۱۵-۱۲-۹۳، ۰۱:۰۵ ب.ظ
میشنویـــمـــــ :|
صبح زود بیدار شدم که برم دانشگاه..چون عجله داشتم بجای 5000 تومنی یه پونصدی از کشوم برداشتمو زدم بیرون :|
سوار تاکسی که شدم اوووف یکی از پسرای آس و خوشتیب کلاس جلو نشسته..یکم که گذشت گفتم بذار کرایه شو حساب کنم نمک گیر شه بلکه فرجی شد!
با صدایی که دو رگه شده بود پونصدی رو دادم به راننده و گفتم:
کرایه آقا رو هم حساب کنید!
پسره برگشت عقب تا منو دید کلی سلام و احوال پرسی و تعارف که نه....اجازه بدین خودم حساب میکنم و این حرفا!
منم که عمرا این موقعیت رو از دست نمیدادمو کوتاه نمیومدم! میگفتم به خدا اگه بذارم!تمام این مدتم دستم دراز جلوی راننده!! همه شم میدیدم نیش راننده بازه!خلاصه گذاشت حسابی گلوی
خودمو پاره کنم،بعدش گفت:چطوره با این پونصدی کرایه بقیه رو هم تو حساب کنی؟!
یهو انگار فلج شدم..آخه پول دیگه ای نداشتم!
الکی سرمو کردم تو کیفمو وقت کشی تابلو که دیدم آقای خوشتیپ کرایه جفتمونو حساب کرد!ولی از خنده داشت میترکید :| داشت گریه م میگرفت که اس داد:پیش میاد عزیزم.ناراحت نباش!
موافقی ناهارو با هم بخوریم؟!
حالا من بیچاره شارژم نداشتم جواب بدم :)))
خلاصه عین اسکلا انقد بهش زل زدم تا نگام کنه و گفتم:باشه
این شد که ما چند وقته باهم دوستیم
ولی یه بار که گوشیشو نگاه کردم دیدم اسم منو "مستضعف" سیو کرده..... :)))))) :|
صبح زود بیدار شدم که برم دانشگاه..چون عجله داشتم بجای 5000 تومنی یه پونصدی از کشوم برداشتمو زدم بیرون :|
سوار تاکسی که شدم اوووف یکی از پسرای آس و خوشتیب کلاس جلو نشسته..یکم که گذشت گفتم بذار کرایه شو حساب کنم نمک گیر شه بلکه فرجی شد!
با صدایی که دو رگه شده بود پونصدی رو دادم به راننده و گفتم:
کرایه آقا رو هم حساب کنید!
پسره برگشت عقب تا منو دید کلی سلام و احوال پرسی و تعارف که نه....اجازه بدین خودم حساب میکنم و این حرفا!
منم که عمرا این موقعیت رو از دست نمیدادمو کوتاه نمیومدم! میگفتم به خدا اگه بذارم!تمام این مدتم دستم دراز جلوی راننده!! همه شم میدیدم نیش راننده بازه!خلاصه گذاشت حسابی گلوی
خودمو پاره کنم،بعدش گفت:چطوره با این پونصدی کرایه بقیه رو هم تو حساب کنی؟!
یهو انگار فلج شدم..آخه پول دیگه ای نداشتم!
الکی سرمو کردم تو کیفمو وقت کشی تابلو که دیدم آقای خوشتیپ کرایه جفتمونو حساب کرد!ولی از خنده داشت میترکید :| داشت گریه م میگرفت که اس داد:پیش میاد عزیزم.ناراحت نباش!
موافقی ناهارو با هم بخوریم؟!
حالا من بیچاره شارژم نداشتم جواب بدم :)))
خلاصه عین اسکلا انقد بهش زل زدم تا نگام کنه و گفتم:باشه
این شد که ما چند وقته باهم دوستیم
ولی یه بار که گوشیشو نگاه کردم دیدم اسم منو "مستضعف" سیو کرده..... :)))))) :|
خنده بر لب میزنم تا کَــس نداند رازِ من
ورنه این دنیا که مـــا دیدیم ، خندیدن نداشت ...!
ورنه این دنیا که مـــا دیدیم ، خندیدن نداشت ...!
