۲۵-۰۵-۹۵، ۰۱:۰۴ ب.ظ
آرژانتين
آرژانتينيها كتابخوانترين و پروييها روزنامهخوانترين مردم سرزمينهاي آمريكايلاتين هستند. آمار نشان ميدهد ٥٥درصد مردم آرژانتين بهصورت منظم كتاب ميخوانند، حالآنكه همين رقم در كشور پرو نزديك به ٣٠درصد است. البته در كشور پرو ٧٢درصد مردم روزنامه ميخوانند. به همين دليل مسئولان اين كشور تصميم گرفتهاند با برپايي نمايشگاههاي سالانه گامي مثبت در جهت تغيير آمار و روي آوردن مردم به كتاب و كتابخواني بردارند. درباره مردم آرژانتين هم بد نيست بدانيد بيشتر شيفته مطالعه كتابهاي ترجمه هستند و يكي از ژانرهاي محبوب در اين كشور مطالعه زندگينامه شخصيتهاي مشهور جهان است، چنانچه درسال ٢٠١١ زندگينامه استيو جابز يكي از پرفروشترين كتابهاي آرژانتين بود.
ژاپن
سرانه آمار مطالعه در ژاپن ٩٠ دقيقه در روز است و اين عدد بيانگر آن است كه اين كشور در اين زمينه از بسياري كشورهاي درحال توسعه يا حتی پيشرفته جلو افتاده است. نكته جالب توجه آن است كه حداقل تيراژ در ژاپن حدود ١٥هزار نسخه است حالآنكه همين رقم در برخي كشورها به حدود ٧٥٠ نسخه ميرسد. متاسفانه در اين سالها اين آمار در ايران نيز وجود داشته است؛ يعني حدودا يكپانزدهم ژاپن. در كنار اين آمار و ارقام رويايي، بد نيست نگاهي هم به درصد مؤلفان و نويسندگان بيندازيم. در اين كشور حداقل درصدي كه به نويسنده بابت تأليف كتاب در نظر گرفته ميشود، ٢٥درصد است. اگر كتابي در ژاپن با ٢٥٠هزار نسخه به فروش برسد، فروش موفقي داشته است و مبلغي كه نصيب نويسنده ميشود چيزي حدود ٥ ميليارد تومان با معيار پولي ما است! ضمنا توجه داشته باشيد تيراژ ٢٥٠هزارتايي كتاب در ژاپن با ٢٠ بار تجديد چاپ به دست ميآيد. حالآنكه در ايران، براي رسيدن به شمارگان ٢٥٠هزار نسخه، شايد صد بار تجديد چاپ لازم باشد.
عربستان
عربستان و در کل اعراب حاشیه خلیجفارس در بين كشورهاي خاورميانه كتابنخوانترين مردم هستند! آنها حتی به مطالعه كتب مذهبي هم علاقهمند نيستند. آخرين نتايج نشان ميدهد آمار مطالعه در اين كشور سالانه ٦ دقيقه است، حالآنكه در كشورهاي اروپايي همين آمار به ١٢هزار دقيقه درسال ميرسد. در اين كشورها فقط ٢٢درصد مردم هستند كه كتاب ميخوانند و ميزان خوانش نيز در بهترين حالت به يك صفحه در سال خلاصه ميشود!
آمريكا
گزارشها نشان ميدهد كمتر از يكسوم نوجوانان ١٣ساله كتاب ميخوانند و هر چه بزرگتر ميشوند، اين عادت پسنديده در ميانشان كمر نگتر ميشود تا آنجا كه ميانگين مطالعه در سنين ١٥ تا ٢٤سال تنها ٧ دقيقه تخمينزده شده. پژوهشگران اين عرصه معتقد هستند مردم آمريكا به جهت رواج تكنولوژي، گسترش ابزارهاي سرگرمي و عموميت يافتن سينما و تلويزيون، از كتاب غافل شدهاند. براساس تحقيقات، يكي از خطرات بزرگي كه قشر جوان آمريكا را تهديد ميكند، مصرف موادمخدر است. دولتمردان آمريكا قصد دارند از طريق رواج مطالعه جلوي بسياري از مفاسد اينچنين را بگيرند.
تركيه
آمار مطالعه در ايران در مقايسه با تركيه بسيار پايين است. اين مسأله را حتی ميتوان براساس تيراژ كتاب هم بررسي كرد. تيراژ كتابها در تركيه تقريبا ٩٧درصد بالاتر از تيراژ كتاب در ايران است و رقم ٥٠هزار نسخه براي يك كتاب، در اين كشور رقم متوسطي است,٦٤٠٠ ناشري كه در تركيه فعاليت ميكنند، سالانه موظف هستند ٣٥هزار جلد كتاب توليد كنند اما در مقابل اين وظیفه شاهد آن هستيم كه سالانه ٢٢٤ ميليون جلد كتاب به قفسههاي كتابخانههاي اين كشور اضافه ميشود! آنها بيش از ٦هزار كتابفروشي دارند و ١٥٠ مركز بزرگ توزيع دارند كه ميتوانند چنين تعداد كتابي را بهراحتي توزيع كنند و به دست مردم برسانند. وضعيت اقتصاد فرهنگ نيز در اين كشور بسيار بهتر از مابقي كشورهاي همسايه ايران است و در اين سالها بهشدت رو به افزايش بوده. آنها درسال ٢٠١٠ در حوزه نشر و كتاب، بيش از ١٠٥ ميليارد دلار گردش مالي داشتهاند.
هند
اگر شاخصههاي مطالعه در هند را بخوانيد، حيرت خواهيد كرد. كشوري كه نرخ سواد در آن درسال ١٩٤٧ نزديك به ١٢درصد بوده، توانسته اين شاخص را تا سال ٢٠١١ به ٧٤درصد برساند؛ البته هنوز تا ميانگين جهاني، يعني ٨٤ درصد، فاصله چشمگيري دارد. اما در همين اوضاع، هر هندي سالانه ٣٢٠ صفحه كتاب ميخواند و تازه اين در حالي است كه مسئولان مربوطه در كشور هند، آمار غيررسمي را بسيار بالاتر از اين تعداد صفحات ميدانند.
اسپانيا
اسپانيا صدرنشين جوامع كتابخوان اروپا نيست اما بيترديد يكي از قدرتمندترين و بزرگترين كشورهاي توليدكننده كتاب در سراسر جهان به شمار ميآيد. آنچه در نگاه نخست به صنعت چاپ و نشر و مقوله كتاب و كتابخواني در اسپانيا از نظر پنهان ميماند، پيشينه و قدمت درخور تأمل اين مسأله در حوزه زنان و مطالعه است. امروزه زنان در اين كشور پيشتاز مطالعه هستند. در کل ٦/٥١درصد از مردم این کشور، مطالب را از روي كامپيوتر ميخوانند، ٣/٦درصد از گوشيهاي همراه و ١/٢درصد هم از تكنولوژيهاي ديگر نظير تبلت يا سونيريدرز و امثال آن استفاده ميكنند.
روسيه
چندسال پيش تمام مقالهها، گزارشها و خبرهاي منتشرشده در نشريات روسيه، از خطري ميگفتند كه دامنگير مردم روسيه شده بود. كار به جايي رسيد كه دولت اقدامات جدي در اين زمينه را لازم دانست و سال ٢٠٠٧ در روسيه را سال مطالعه نامگذاري كرد. اين اقدام در نهايت نتيجهبخش بود و به اعداد حيرتآوري رسيد؛ چنانچه درسال ٢٠٠٩، ١١٠هزار عنوان كتاب جديد در روسيه به چاپ رسيد و جالب آنكه بيش از ٨٠درصد اين رقم، به نويسندگان و مترجمان روس اختصاص داشت. آمار نشان ميدهد روسها درحال بازگشت به دوره طلايي خود در عرصه كتاب و كتابخواني هستند. آنها در سراسر زمين پهناورشان ١٣٠هزار كتابخانه دارند كه از بين آنها هزار تاي آنها جزو پيشرفتهترين كتابخانههاي دنياست.
برزيل
برزيليها علاقه چنداني به مطالعه كتاب ندارند. براساس گزارشها، تنها ٣٣درصد از مردم باسواد برزيل مداوم كتاب ميخوانند و ميانگين خوانش كتاب در ميان اين قشر نزديك به دو كتاب در سال است كه بيترديد اتفاقي شگفت يا چشمگير محسوب نميشود. در عين حال نبايد به وضعيت نابسامان اقتصادي اين كشور بيتوجه بود، چراكه اين مسأله بدون شك در آمار پايين كتابخواني دخيل است. البته همين وضعيت براي كشور همسايه، آرژانتين كه قرابتهاي فراوان فرهنگي و اجتماعي با برزيل دارد و بهنوعي رقيب هميشگي اين ديار است، بهصورت ديگري رقم خورده و اوضاع كتابخواني و چاپ و نشر در آن بهمراتب بهتر است. البته برزيليها نسبت به نشريات خود بياعتنا نيستند و آمار خوانش روزنامه و مجله در اين كشور بسيار بالاتر از ايران است. در برزيل قريب به ٤٠درصد مردم خواننده ثابت نشريات هستند.
ايتاليا
اوضاع كتاب و كتابخواني در ايتاليا بسيار بغرنج است، البته سازمان مطالعات فرهنگي ايتاليا جامعه خود را در حالي كممطالعه ميشناسد كه قريب به ٥٠درصد از جمعيت كشور حداقل سالانه ٢ جلد كتاب ١٥٠ صفحهاي ميخوانند. بنابر تعريف سازمان، كسي كتابخوان حرفهاي به شمار ميآيد كه در طول ١٢ ماه سال، حداقل ١٢ جلد كتاب بخواند. بر همين اساس، كساني كه كمتر از ٣ كتاب در سال ميخوانند، كساني هستند كه دولت بايد زمان و هزينه كافي براي آموزش اهميت مطالعه به آنها در نظر بگيرد.
آرژانتينيها كتابخوانترين و پروييها روزنامهخوانترين مردم سرزمينهاي آمريكايلاتين هستند. آمار نشان ميدهد ٥٥درصد مردم آرژانتين بهصورت منظم كتاب ميخوانند، حالآنكه همين رقم در كشور پرو نزديك به ٣٠درصد است. البته در كشور پرو ٧٢درصد مردم روزنامه ميخوانند. به همين دليل مسئولان اين كشور تصميم گرفتهاند با برپايي نمايشگاههاي سالانه گامي مثبت در جهت تغيير آمار و روي آوردن مردم به كتاب و كتابخواني بردارند. درباره مردم آرژانتين هم بد نيست بدانيد بيشتر شيفته مطالعه كتابهاي ترجمه هستند و يكي از ژانرهاي محبوب در اين كشور مطالعه زندگينامه شخصيتهاي مشهور جهان است، چنانچه درسال ٢٠١١ زندگينامه استيو جابز يكي از پرفروشترين كتابهاي آرژانتين بود.
ژاپن
سرانه آمار مطالعه در ژاپن ٩٠ دقيقه در روز است و اين عدد بيانگر آن است كه اين كشور در اين زمينه از بسياري كشورهاي درحال توسعه يا حتی پيشرفته جلو افتاده است. نكته جالب توجه آن است كه حداقل تيراژ در ژاپن حدود ١٥هزار نسخه است حالآنكه همين رقم در برخي كشورها به حدود ٧٥٠ نسخه ميرسد. متاسفانه در اين سالها اين آمار در ايران نيز وجود داشته است؛ يعني حدودا يكپانزدهم ژاپن. در كنار اين آمار و ارقام رويايي، بد نيست نگاهي هم به درصد مؤلفان و نويسندگان بيندازيم. در اين كشور حداقل درصدي كه به نويسنده بابت تأليف كتاب در نظر گرفته ميشود، ٢٥درصد است. اگر كتابي در ژاپن با ٢٥٠هزار نسخه به فروش برسد، فروش موفقي داشته است و مبلغي كه نصيب نويسنده ميشود چيزي حدود ٥ ميليارد تومان با معيار پولي ما است! ضمنا توجه داشته باشيد تيراژ ٢٥٠هزارتايي كتاب در ژاپن با ٢٠ بار تجديد چاپ به دست ميآيد. حالآنكه در ايران، براي رسيدن به شمارگان ٢٥٠هزار نسخه، شايد صد بار تجديد چاپ لازم باشد.
عربستان
عربستان و در کل اعراب حاشیه خلیجفارس در بين كشورهاي خاورميانه كتابنخوانترين مردم هستند! آنها حتی به مطالعه كتب مذهبي هم علاقهمند نيستند. آخرين نتايج نشان ميدهد آمار مطالعه در اين كشور سالانه ٦ دقيقه است، حالآنكه در كشورهاي اروپايي همين آمار به ١٢هزار دقيقه درسال ميرسد. در اين كشورها فقط ٢٢درصد مردم هستند كه كتاب ميخوانند و ميزان خوانش نيز در بهترين حالت به يك صفحه در سال خلاصه ميشود!
آمريكا
گزارشها نشان ميدهد كمتر از يكسوم نوجوانان ١٣ساله كتاب ميخوانند و هر چه بزرگتر ميشوند، اين عادت پسنديده در ميانشان كمر نگتر ميشود تا آنجا كه ميانگين مطالعه در سنين ١٥ تا ٢٤سال تنها ٧ دقيقه تخمينزده شده. پژوهشگران اين عرصه معتقد هستند مردم آمريكا به جهت رواج تكنولوژي، گسترش ابزارهاي سرگرمي و عموميت يافتن سينما و تلويزيون، از كتاب غافل شدهاند. براساس تحقيقات، يكي از خطرات بزرگي كه قشر جوان آمريكا را تهديد ميكند، مصرف موادمخدر است. دولتمردان آمريكا قصد دارند از طريق رواج مطالعه جلوي بسياري از مفاسد اينچنين را بگيرند.
تركيه
آمار مطالعه در ايران در مقايسه با تركيه بسيار پايين است. اين مسأله را حتی ميتوان براساس تيراژ كتاب هم بررسي كرد. تيراژ كتابها در تركيه تقريبا ٩٧درصد بالاتر از تيراژ كتاب در ايران است و رقم ٥٠هزار نسخه براي يك كتاب، در اين كشور رقم متوسطي است,٦٤٠٠ ناشري كه در تركيه فعاليت ميكنند، سالانه موظف هستند ٣٥هزار جلد كتاب توليد كنند اما در مقابل اين وظیفه شاهد آن هستيم كه سالانه ٢٢٤ ميليون جلد كتاب به قفسههاي كتابخانههاي اين كشور اضافه ميشود! آنها بيش از ٦هزار كتابفروشي دارند و ١٥٠ مركز بزرگ توزيع دارند كه ميتوانند چنين تعداد كتابي را بهراحتي توزيع كنند و به دست مردم برسانند. وضعيت اقتصاد فرهنگ نيز در اين كشور بسيار بهتر از مابقي كشورهاي همسايه ايران است و در اين سالها بهشدت رو به افزايش بوده. آنها درسال ٢٠١٠ در حوزه نشر و كتاب، بيش از ١٠٥ ميليارد دلار گردش مالي داشتهاند.
هند
اگر شاخصههاي مطالعه در هند را بخوانيد، حيرت خواهيد كرد. كشوري كه نرخ سواد در آن درسال ١٩٤٧ نزديك به ١٢درصد بوده، توانسته اين شاخص را تا سال ٢٠١١ به ٧٤درصد برساند؛ البته هنوز تا ميانگين جهاني، يعني ٨٤ درصد، فاصله چشمگيري دارد. اما در همين اوضاع، هر هندي سالانه ٣٢٠ صفحه كتاب ميخواند و تازه اين در حالي است كه مسئولان مربوطه در كشور هند، آمار غيررسمي را بسيار بالاتر از اين تعداد صفحات ميدانند.
اسپانيا
اسپانيا صدرنشين جوامع كتابخوان اروپا نيست اما بيترديد يكي از قدرتمندترين و بزرگترين كشورهاي توليدكننده كتاب در سراسر جهان به شمار ميآيد. آنچه در نگاه نخست به صنعت چاپ و نشر و مقوله كتاب و كتابخواني در اسپانيا از نظر پنهان ميماند، پيشينه و قدمت درخور تأمل اين مسأله در حوزه زنان و مطالعه است. امروزه زنان در اين كشور پيشتاز مطالعه هستند. در کل ٦/٥١درصد از مردم این کشور، مطالب را از روي كامپيوتر ميخوانند، ٣/٦درصد از گوشيهاي همراه و ١/٢درصد هم از تكنولوژيهاي ديگر نظير تبلت يا سونيريدرز و امثال آن استفاده ميكنند.
روسيه
چندسال پيش تمام مقالهها، گزارشها و خبرهاي منتشرشده در نشريات روسيه، از خطري ميگفتند كه دامنگير مردم روسيه شده بود. كار به جايي رسيد كه دولت اقدامات جدي در اين زمينه را لازم دانست و سال ٢٠٠٧ در روسيه را سال مطالعه نامگذاري كرد. اين اقدام در نهايت نتيجهبخش بود و به اعداد حيرتآوري رسيد؛ چنانچه درسال ٢٠٠٩، ١١٠هزار عنوان كتاب جديد در روسيه به چاپ رسيد و جالب آنكه بيش از ٨٠درصد اين رقم، به نويسندگان و مترجمان روس اختصاص داشت. آمار نشان ميدهد روسها درحال بازگشت به دوره طلايي خود در عرصه كتاب و كتابخواني هستند. آنها در سراسر زمين پهناورشان ١٣٠هزار كتابخانه دارند كه از بين آنها هزار تاي آنها جزو پيشرفتهترين كتابخانههاي دنياست.
برزيل
برزيليها علاقه چنداني به مطالعه كتاب ندارند. براساس گزارشها، تنها ٣٣درصد از مردم باسواد برزيل مداوم كتاب ميخوانند و ميانگين خوانش كتاب در ميان اين قشر نزديك به دو كتاب در سال است كه بيترديد اتفاقي شگفت يا چشمگير محسوب نميشود. در عين حال نبايد به وضعيت نابسامان اقتصادي اين كشور بيتوجه بود، چراكه اين مسأله بدون شك در آمار پايين كتابخواني دخيل است. البته همين وضعيت براي كشور همسايه، آرژانتين كه قرابتهاي فراوان فرهنگي و اجتماعي با برزيل دارد و بهنوعي رقيب هميشگي اين ديار است، بهصورت ديگري رقم خورده و اوضاع كتابخواني و چاپ و نشر در آن بهمراتب بهتر است. البته برزيليها نسبت به نشريات خود بياعتنا نيستند و آمار خوانش روزنامه و مجله در اين كشور بسيار بالاتر از ايران است. در برزيل قريب به ٤٠درصد مردم خواننده ثابت نشريات هستند.
ايتاليا
اوضاع كتاب و كتابخواني در ايتاليا بسيار بغرنج است، البته سازمان مطالعات فرهنگي ايتاليا جامعه خود را در حالي كممطالعه ميشناسد كه قريب به ٥٠درصد از جمعيت كشور حداقل سالانه ٢ جلد كتاب ١٥٠ صفحهاي ميخوانند. بنابر تعريف سازمان، كسي كتابخوان حرفهاي به شمار ميآيد كه در طول ١٢ ماه سال، حداقل ١٢ جلد كتاب بخواند. بر همين اساس، كساني كه كمتر از ٣ كتاب در سال ميخوانند، كساني هستند كه دولت بايد زمان و هزينه كافي براي آموزش اهميت مطالعه به آنها در نظر بگيرد.