امتیاز موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
قصاب و زن همسایه: عاقبت شوم بد حجابی +18
#1
یکی از قضات دادگستری نقل می کند: در یوسف آباد تهران، خانواده ای بود که مرد خانواده، کارمند اداره بود، و همسرش رعایت حجاب و شئون اسلامی را نمی کرد. روزی طبق معمول، مرد به اداره می رود و زن نیز پس از دادن صبحانة بچه ها به قصد خرید گوشت، از خانه بیرون می رود.


پس از گذشت چند ساعت، بچه ها از بازی خسته شده و شروع به گریه می کنند و تا آمدن مرد به خانه، ناآرامی بچه ها طول می کشد. مرد خانه، سراغ همسر خود را از بچه ها می گیرد و بچه ها می گویند که مادر برای خرید گوشت از خانه بیرون رفته و هنوز برنگشته، مرد سراغ قصاب محله می رود و پرس و جو می کند؛ ولی قصاب اظهار بی اطلاعی می کند.


آن مرد پس از تلفن به اقوام و آشنایان سراغ پاسگاه نیروی انتظامی می رود و جریان را تعریف می کند. مأموران پس از تحقیقات اولیه، سراغ قصاب رفته و از وی پرسش می کنند اما قصاب با قاطعیت تمام، اظهار بی اطلاعی کرد.

مأمورین به تفحص در مغازه پرداختند. سپس به زیرزمین که گوسفندان را پس از ذبح به آن جا می بردند، رفتند.

هنگام خارج شدن، مأمورین مقداری مو می یابند که موها، موی گوسفند نیست و قصاب برای بازجویی بیشتر به پاسگاه بردند.

سرانجام با پی گیری های دقیق، قصاب به جنایت خود اعتراف کرد که:


این زن، همسایة ما بود ولی رعایت پاکدامنی را نمی کرد و سر و سینه خود را نمی پوشاند. و از جمال خوبی هم برخوردار بود. آن روز که به مغازه آمد به گونه ای به خودش رسیده بود که نفس اماره مرا به وادار کرد کامی از آن زن بگیرم. او را برای دیدن گوشت بهتر به داخل مغازه دعوت کردم و به او گفتم گوشت خوب و مورد پسند شما، پشت یخچال است. وقتی پشت یخچال رفت او را به زیرزمین کشاندم و با کاردی که در دست داشتم او را تهدید کردم و از او خواستم تن به زنا بدهد، بیچاره می لرزید، اما چاره ای نداشت.


در پایان که از او کامی گرفتم. افکار شیطانی مرا واداشت برای آن که کسی از ماجرا باخبر نشود، او را بکشم اما باز افکار شیطانی مرا رها نکرد و گوشت زن را جدا کرده، همراه گوشت گوسفندان چرخ کردم و فروختم و استخوان ها را نیز در فلان منطقه خاک کردم.


این داستان از بدحجابی زن سرچشمه گرفت. شاید هیچگاه آن زن فکر نمی کرد که بدحجابی می تواند پایانی چنین تلخ و پرگناه داشته باشد و به تجاوز، قتل، یتیم شدن فرزندان و سرگردانی همسرش بینجامد و نیز چنین عواقبی برای قابل خود در پی داشته باشد.
پاسخ
سپاس شده توسط: مرداب ، arish94 ، mahro ، maedeh ، v.a.y
#2
البته قبول دارید که نفس اماره مرد کلا خود جوشه و ربطی به این و آن نداره. قتل هم ربطی به بد حجابی داشته؟؟؟؟؟؟؟چرا توجیحات و دلیل تراشی های یک اعدامی برای ما مهم ترهazsxazsxazsxاگر مردها نفس خودشون رو صیقل بدن حضرت یوسف شدن کاری ندارهmaramara
همانند مردابی شده‌ام که رویای پیوستن به دریا را دارد
اما خورشید را بالای سر خود می‌بیند
و از کابوس بیابان رهایی نمی‌یابد

پاسخ
سپاس شده توسط: arish94 ، لیلی ، maedeh ، v.a.y
#3
وای خدا ی منxcvb چقدر وحشتناک...درسته زنه بد حجاب بود ولی چه آدم پس فطرتی بوده اون قصابه..dvia
رمان وحشی اما دلبر
پاسخ
سپاس شده توسط: لیلی ، maedeh ، v.a.y
#4
وااااییییییییHuh
وای از این عمر که با میگذرد ... میگذرد !!!
پاسخ
سپاس شده توسط: لیلی
#5
قبول دارم که اشتباه از اون مرد بوده ولی خوب همه ما میدونیم که مردا همینن.حالا که سرو سینشو نمیپوشونه حداقل کمتر به خودش برسه.
حالا که مردا نمیتونن جلوی خودشونو بگیرن ما باید مواظب خودمون باشیم دیگه.maramaramara
پاسخ
سپاس شده توسط:


موضوعات مشابه ...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  الهی خدا همسایه‌ی بد ندهد! صنم بانو 4 207 ۱۳-۱۱-۹۹، ۱۱:۲۰ ق.ظ
آخرین ارسال: صنم بانو
  شکایت از همسایه به دلیل تقلید از ساختمانشان AsαNα 2 159 ۱۹-۰۷-۹۶، ۱۱:۰۴ ق.ظ
آخرین ارسال: taranomi
  عاقبت به " خیر " !!Tina!! 0 79 ۱۹-۰۶-۹۶، ۰۷:۱۷ ب.ظ
آخرین ارسال: !!Tina!!

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان