امتیاز موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
متن ترانه ها
#1
متن ترانه های ابی
کی شود این روان من ساکن
اینچنین ساکن روان که منم
پاسخ
#2
آخر قصه

کسی غير از تو نمونده اگه حتی ديگه نيستی
همه جا بوی تو جاری خودت اما ديگه نيستی
نيستی اما مونده اسمت توی غربت شبونه
ميون رنگين کمون خاطرات عاشقونه
آخرين ستاره بودی تو شب دلواپسی هام
خواستنت پناه من بود تو غروب بی کسی هام
لحظه هر لحظه پس از تو شب و گريه در کمينه
تو ديگه بر نمی گردی آخر قصه همينه

می شکنم بی تو و نيستی
به سراغم نمی آيی که ببينی
بی تو می ميرم و نيستی
تو کجايی تو کجايی که ببينی

شب بی عاطفه برگشت ، شب بعد از رفتن تو
شب از نياز من پر ، شب خالی از تن تو
با تو گل بود و ترانه ،با تو بوسه بود و پرواز
گل و بوسه بی تو گم شد بی تو پژمرده شد آواز
آخرين ستاره بودی تو شب دلواپسی هام
خواستنت پناه من بود تو غروب بی کسی هام
لحظه هر لحظه پس از تو شب و گريه در کمينه
تو ديگه بر نمی گردی آخر قصه همينه

می شکنم بی تو و نيستی
به سراغم نمی آيی که ببينی
بی تو می ميرم و نيستی
تو کجايی تو کجايی که ببينی
کی شود این روان من ساکن
اینچنین ساکن روان که منم
پاسخ
#3
کی اشکاتو پاک ميکنه

کی اشکاتو پاک ميکنه
شبا که غصه داری
دست رو موهات کي ميکشه
وقتی منو نداری

شونه کی
مرهم هق هقت ميشه دوباره
از کی بهونه ميگيری
شبای بی ستاره

برگ ريزونای پاييز
کی چشم به رات نشسته
از جلو پات جمع ميکنه
برگاي زرد و خسته

کی منتظر ميمونه
حتی شبای يلدا
تا خنده رو لبات بياد
شب برسه به فردا

کی از سرود بارون
قصه برات ميسازه
از عاشقی ميخونه
وقتی که راه درازه

کي از ستاره بارون
چشماشو هم ميذاره
نکنه ستاره ای بياد
ياد تو رو نياره
کی شود این روان من ساکن
اینچنین ساکن روان که منم
پاسخ
سپاس شده توسط: mahtabiiiiii ، بانوی جنوب ، مرد آریایی
#4
شب گريه

ساده بودی مثل سایه مثل شبنم رو شقایق
مثل لبخند سپیده مثل شب گریه عاشق
بی تو شب دوباره آینه روبرویه غم گرفته
پنجره بازه به بارون من ولی دلم گرفته
واژه رنگ زندگی بود وقتی تو فکر تو بودم
عطر گل با نفسم بود وقتی از تو می سرودم
از تو می سرودم
وقت راهی شدن تو کفترا شعرامو بردن
چشام از ستاره سوختن منو به گریه سپردن
رفتی و شب پر شد از من از منو دلواپسی ها
رفتی و منو سپردی به زوال اطلسی ها
واژه رنگ زندگی بود وقتی تو فکر تو بودم
عطر گل با نفسم بود وقتی از تو می سرودم
از تو می سرودم
ساده بودی مثل سایه مثل شبنم رو شقایق
مثل لبخند سپیده مثل شب گریه عاشق
بی تو شب دوباره آینه روبرویه غم گرفته
پنجره بازه به بارون من ولی دلم گرفته
واژه رنگ زندگی بود وقتی تو فکر تو بودم
عطر گل با نفسم بود وقتی از تو می سرودم
از تو می سرودم
وقت راهی شدن تو کفترا شعرامو بردن
چشام از ستاره سوختن منو به گریه سپردن
رفتی و شب پر شد از من از منو دلواپسی ها
رفتی و منو سپردی به زوال اطلسی ها
واژه رنگ زندگی بود وقتی تو فکر تو بودم
عطر تو با نفسم بود وقتی از تو می سرودم
از تو می سرودم.
کی شود این روان من ساکن
اینچنین ساکن روان که منم
پاسخ
سپاس شده توسط: بانوی جنوب ، مرد آریایی
#5
اقاقی

کاش لحظه های رفتن
نمی باريد اشک چشمام
هق هق دلتنگی يامو
می شکستم توی رگهام
دل پر تحملم از
گريه ی من گله داره
چهره ی سرخ غرورم
از شکستم شرمساره

باغ پيوند من و تو
پره از عطر اقاقی
فصل آشنايی ما
سبز خواهد ماند باقی
همه ی آنچه که دارم
پيشکش سادگی تو
سوگلی ترانه هايم
هديه ی يه رنگی تو

فکر من مباش مسافر
به سپيده ها بيندش
چشم فردا ها به راهه
راه سختی مانده در پيش
اي تولد دوباره
فصل آغاز من و توست
ای رها از رخوت تن
وقت پر کشيدن توست.
کی شود این روان من ساکن
اینچنین ساکن روان که منم
پاسخ
سپاس شده توسط: بانوی جنوب ، مرد آریایی ، پرنسس
#6
شب زده

عزیز بومی ای هم قبیله
رو اسب غربت چه خوش نشستی
تو این ولایت ای با اصالت
تو مونده بودی تو هم شکستی

تشنه و مومن به تشنه موندن
غرور اسم دیار ما بود
اون که سپردی به باد حسرت
تمام دار و ندار ما بود

کدوم خزون خوش آواز
تو رو صدا کرد ای عاشق
که پر کشیدی بی پروا
به جستجوی شقایق

کنار ما باش که محزون
به انتظار بهاریم
کنار ما باش که با هم
خورشید و بیرون بیاریم

هزار پرنده مثل تو عاشق
گذشتن از شب به نیت روز
رفتن و رفتن صادق و ساده
نیامدن باز اما تا امروز

خدا به همراه ای خسته از شب
اما سفر نیست علاج این درد
راهی که رفتی رو به غروبه
رو به سحر نیست شب زده برگرد
کی شود این روان من ساکن
اینچنین ساکن روان که منم
پاسخ
سپاس شده توسط: بانوی جنوب ، مرد آریایی ، پرنسس
#7
ستاره های سربی

ستاره های سربی
فانوسک های خاموش
من و هجوم گریه
از یاد تو فراموش

تو بال و پر گرفتی
به چیدن ستاره
دادی منو به خاک
این غربت دوباره

دقیقه های بی تو
پرنده های خسته ن
آیینه های خالی
دروازه های بسته ن

اگه نرفته بودی
جاده پر از ترانه
کوچه پر از غزل بود
به سوی تو روانه

اگه نرفته بودی
گریه منو نمیبرد
پرنده پر نمیسوخت
آینه چین نمیخورد

اگه نرفته بودی
و
اگه نرفته بودی

شبانه های بی تو
یعنی حضور گریه
با من نبودن تو
یعنی وفور گریه

از تو به آینه گفتم
از تو به شب رسیدم
نوشتمت رو گلبرگ
تو رو نفس کشیدم

از رفتن تو گفتم
ستاره دربدر شد
شبنم به گریه افتاد
پروانه شعله ور شد

اگه نرفته بودی
جاده پر از ترانه
کوچه پر از غزل بود
به سوی تو روانه

اگه نرفته بودی
گریه منو نمیبرد
پرنده پر نمیسوخت
آینه چین نمیخورد

اگه نرفته بودی
و
اگه نرفته بودی

ستاره های سربی
فانوسک های خاموش
من و هجوم گریه
از یاد تو فراموش...
کی شود این روان من ساکن
اینچنین ساکن روان که منم
پاسخ
سپاس شده توسط: بانوی جنوب ، مرد آریایی
#8
جسارت(ابی و امیر آرام)



اگه اشکات از اون چشمات بریزه
هر دونه اش یه مروارید میشه میریزه
اگه روزی ببینم اون نگاه و قلبمو بیرون میارم از تو سینه
اگه جسارت نکنم فقط می خوام نگات کنم شوق پر از امیدمو نثار خاک پات کنم
اگه جسارت نکنم جونمو فدات کنم پیدا کنم من خودمو باتو تو ابرا گم کنم
عاشق عاشق
من عادتم دیدنه توست دیدن روی تو گلی که از غنچه شکفت نشسته روی لبای تو
تو سروناز بدنت نرگس یاس رو پیرهنت
تو ذهن آزاده من حریق سبز دامنت
اگه اشکات از اون چشمات بریزه
هر دونه اش یه مروارید میشه میریزه
اگه روزی ببینم اون نگاه رو قلبمو بیرون میارم از تو سینه
اگه جسارت نکنم فقط می خوام نگات کنم شوق پر از امیدمو نثار خاک پات کنم
اگه جسارت نکنم جونمو فدات کنم پیدا کنم من خودمو باتو تو ابرا گم کنم...
کی شود این روان من ساکن
اینچنین ساکن روان که منم
پاسخ
سپاس شده توسط: مرد آریایی
#9
لتنگی (صدای تو)






تو نیستی و صدای تو هوای خوب این خونه است

صدای پای عطر گل ، صدای عشق دیوونه است

تو از من دور و من دلتنگ ، تو آبادی و من ویرون

همیشه قصه این بوده یکی خندون یکی گریون

همیشه قصه این بوده ، توُ یک لحظه ، توُ یک دیدار

یک زخم از زهر یک لبخند ، تمام عمر فقط یک­بار

پس از اون زخم پروردن ، پس از اون عادت و تکرار

ولی نصف یه روح این­وَر ، یه نیمه اون­وَر دیوار

خودت نیستی صدات مونده ، صدات چشمهامو گریونده

دلم روی زمین مونده ، فقط از تو همین مونده

نفس­های عزیز من صدای پای شب­بوهاست

صدای باد و بوی نخل هوای شرجی دریاست

سکوت اینجا صدای تو ، هوا اینجا هوای تو

پر از تکرار این حرفم ، دلم تنگِ برای تو

همیشه قصه این بوده یا مرگ غصه یا آدم

تهِ دریاچه­های عشق می­جوشند چشمه­های غم

همیشه عشق یعنی از غروب و غربت بارون

تو در من جوشش شعری ، صدای اون لب ویرون

خودت نیستی صدات مونده ، صدات چشمهامو گریونده

دلم روی زمین مونده ، فقط از تو همین مونده...
کی شود این روان من ساکن
اینچنین ساکن روان که منم
پاسخ
سپاس شده توسط: مرد آریایی
#10
قبله

پشت دیوار شب یه راهی داره
که می ره یه راست در خونه ی ستاره
چهار قدم از ور دل ما که رد شی
می بینی ماه شب چارده داره
خورشید خانومو ابروشو برمی داره خورشید خانومو ابروشو برمی داره

بیا بریم اونجا که شباش بوی تو باشه تو هواش
باد که میاد رد شه بره بریزه سرت ستاره هاش
بیا بریم اونجا که شباش بوی تو باشه تو هواش
باد که میاد رد شه بره بریزه سرت ستاره هاش

وقتی میای قشنگترین پیرهنتو تنت کن
تاج سر سروریتو سرت کن
چشماتو مست کن همه جا رو بشکن
الا دل ساده و عاشق من

قبله یعنی حلقه ی چشم مستت
ضریح اونه که دست بزنم به دستت
جای دخیل پامو ببند تو خونه‌ت
به جای مهر سرمو بزار رو شونه ‌ت، سرمو بزار رو شونه ‌ت،سرمو بزار رو شونه ‌ت،سرمو بزار رو شونه ‌ت

بیا بریم اونجا که شباش بوی تو باشه تو هواش
باد که میاد رد شه بره بریزه سرت ستاره هاش
بیا بریم اونجا که شباش بوی تو باشه تو هواش
باد که میاد رد شه بره بریزه سرت ستاره هاش

وقتی میای قشنگترین پیرهنتو تنت کن
تاج سر سروریتو سرت کن
چشماتو مست کن همه جا رو بشکن
الا دل ساده و عاشق من

قبله یعنی حلقه ی چشم مستت
ذریح اونه که دست بزنم به دستت
جای دخیل پامو ببند تو خونه‌ت
به جای مهر سرمو بزار رو شونه ‌ت، سرمو بزار رو شونه ‌ت،سرمو بزار رو شونه ‌ت،سرمو بزار رو شونه ‌ت
کی شود این روان من ساکن
اینچنین ساکن روان که منم
پاسخ
سپاس شده توسط: مرد آریایی ، پرنسس


موضوعات مشابه ...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  متن های ادبی زیبا در مورد دختر Ar.chly 34 41,366 ۱۷-۰۵-۹۴، ۰۶:۳۸ ب.ظ
آخرین ارسال: Ar.chly
Rainbow از ریشه تا همیشه | اردلان سرفراز | گزینه ی ترانه ها saghi 16 2,400 ۰۹-۰۹-۹۱، ۱۱:۳۱ ب.ظ
آخرین ارسال: saghi

چه کسانی از این موضوع دیدن کرده اند
1 کاربر که از این موضوع دیدن کرده اند:
ملکه برفی (۲۷-۱۰-۹۶, ۱۰:۰۱ ب.ظ)

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان