۱۹-۱۲-۹۵، ۰۱:۲۶ ب.ظ
روزی مردی در چاه افتاد و بسیار دردش آمد .....
یک روحانی او را دید و گفت > حتما گناهی انجام داده ای ...؟؟
یک دانشمند عمق چاه و رطوبت خاک آن را اندازه گرفت ......‼‼‼‼
یک روزنامه نگار در مورد درد هایش با او مصاحبه کرد .....؟؟؟؟
یک یوگیست به او گفت >> این چاله و همچنین این دردت
فقط در ذهن تو هستند و در واقعیت وجود ندارند... . .؟؟؟؟؟؟؟
یک پزشک برای او دو قرص آسپرین پایین انداخت......
یک پرستار نشست کنار چاه و با او گریه کرد ....
یک روانشناس او را تحریک کرد تا دلایلی را که پدر و مادرش
او را آماده ی افتادن به داخل چاه کرده بودند پیدا کند ......
یک تقویت کننده فکر او را نصیحت کرد که >> خواستن توانستن است ......
یک فرد خوشبین به او گفت >> ممکن بو یکی از پاها ت بشکنه ........
سپس فرد بی سوادی گذشت و دست او را گرفت
واو را از چاه بیرون آورد .......
یک روحانی او را دید و گفت > حتما گناهی انجام داده ای ...؟؟
یک دانشمند عمق چاه و رطوبت خاک آن را اندازه گرفت ......‼‼‼‼
یک روزنامه نگار در مورد درد هایش با او مصاحبه کرد .....؟؟؟؟
یک یوگیست به او گفت >> این چاله و همچنین این دردت
فقط در ذهن تو هستند و در واقعیت وجود ندارند... . .؟؟؟؟؟؟؟
یک پزشک برای او دو قرص آسپرین پایین انداخت......
یک پرستار نشست کنار چاه و با او گریه کرد ....
یک روانشناس او را تحریک کرد تا دلایلی را که پدر و مادرش
او را آماده ی افتادن به داخل چاه کرده بودند پیدا کند ......
یک تقویت کننده فکر او را نصیحت کرد که >> خواستن توانستن است ......
یک فرد خوشبین به او گفت >> ممکن بو یکی از پاها ت بشکنه ........
سپس فرد بی سوادی گذشت و دست او را گرفت
واو را از چاه بیرون آورد .......