۲۹-۰۹-۹۴، ۰۴:۵۵ ب.ظ
شهرام شهیدی در وبسایت چیزنا نوشت:
حتما شما هم شنیده‌اید که در برنامه آپارات شهرام جزایری که مهمان برنامه بود در پاسخ به سئوال رضا رشیدپور در مورد بیل گیتس گفت حاضرم با بیل گیتس مناظره کنم. یکی از بچه‌های چیزنا مامور فراهم کردن امکانات این مناظره شد. بیل گیتس در اولین تماس تلفنی با نماینده چیزنا تا شنید شهرام جزایری او را به مناظره دعوت کرده گفت «الان اول آوریل که نیست. دروغ نمی‌گی؟ خدایا باورم نمی‌شه. یعنی می‌شه؟ از خدامه. وای نکنه پشیمون بشه؟ من باید چی کار کنم که این مناظره سر بگیره؟ از بچگی آرزو داشتم روزی در مناظره با شهرام جزایری شرکت کنم.»
این شد که اولین مناظره این دو بزرگوار از طریق وب کم برگزار شد.
بیل گیتس در محوطه حیاط دانشگاه کلمبیا و شهرام جزایری از روی کاناپه موجود در اتاق نشیمن به این مناظره پیوستند.
بیل گیتس: وای سلام شهرام جون. چه افتخاری نصیبم شده. خودتی؟ دستتو تکون می‌دی بفهمم الکی نیست؟
شهرام جزایری: سلام جناب گیتس. بفرمایید. این هم دستم. خب بریم سر اصل مطلب؟
بیل گیتس: اول بگذار بگم پسرعموی منم خیلی دوست داره با شما گپ بزنه. شارژ بده بهش زنگ می‌زنی؟
شهرام جزایری:ای بابا.
بیل گیتس: باشه باشه عصبانی نشو. شما بفرما در مورد چی بحث کنیم؟
شهرام جزایری: در مورد نحوه تاسیس یک شرکت بزرگ بین المللی…
بیل گیتس: بحث نداره خب. شما استادی. چوبکاری نکن شهرام جان.
شهرام جزایری: خب در مورد نحوه ارزآوری…
بیل گیتس: چی داداش؟ اوچیکتم به جون بچه هام. خدا ما را زده تو نزن دیگه داداشی!
شهرام جزایری: در مورد مالیات و شفافیت مالی پس حرف بزنیم.
بیل گیتس: نکنه دوربین مخفیه؟ فیلمم نکن دیگه شهرامی. شما باید بیای تو دانشگاه جرج واشنگتن در این خصوص تدریس کنی. بعد من بیام باهات بحث کنم؟ آقا من اصلا تسلیمم. من زمین خورده تم. مناظره نداریم. تو مچ ما را خیلی وقته خوابوندی لوطی!
شهرام جزایری: محضری‌اش می‌کنه این حرفتو؟
بیل گیتس: چشم با مرام. می‌نویسم برات حتما
حتما شما هم شنیده‌اید که در برنامه آپارات شهرام جزایری که مهمان برنامه بود در پاسخ به سئوال رضا رشیدپور در مورد بیل گیتس گفت حاضرم با بیل گیتس مناظره کنم. یکی از بچه‌های چیزنا مامور فراهم کردن امکانات این مناظره شد. بیل گیتس در اولین تماس تلفنی با نماینده چیزنا تا شنید شهرام جزایری او را به مناظره دعوت کرده گفت «الان اول آوریل که نیست. دروغ نمی‌گی؟ خدایا باورم نمی‌شه. یعنی می‌شه؟ از خدامه. وای نکنه پشیمون بشه؟ من باید چی کار کنم که این مناظره سر بگیره؟ از بچگی آرزو داشتم روزی در مناظره با شهرام جزایری شرکت کنم.»
این شد که اولین مناظره این دو بزرگوار از طریق وب کم برگزار شد.
بیل گیتس در محوطه حیاط دانشگاه کلمبیا و شهرام جزایری از روی کاناپه موجود در اتاق نشیمن به این مناظره پیوستند.
بیل گیتس: وای سلام شهرام جون. چه افتخاری نصیبم شده. خودتی؟ دستتو تکون می‌دی بفهمم الکی نیست؟
شهرام جزایری: سلام جناب گیتس. بفرمایید. این هم دستم. خب بریم سر اصل مطلب؟
بیل گیتس: اول بگذار بگم پسرعموی منم خیلی دوست داره با شما گپ بزنه. شارژ بده بهش زنگ می‌زنی؟
شهرام جزایری:ای بابا.
بیل گیتس: باشه باشه عصبانی نشو. شما بفرما در مورد چی بحث کنیم؟
شهرام جزایری: در مورد نحوه تاسیس یک شرکت بزرگ بین المللی…
بیل گیتس: بحث نداره خب. شما استادی. چوبکاری نکن شهرام جان.
شهرام جزایری: خب در مورد نحوه ارزآوری…
بیل گیتس: چی داداش؟ اوچیکتم به جون بچه هام. خدا ما را زده تو نزن دیگه داداشی!
شهرام جزایری: در مورد مالیات و شفافیت مالی پس حرف بزنیم.
بیل گیتس: نکنه دوربین مخفیه؟ فیلمم نکن دیگه شهرامی. شما باید بیای تو دانشگاه جرج واشنگتن در این خصوص تدریس کنی. بعد من بیام باهات بحث کنم؟ آقا من اصلا تسلیمم. من زمین خورده تم. مناظره نداریم. تو مچ ما را خیلی وقته خوابوندی لوطی!
شهرام جزایری: محضری‌اش می‌کنه این حرفتو؟
بیل گیتس: چشم با مرام. می‌نویسم برات حتما
هرگز از تلاش برای به دست آوردن آنچه در طلبش هستید دست نکشید
صبر کردن سخت است اما حسرت،مشکل تر
صبر کردن سخت است اما حسرت،مشکل تر