امتیاز موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
ماثمن
#1
ماثمن یا همان مرد شاپرکی نامی است که به یک مخلوق عجیب و غریب داده شده است که بین نوامبر 1966 تا نوامبر 1967، بارها در منطقه پوینت پلیزانت (Point Pleasant) وست ویرجیانا در حاشیه اوهایو دیده شده است. تعدادی از مشاهدان آنرا حیوانی باندازه انسان و بالدار و دارای چشمان بزرگ و مشعشع سرخ رنگ توصیف کرده اند در حالیکه تعدای دیگر چشمانی نورانی را از آن به یاد دارند. فرضیات متعددی از پدیده فوق الطبیعه گرفته تا جغدها، بر اساس گزارشهای مردمی بنا گردید و البته تاکنون هنوز هیچ توضیح صریح و قطعی ای در این زمینه ارائه نشده است.

مخلوق ماثمن، که به موازات سریال تلویزیونی بتمن که در آن زمان طرفداران بیشماری داشت نامگذاری گردید، برای اولین بار در 12 نوامبر 1966 مشاهده گردید. گروهی شامل پنج مرد که در حال آماده سازی گوری در قبرستان نزدیگ Clendenin وست ویرجیانا بودند، موجودی قهوه ای رنگ مانند انسان بالدار می بینند که از پشت سر آنها کنار درختان به هوا برمی خیزد و از روی سر آنها عبور می کند. به هر حال این رویت به اطلاع عموم رسانده نشد و تازه سه روز بعد برای اولین بار در رسانه ها خبررسانی گردید.
اواخر شب 15 نوامبر، دو زوج جوان از پوینت پلیزانت به نامهای راجر و لیندا اسکاربری و استیو و ماری مالت با اتوموبیل اسکاربری مشغول رانندگی بودند. آنها در حال عبور از کارخانه TNT جنگ جهانی دوم، حدود هفت مایلی خارج پوینت پلیزانت بودند که در سایه شب، دو روشنائی سرخ رنگ کنار ایستگاه ژنراتور، نزدیک درب ورودی کارخانه نظر آنها را جلب می کند. آنها اتوموبیل را متوقف می کنند و از چیزی که دیدند وحشت کردند: آن دو روشنائی چیزی نبود غیر از چشمان قرمز رنگ و درخشان حیوانی بزرگ، شبیه انسان اما گنده تر، حدود شش و نیم یا هفت فیت بلندی، که دو بال بزرگ به پشت داشت. هر دو زوج وحشت زده و هراسان به اتوموبیل گریخته و راهی جاده 62 می شوند. آنها در پائین جاده و در حال خروج از آن، دوباره حیوان را می بینند که بر روی خاک پشته کنار جاده ایستاده است. آن بالهایش را باز می کند و پروازکنان آنها را تا نزدیکی شهر دنبال می کند. هر دو خانواده به دادگاه میسون کانتی رفتند و ماوقع را برای میلارد هالستید معاون تعریف کردند که بعدها گفت: «من این بچه ها را در تمام طول زندگیشان می شناختم. آنها تا بحال هیچ مشکلی نداشتند و واقعا آن شب ترسیده بودند. من گفته آنها را باور کردم.» وی پشت سر اتوموبیل راجر اسکاربری به کارخانه تی ان تی بازگشتند ولی هیچ اثر و نشانه ای از مخلوق عجیب و غریب نیافتند.


[عکس: Mothman_OTIS.jpg]

در شب بعد، 16 نوامبر، جمعی از اهالی شهر، مسلح، به جستجوی ماثمن در اطراف کارخانه قدیمی TNT می روند. در همان شب خانم و آقای ریموند ومس لی و خانم مارسلا بنت بهمراه دخترش تینا در اتوموبیلی راهی دیدار دوستانشان آقا و خانم رالف توماس بودند که در خانه ای رعیتی در میان زاغه های (انبارهای گنبدی شکل) مهمات باقیمانده از جنگ جهانی دوم نزدیک تاسیسات TNT سکونت داشتند. زاغه های خالی، برخی توسط شهرنشینان و برخی توسط کمپانیها بمنظور انبار تصرف شده بودند. آنها در زمان بازگشت، در پشت اتوموبیلشان با صحنه ای عجیب مواجه شدند. خانم بنت اینگونه توصیف می کند: بنظر می اومد روی زمین دراز کشید ه بود و به آرامی در حال بلند شدن بود. دارای جسه ای بزرگ و خاکستری با چشمانی به رنگ سرخ تابان. مادامیکه ومس لی قصد داشت به پلیس زنگ بزنه، موجود به ایوان نزدیک شده و از پشت پنجره بدقت نظاره گر آنها شده بود.

در 24 نوامبر، چهار نفر آن را دیدند که بر فراز محوطه TNT در حال پرواز است. در صبح روز 25 نوامبر، توماس اوری که در جاده 62، شمال TNT در حال رانندگی بوده، موجودی را ایستاده در مزرعه ای کنار جاده می بیند. آن بال می گشاید و از زمین بلند می شود و اتوموبیل وی را که هم اکنون به سوی پوینت پلیزانت سرعت گرفته، دنبال می کند. توماس اوری این موضوع را به پلیس گزارش می دهد.
در 26 نوامبر، خانم روث فوستر از چارلستون وست ویرجیانا در حومه سنت آلبانز، ماثمن را می بیند که در علفزار روبروی وی ایستاده است. اما وقتی برادر شوهرش برای دیدن بیرون می آید دیگر اثری از آن پیدا نیست. در صبح روز 27 ام، زن جوانی در نزدیکی میسون وست ویرجیانا، تحت تعقیب آن موجود قرار می گیرد و دوباره در همان شب در سنت آلبانز گزارش می شود که دو نوجوان مورد تعقیب قرار گرفته اند.
ماثمن بعدها دوباره در 11 ژانویه 1967 و بدفعات متعدد در همان سال روئت گردید.
تحلیل
چند فرضیه در مورد ماهیت پدیده ماثمن وجود دارد. بزرگترین مجموعه مطالب در مورد ماثمن توسط جان کیل در کتاب «پیشگوئیهای مرد شاپرکی»، 1975، ارائه شده است که کیل در آن، وقایع نگاری ماثمن و هر آنچه را که او ادعا می کند به اتفاقات فراروانشناسی در این منطقه مربوط است شامل فعالیتهای یوفو، مواجهه با مردان سیاهپوش، فعالیتهای روح نفیره کش، و در 15 دسامبر 1967 فروریزش پل نقره ای رودخانه اوهایو را بسط داده است. این کتاب بعدها اساس فیلم سال 2002 با بازی ریچاردگر و کارگردانی مارک پلینگتون با نام «پیشگوئیهای مرد شاپرکی» قرار گرفت.
لورن کولمن در کتاب «ماثمن و سایر مواجهات نادر»، 2002، (با تمرکز بر جزئیات تجسسهای جانورشناسی) نگرش demonological کیل را مورد تائید قرار می دهد. کولمن، پیشتر در مقاله ای به مخلوقات خارق العاده بالدار در کتاب «مخلوقاتی از ماورا»، 1978، پرداخته بود.
خنده بر لب میزنم تا کَــس نداند رازِ من
ورنه این دنیا که مـــا دیدیم ، خندیدن نداشت ...! 
پاسخ
سپاس شده توسط:


چه کسانی از این موضوع دیدن کرده اند
6 کاربر که از این موضوع دیدن کرده اند:
~ MoOn ~ (۱۵-۰۵-۹۴, ۱۲:۱۷ ب.ظ)، نیاز (۱۷-۰۵-۹۴, ۱۲:۵۴ ب.ظ)، elham zelzele (۱۵-۰۵-۹۴, ۱۲:۴۳ ب.ظ)، zeinab.r.1999 (۱۸-۰۹-۹۴, ۰۸:۳۰ ب.ظ)، لاله.A (۳۱-۰۶-۹۴, ۱۰:۴۲ ب.ظ)، #*Ralya*# (۱۲-۱۰-۹۴, ۱۲:۲۹ ق.ظ)

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان