۱۸-۰۸-۹۲، ۰۳:۰۵ ق.ظ
این جوان كه متهم است علاوه بر آزار و اذیت ، «آتیلا» را خفه كرده در حالی دستگیر شد كه ماموران كلانتری 151 یافتآباد برای بررسی مرگ مشكوك یك بچه در بیمارستان حاضر شدند.
در نخستین تحقیقات مشخص شد كسانی كه «آتیلا» را به بیمارستان آورده بودند والدین جوانی هستند كه از این پسربچه نگهداری میكردهاند.
با این اطلاعات پرونده مرگ مشكوك «آتیلا» به بازپرس كشیك قتل تهران گزارش شد و كارآگاهان جنایی وارد بررسی آن شدند. «كامران» جوان 26 ساله كه اینك باید از خود در برابر اتهاماتی كه شعبه 71 دادگاه كیفری استان تهران به آن رسیدگی كند به دفاع بپردازد بعد از آنكه والدینش در كلانتری ماجرای آوردن او را تشریح كردند بازداشت و در تحقیقات به شرح ماجرا پرداخت.
او به كارآگاهان گفت: والدین این بچه او را نزد من گذاشتند چون خودشان دچار اختلاف بودند. من هم از «آتیلا» خوب نگهداری كردم ولی او روی صندلی ماشین من خرابكاری كرد و به همین دلیل من عصبانی شدم و ضربهیی به او زدم كه سرش آسیب دید و حالش بد شد.
به دستور قاضی قریشیزاده، بازپرس شعبه دوم دادسرای امور جنایی تهران تحقیقات تكمیلی از این متهم آغاز شد كه او درباره چگونگی آزار و اذیت به كارآگاهان گفت: چیزی به خاطر ندارم.
احتمال دارد بعد از مصرف مواد مخدر این كار را كرده باشم.
با تكمیل تحقیقات و اعترافات متهم، پرونده برای محاكمه به شعبه 71 دادگاه كیفری استان تهران فرستاده شد. كامران به زودی در دادگاه پای میز محاكمه قرار میگیرد
در نخستین تحقیقات مشخص شد كسانی كه «آتیلا» را به بیمارستان آورده بودند والدین جوانی هستند كه از این پسربچه نگهداری میكردهاند.
او به كارآگاهان گفت: والدین این بچه او را نزد من گذاشتند چون خودشان دچار اختلاف بودند. من هم از «آتیلا» خوب نگهداری كردم ولی او روی صندلی ماشین من خرابكاری كرد و به همین دلیل من عصبانی شدم و ضربهیی به او زدم كه سرش آسیب دید و حالش بد شد.
به دستور قاضی قریشیزاده، بازپرس شعبه دوم دادسرای امور جنایی تهران تحقیقات تكمیلی از این متهم آغاز شد كه او درباره چگونگی آزار و اذیت به كارآگاهان گفت: چیزی به خاطر ندارم.
احتمال دارد بعد از مصرف مواد مخدر این كار را كرده باشم.
با تكمیل تحقیقات و اعترافات متهم، پرونده برای محاكمه به شعبه 71 دادگاه كیفری استان تهران فرستاده شد. كامران به زودی در دادگاه پای میز محاكمه قرار میگیرد
چقَـבر پــَـر می ڪِشَـב دلـَـ♥ــمـ
بـﮧ هــَـ♥ــوآی تـُـو