد را توضیح داد و گفت از ترس فاششدن موضوع دست به این کار زد. نماینده دادستان دیروز در ابتدای جلسه رسیدگی به این پرونده که در شعبه٧١ دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد، گفت: «متهم که کامران نام دارد ٢٥فروردین دختری به نام لاله را به قتل رسانده و جسدش را به آتش کشیده است.بعد از مشخصشدن قتل و آتشسوزی و در پی شکایت خانواده لاله، پلیس بقایای جسد را به پزشکیقانونی منتقل کرد و در تحقیقاتی که انجام گرفت از طریق آزمایش دیانای هویت جسد به اثبات رسید.»نماینده دادستان در ادامه گفت: «درخواست دارم کامران با توجه به مدارک موجود در پرونده از جمله اقاریر متهم و شکایت اولیایدم و براساس کیفرخواست قتل عمدی و جنایت بر میت محاکمه شود.»سپس پدر مقتول در جایگاه حاضر شد. او برای متهم درخواست قصاص کرد و گفت: «دوست دارم این جوان را به دست خودم بدهید تا بلایی را که سر دخترم آورد، سرش بیاورم. من نمیدانستم دخترم با مردی رابطه دارد. او به من گفته بود شب را در خانه یکی از دوستانش که دختر است، میماند مطمئنم این جوان اجازه نداده دخترم به خانه برگردد.»به نوشته شرق، در این هنگام قاضی خطاب به پدر متهم گفت: «چرا خبر نداشتی دخترت کجا میرود و شبها کجا میماند. مگر میشود بچهای شب به خانه نیاید و پدر نپرسد این بچه کجاست؟ این دختر فقط ١٣سالش بود تو چرا نسبت به رفتوآمدهای او و کارهایی که میکرد، حساس نبودی؟»پدر مقتول جواب داد: «من از رابطه دخترم خبر نداشتم اگر میدانستم او با یک مرد رابطه دارد، حتما برخورد میکردم.»قاضی گفت: «بر فرض که او خانه دوستش میرفت، تو به عنوان پدر نباید میپرسیدی و تحقیق میکردی که این دوست کیست و چرا دخترت خانه او میماند؟ ضمن اینکه دختر دیگرت گفته است شما در جریان رابطه لاله با متهم پرونده بودید. تو هم به خاطر بیتوجهی به فرزندت مسوول هستی.»پدر مقتول در پاسخ گفت: «از وقتی این اتفاق افتاده است وضع روحی خوبی نداریم زنم بیمار است و در بیمارستان بستری شده. او به بیماری روانی مبتلا شده و زندگیمان به آتش کشیده شده است. من فقط خواستار قصاص هستم.»در ادامه متهم در جایگاه حاضر شد. او اتهام قتل را قبول کرد و گفت: «قبل از عید نوروز بود که در خیابان با لاله آشنا شدم و شمارهتلفنم را دادم. او به من گفت برای اینکه با هم در تماس باشیم تلفن ندارد و از من خواست برایش گوشی بخرم.من هم یک گوشی داشتم به خانهام آمد تا گوشی را بگیرد و بعد هم گفت دیگر دوست ندارد برگردد، از رفتار پدرش ناراحت بود. نگران بودم که چه اتفاقی میافتد لاله یکشب ماند و بعد به او گفتم باید برود. قبول کرد و رفت، بعد از آن مرتب به من تلفن میکرد. به او گفتم من متاهل هستم و زنم باردار است. وقتی مرتب به من زنگ میزنی، او مشکوک میشود. لاله میدانست خیاط هستم به من گفت برایم عیدی مانتو بدوز. عیدی را گرفتم میروم و دیگر با تو رابطهای نخواهم داشت. دستبردار نبود خیلی خسته شده بودم. زنم مسافرت بود و اگر برمیگشت و لاله هم میخواست به همین وضعیت ادامه دهد، زندگیام از بین میرفت. شب قبل از حادثه با من تماس گرفت و اصرار کرد همدیگر را ببینیم.شب خانه من ماند گفت دوست ندارد به خانه برود چون پدرش کتکش میزند، نیمهشب بیدار شد و سروصدا کرد. من هم ناراحت شدم صدای ما به منزل صاحبخانهمان رفته بود. نگران بودم صبح که شد، گفتم برو دیگر برنگرد، قبول نکرد. شیشه مصرف کرده بودم، حالم اصلا خوب نبود، عصبانی شدم. سنگی را برداشتم و به سرش کوبیدم روی زمین افتاد اصلا قصدم این نبود که جسدش را بسوزانم فقط گفتم بهتر است محل را آتش بزنم تا همه فکر کنند مرگ لاله بهخاطر آتشسوزی است.بعد از قتل فرار کردم اما بالاخره در بویینزهرا خودم را تسلیم کردم.»متهم گفت: «من بچهای هفتماهه دارم در آن زمان زنم باردار بود، خودم شیشه میکشیدم و لاله هم دست از سر من برنمیداشت. اشتباه بزرگی کردم و درخواست بخشش دارم.»کامران ادامه داد: «من هیچ رابطه خاصی با لاله نداشتم. او میخواست با من ازدواج کند، ولی من زنوبچه داشتم و نمیتوانستم این کار را بکنم.» هیات قضات بعد از پایان جلسهرسیدگی برای صدور رای دادگاه وارد شور شدند.