امتیاز موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
ناگفته های فریبا نادری از ازدواجش با مسعود رسام + عکس
#1
فریبا نادری بازیگر نقس پری سیما در فیلم ستایش ۲ می‌گوید: در سال ۱۳۶۳ به دنیا آمدم، از بچگی عاشق بازیگری بودم و بزرگ‌ترین آرزویم این بود که جای قهرمان فیلم‌هایی که دوستشان دارم، قرار بگیرم، اما پدر و مادرم مخالف بودند و سختگیری می‌کردند تا من به درس و مشقم بیشتر توجه داشته باشم.
[عکس: nadckq7ijmjopvlbjnh4-405x550.jpg]
در دوران کودکی بسیار شیطون و بازیگوش بودم، از آنجایی که با برادرم حمید رابطه بسیار خوبی داشتم، تمام روز با او بازی می‌کردم و به همین خاطر شیطنت‌هایم هم پسرانه بود. من حتی یک عروسک هم نداشتم و بهترین اسباب بازی من توپ «چهل تیکه» بود، یادم می‌آید که با بچه‌های محل، کوچه را می‌بستیم و هفت سنگ یا فوتبال بازی می‌کردیم.
[عکس: 0709494.jpg]
ازدواج همواره به عنوان یکی از مهمترین موضوعات مورد نظر جامعه ما مطرح بوده است. با ازدواج موفق می توان آرامش واقعی را تجربه کرد و به رضایت حقیقی از زندگی دست یافت. در این صفحه به سراغ هنرمندان کشورمان رفته ایم تا از دیدگاه آنها با مقوله ازدواج آشنا شویم. با ما همراه باشید.
فریبا نادری بازیگر جوان و توانا از خاطراتش در زندگی مشترک با مرحوم مسعود رسام و ازدواج های امروزی می گوید…
در کنار مرحوم مسعود رسام زندگی عاشقانه ای داشتم و با وجود بیست و هفت سال تفاوت سنی هیچ وقت در زندگی با او خلائی حس نکردم… حتی کوچکترین سخنان او برای من آموزنده بود و این بهترین خاطره ام از اوست که هنوز هم حرف های پرمحتوایش در خاطرم هست.
[عکس: 141-14-386x550.jpg]
به نظر شما با ازدواج عاشقانه می توان خوشبختی را لمس کرد؟
در ازدواج تنها عشق نباید ملاک قرار گیرد بعضی ها با عشق ازدواج می کنند اما بعد از مدتی مجبور به جدایی می شوند.
به نظر شما با ازدواج می شود به آرامش رسید؟
بستگی دارد! برخی برای فرار از محدودیت و تفکر خانواده هایشان تن به ازدواج می دهند و مثل یک زندانی به این قضیه نگاه می کنند زندانی زمانی که می داند شرایط متعادلی بیرون از زندان می تواند داشته باشد قطعاً برای آزادی اش روز شماری می کند چون به دنبال راحتی و آرامش است اما وقتی می داند نه عشق دارد، نه پول و نه کار مناسب قطعاً ترجیح می دهد در زندان بماند. در ازدواج هم نمونه های زیادی بوده اند که پس از ازدواج، آرامش درونی شان بر هم خورده و به روزهای قبل از ازدواج شان غلطه خورده اند.
[عکس: Fariba-Naderi-5-366x550.jpg]
با خواستگاری سنتی موافقید؟
نه مدرن و نه سنتی! بهتر است تعادل حفظ شود.
مرحوم مسعود رسام (متولد ۱۳۳۶، تهران – درگذشت ۱۰ آبان ۱۳۸۸، تهران) ، کارگردان و تهیه کننده تلویزیون بود .
آخرین فعالیت زنده یاد رسام، کارگردانی مجموعه تلویزیونی غیرمحرمانه بود که سال ۱۳۸۷ از شبکه تهران به روی آنتن ‌رفت.
[عکس: jgmcvl1zqbwyhk28ufrj-520x346.jpg]
مسعود رسام ۱۰ آبان سال ۱۳۸۸ پس از سال‌ها تحمل بیماری سرطان خون در بیمارستان لاله تهران درگذشت.
به نام خدایی که به گل ، خندیدن آموخت . . .
پاسخ
سپاس شده توسط:
#2
هان؟؟؟؟؟اینا زن و شوهر بودن؟؟dfghdfghdfghdfgh
[عکس: 60206296981884050397.gif]
پاسخ
سپاس شده توسط:
#3
بیوگرافی فریبا نادری


فریبا نادری متولد فروردین ۱۳۵۸ (البته به نقلی هم ۱۳۶۳) در تهران است .گرافیک رایانه ای خوانده و در سمت مدیریت بازرگانی شرکتی بزرگ مشغول به کار هست ، به طور اتفاقی وارد عالم بازیگری شد، او با سریال «مروارید سرخ» معرفی شد و با سریال «گل بارون‌زده» باعث شد که اهالی سینم ا روی بازی او حساب ویژه‌ای باز کنند. وی حالا با سریال «غیرمحرمانه» که از شبکه تهران و شبکه‌های استانی پخش می‌شود توانسته توانایی‌هایش را به اثبات برساند، او به جز بازیگری به خانه‌داری به ویژه آشپزی علاقه ویژه‌ای دارد و هرگاه که در منزل است، وقت خود را صرف آشپزی می‌کند،از بچگی عاشق بازیگری بود و بزرگ‌ترین آرزویش این بود که جای قهرمان فیلم‌هایی که دوستشان دارد بازی کند،زمانی که در دوران راهنمایی تحصیل می‌کرد، به طور اتفاقی به او پیشنهاد اجرای برنامه «نیمرخ» داده شد، اما مادرش مخالفت کرد. چند سال بعد با دوستش که گریمور بود به دفتر «مسعود رسام» رفته بودند، آن روز مسعود رسام با تست بازیگران برای سریال «مروارید سرخ» مشغول بود که به طور اتفاقی از فریبا نادری هم به عنوان بازیگر تست گرفته می شود و وی هم قبول می شود ، از جمله فعالیتهای هنری اش عبارتند از : سریال‌های یلدا، من و پوتی، نقره ماهی، دور هفتم، گنگ خوابیده و آسمان همیشه ابری نیست

مصاحبه با فریبا نادری در ادامه مطلب


یادآوری روزهای آشنایی مرا اذیت می‌کند. ما سر یک کار با هم آشنا شدیم اما ارتباط و ازدواج مان ربطی به کار نداشت. وی در پاسخ به این سؤال که آیا…

کوتاه و بلند بودن نقش برایم اهمیتی ندارد
مجموعه تلویزیونی «آسمان همیشه ابری نیست» معضلات و مشکلات ۵ دختر جوان را روایت می‌کند و «فریبا نادری» در این مجموعه نقش «سحر» را دارد. «فریبا نادری» طی گفت و گو با ما، یکی از دلایل اصلی پذیرش نقش سحر در این مجموعه را خط جدای قصه این شخصیت نسبت به دیگر بازیگران مجموعه می‌داند و می‌گوید: با تحلیل شخصیتی که من داشتم برخلاف ۵ دختر قصه که هیچ کدام ثبات شخصیتی و هدفی در زندگی خود ندارند، سحر هدفمند زندگی می‌کند. «نادری» آخرین بازیگری بود که برای این مجموعه قرارداد بست و از تجربه همکاری با «سعید عالم زاده» رضایت دارد. وی می‌افزاید: بیننده‌ها به خصوص دخترهای جوان ارتباط خوبی با سحر برقرار کرده اند. همسر زنده یاد «مسعود رسام» که متولد ۱۳۶۳ است در حال حاضر مشغول بازی در مجموعه تلویزیونی «دستان سبز» قدرت ا… صلح میرزایی است که مجموعه‌های «من و پوتی»، «یلدا» و «از یاد رفته» را در نوبت پخش دارد. «نادری» درباره دو کار ناتمام زنده یاد «مسعود رسام» می‌گوید: مسعود دو طرح «خاتون» و «عیار ۸۷» را نتوانست به سرانجام برساند.
سینم ا گفت و گو گفت و گو با «فریبا نادری» بازیگر نقش سحر مجموعه «آسمان همیشه ابری نیست» بعد از چندین بار تماس با وی که مشغول بازی در مجموعه «دستان سبز» بود انجام شد. او با صدایی پخته به خبرنگار ما درباره دلایل پذیرش نقش سحر و خاطراتش از زندگی با زنده یاد «مسعود رسام» گفت.

تنها خانم مهندس «دستان سبز»
بازیگر مجموعه تلویزیونی «آسمان همیشه ابری نیست» با اشاره به این که آخرین بازیگری بود که برای بازی در این مجموعه قرارداد بست اظهار می‌کند: نحوه ورودم به مجموعه جالب بود زیرا هنگامی‌که پیشنهاد بازی در این مجموعه به من داده شد مشغول بازی در اثر دیگری بودم و نمی‌توانستم هم زمان در دو کار بازی کنم. وی می‌افزاید: بعد از گذشت یک ماه و تمام شدن بازی ام، طی تماسی از این پروژه به من گفتند که برای نقش سحر با بازیگر دیگری قرارداد نبسته اند و بنابراین پذیرفتم که بازیگر این نقش باشم.

هدفمند زندگی کردن سحر
وی تصریح می‌کند: یکی از دلایل اصلی پذیرش نقش سحر، خط جدای قصه او نسبت به دیگر بازیگران مجموعه بود زیرا قصه همه بازیگران به نوعی با یکدیگر مرتبط هستند، همه با هم بازی دارند و قصه آن‌ها شبیه یکدیگر است. وی اضافه می‌کند: محوریت قصه ۵ دختر دبیرستانی سبب شده است که ناخودآگاه همه در آن محور قرار بگیرند و حول آن بچرخند اما قصه سحر با دیگر دخترها جداست. وی ادامه می‌دهد: با تحلیل شخصیتی که من داشتم برخلاف ۵ دختر قصه که هیچ کدام ثبات شخصیتی و هدفی در زندگی خود ندارد سحر هدفمند زندگی می‌کند. «نادری» عنوان می‌کند: متأسفانه در متن اولیه سحر شخصیتی خام بود اما با تهیه کننده مجموعه آقای پوررحمانی که بازنویسی فیلم نامه را انجام می‌داد صحبت‌هایی کردم تا این شخصیت درست و پخته تر در بیاید که امیدوارم که این اتفاق افتاده باشد.

کارگردان پر انرژی
«نادری» با اشاره به شیوه کاری «سعید عالم زاده» می‌گوید: آقای عالم زاده کارگردانی پر انرژی است. من دو ماه آخر فیلم برداری به گروه ملحق شدم و چون بیشتر کار مقابل دوربین رفته بود سکانس‌های خانواده من را فشرده فیلم برداری می‌کردند؛ با این حال گروه با انرژی با یکدیگر همکاری داشتند. وی با اشاره به این که بازی در مجموعه «آسمان همیشه ابری نیست» نخستین تجربه همکاری اش با «سعید عالم زاده» محسوب می‌شود ادامه می‌دهد: ساخته‌های پیشین او هم چون فیلم «توکیو بدون توقف» را دیده بودم و با شیوه کاری‌اش آشنا بودم.

ارتباط خوب بیننده‌ها با شخصیت سحر
بازیگر مجموعه تلویزیونی «سال‌های مشروطه» درباره نظر مخاطبان از این مجموعه می‌گوید: برخلاف این که مجموعه تلویزیونی «آسمان همیشه ابری نیست» مجموعه ای پر بازیگر است اما شخصیت سحر دیده شده و بیننده‌ها به خصوص دخترهای جوان ارتباط خوبی با او برقرار کرده اند. وی عنوان می‌کند: اگر نگاهی به کارنامه بازیگری ام بیندازید متوجه می‌شوید که بلندی و کوتاهی نقش برایم اهمیت ندارد بلکه تأثیرگذاری آن مهم است و کارنامه ام نشان دهنده همین فلسفه است. وی اظهار می‌دارد: طول دیالوگ بازی مهم نیست بلکه عرضه و تأثیرگذاری آن اهمیت دارد. به طور مثال اگر چه آقای «حبیب رضایی»، در مجموعه تلویزیونی «خانه سبز» تنها در چند سکانس بازی کرد اما سکانسی را بازی کرد که هنوز دیالوگ‌های آن در ذهن خیلی از بیننده‌ها باقی مانده است.

دختر بدی که خوب شد
بازیگر نقش سحر مجموعه تلویزیونی «آسمان همیشه ابری نیست» تصریح می‌کند: من در مجموعه تلویزیونی «فاکتور هشت» نقش دختر بد آقای ناصر ممدوح را بازی می‌کردم و در مجموعه «آسمان همیشه ابری نیست» برای دومین بار نقش دختر او را بازی کردم و به آقای ممدوح گفتم که در این مجموعه نقش دختر خوبه را بازی می‌کنم و هر چه قدر در «فاکتور هشت» اذیت‌تان کردم این جا از دل‌تان در می‌آورم!

زندگی با یک مرد بزرگ
«نادری» در پاسخ به این پرسش که آیا این صدای پخته را در تمرین‌های تئاتری به دست آورده است توضیح می‌دهد: من تنها سال گذشته در یک نمایش بازی کردم ولی شاید پختگی که شما به من لطف دارید و اشاره می‌کنید به دلیل زندگی با مرد بزرگی هم چون «مسعود رسام» بود.

آموختن تکنیک بازیگری از مسعود رسام
وی درباره آشنایی اش با زنده یاد «مسعود رسام» می‌گوید: یادآوری روزهای آشنایی مرا اذیت می‌کند. ما سر یک کار با هم آشنا شدیم اما ارتباط و ازدواج مان ربطی به کار نداشت. وی در پاسخ به این سؤال که آیا ازدواج با یکی از بهترین مجموعه سازهای تلویزیون تأثیری در پیشرفت کاری اش داشت می‌گوید: اگر از لحاظ معرفی به پروژه‌ها منظورتان است خیر، زیرا مسعود نه تنها من که همسرش بودم بلکه اطرافیان خود را که در این حرفه کار می‌کردند به پروژه ای معرفی نمی‌کرد و معتقد بود که آدم خودش باید رشد کند. وی ادامه می‌دهد: او می‌گفت: من «مسعود رسام» هستم و خودم به این جا رسیده ام و باید تلاش کنی تا به یک ستاره یا آدم محبوبی نزد مخاطبان تبدیل شوی. اما جنس و تکنیک بازیگری را از مسعود آموختم و هر چه دارم از آن مرحوم دارم.

کار ناتمام مسعود
وی به این سؤال که آیا زنده یاد «مسعود رسام» کاری ناتمام داشت، این گونه پاسخ می‌دهد: من و مسعود دو روز قبل از فوتش درباره «خاتون» آخرین طرح مجموعه ای که به سازمان برای تصویب داده بود صحبت کردیم و قرار بود هنگامی‌که از بیمارستان به سلامت مرخص شود کارهای برآورد آن را انجام دهد و کلید بزند که متأسفانه اجل مهلت نداد.به گفته وی، مسعود قرار بود «خاتون» را به سفارش شبکه سوم سیما بسازد و خاتون مجموعه ای تاریخی بود و در آن تمام اتفاق‌هایی که از سال ۱۲۸۰ تا به امروز در این پروسه زمانی می‌افتاد از دیدگاه خانم‌ها روایت می‌شد. وی می‌گوید: خاتون قصه ای جدید داشت اما متأسفانه مسعود نتوانست آن را به سرانجام برساند. وی عنوان می‌کند: هم چنین او طرح طنزی با نام «عیار ۸۷» را به شبکه چهارم سیما ارائه داد که به تصویب رسید و قرار بود «فرهاد آئیش» آن را کارگردانی کند اما این مجموعه هم ناتمام ماند. وی می‌افزاید: من به فکر این دو طرح ناتمام مسعود هستم تا به سرانجام برسد اما در وجود خودم کارگردانی این دو مجموعه بلند را نمی‌بینم و ترجیح می‌دهم کارگردانی که مسعود دوستش داشت و از لحاظ فکری به او نزدیک بود، آن‌ها را بسازد. «نادری» درباره فعالیت‌های اخیر خود در تلویزیون می‌گوید: مشغول بازی در مجموعه تلویزیونی «دستان سبز» قدرت ا… صلح میرزایی هستم و نقش مهندس معماری را بازی می‌کنم که با برادرش در یک شرکت کار می‌کند؛ او تنها مهندس زن این شرکت است و کشمکش و رقابت‌هایی با یکی از مهندس‌های شرکت دارد.وی با اشاره به حضور افتخاری در مجموعه تلویزیونی «از یاد رفته» می‌افزاید: علاقمند بودم که با «فریدون حسن پور» همکاری داشته باشم، بنابراین نقش کوتاهی را در «از یاد رفته» بازی کردم.

علاقه مندی سفر به خراسان شمالی
«نادری» با اشاره به این که تاکنون به استان خراسان شمالی سفر نکرده است ادامه می‌دهد: در گذشته به مشهد سفر کرده ام و با کمال میل علاقه مند هستم که به استان شما سفر کنم. وی تأکید می‌کند: خیلی خوشحال هستم که شما من را برای مصاحبه انتخاب کردید و به طور حتم مردم خوب خراسان شمالی دوستم داشتند که با من تماس گرفتید و بسیار علاقه مند هستم از نزدیک به دیدار آن‌ها بیایم و با مردم خوب این استان صحبت کنم.
به نام خدایی که به گل ، خندیدن آموخت . . .
پاسخ
سپاس شده توسط:
#4
[عکس: 141-24.jpg]

در حال حاضر بیوگرافی کاملی از فریبا نادری منتشر نشده است.فعلا مصاحبه ای ویژه از او را مشاهده می کنید.

به محض به دست آوردن زندگینامه فریبا نادری در همین پست درج می شود.

«فریبا نادری» به طور اتفاقی وارد عالم بازیگری شد، او با سریال «مروارید سرخ» معرفی شد و با سریال «گل بارون‌زده» باعث شد که اهالی سینم ا روی بازی او حساب ویژه‌ای باز کنند. وی حالا با سریال «غیرمحرمانه» که از شبکه تهران و شبکه‌های استانی پخش می‌شود توانسته توانایی‌هایش را به اثبات برساند، او به جز بازیگری به خانه‌داری به ویژه آشپزی علاقه ویژه‌ای دارد و هرگاه که در منزل است، وقت خود را صرف آشپزی می‌کند، با این بازیگر جوان به گفتگو نشستیم که خواندنش را به شما هم سفارش می‌کنیم…



بازیگوش و شیطون

فریبا نادری می‌گوید: در سال ۱۳۶۳ به دنیا آمدم، از بچگی عاشق بازیگری بودم و بزرگ‌ترین آرزویم این بود که جای قهرمان فیلم‌هایی که دوستشان دارم، قرار بگیرم، اما پدر و مادرم مخالف بودند و سختگیری می‌کردند تا من به درس و مشقم بیشتر توجه داشته باشم.
در دوران کودکی بسیار شیطون و بازیگوش بودم، از آنجایی که با برادرم حمید رابطه بسیار خوبی داشتم، تمام روز با او بازی می‌کردم و به همین خاطر شیطنت‌هایم هم پسرانه بود. من حتی یک عروسک هم نداشتم و بهترین اسباب بازی من توپ «چهل تیکه» بود، یادم می‌آید که با بچه‌های محل، کوچه را می‌بستیم و هفت سنگ یا فوتبال بازی می‌کردیم.



برنامه نیمرخ
زمانی که در دوران راهنمایی تحصیل می‌کردم، به طور اتفاقی به من پیشنهاد اجرای برنامه «نیمرخ» داده شد، اما مادرم مخالفت کرد. از این حکایت چند سالی گذشت تا اینکه یک روز با دوستم که گریمور بود برای تست به دفتر «مسعود رسام» رفتیم، آن روز وی با تست بازیگران برای سریال «مروارید سرخ» مشغول بود، من هم غافل از این ماجرا نشسته بودم تا اینکه از اتاق‌شان آمدند بیرون و گفتند نوبت شماست. گفتم من برای تست بازیگری نیامده‌ام، دوستم آمده است… او به من گفت: حالا که آمدی بیا تست بده… آن روز خوش‌شانس بودم و در تست قبول شدم، اما می‌دانستم که خانواده‌ام مخالفت خواهند کرد. در قراردادم شرط کردم که خانواده‌ام هم باید پشت صحنه بیایند و گروه مروارید سرخ هم پذیرفتند. با این شرایط باز هم مادرم مخالفت کرد، اما سرانجام متوجه شد که علاقه من به بازیگری وصف‌ناپذیر است و نمی‌توانند مقابل علاقه‌ام ایستادگی کنند و این شد که به بازیگری روی آوردم و در حال حاضر هم در سریال «غیرمحرمانه» ایفای نقش می‌کنم و خوشحالم که مردم هم از آن استقبال کردند. مادرم هم از این نقش خوشش آمده است.



گرافیک خواندم

رشته تحصیلی‌ام، گرافیک رایانه‌ای بود، اما می‌خواستم زودتر به هدف‌هایم نزدیک‌ شوم. من با کار بازاریابی شروع کردم، البته به علت بازیگری نمی‌توانستم تمام وقت کار کنم. کار سختی بود، طرف‌های مذاکره من اغلب مدیران باتجربه شرکت‌های بازرگانی بودند، خوشبختانه الان در سمت مدیریت بازرگانی شرکتی بزرگ مشغول به کار هستم، طی این مدت به این نتیجه رسیدم که بیشترین نیاز مشتریان، کار خوب و درجه یک است و بهتر است به جای توجیه، از دقت در اجرای کارها استفاده کرد.



آمـاده نمـایش

سریال‌های یلدا، من و پوتی، نقره ماهی، دور هفتم، گنگ خوابیده و فاکتور کارهایی است که آماده پخش یا در نوبت پخش از تلویزیون قرار دارد. چند پیشنهاد سینم ایی هم دارم که می‌خواهم خیلی حساب شده تصمیم بگیرم و ورودی به سینم ا داشته باشم که رضایت‌بخش باشد.
از اینجای گفتگو، از آنجا که پرسش‌ها زیاد و مثل همیشه محدودیت صفحه داشتیم، سعی کردیم که صحبت‌های «فریبا نادری» را به طور خلاصه برای‌تان چاپ کنیم.
اگر نقشی را دوست نداشته باشم، به هیچ عنوان آن را قبول نمی‌کنم. من تمامی نقش‌هایی که در آن بازی کردم را دوست دارم.
انسان زودرنج، احساساتی، حساس و مهربان هستم، البته این را اطرافیانم می‌گویند.
آرزو می‌کنم، شبی را همه مردم دنیا، آرام و به دور از دغدغه بخوابند و هیچ کودکی گوشه خیابان روی کارتن، شب را به صبح نرساند، زمانی که بچه‌های فقیر را در خیابان می‌بینم، بغض می‌کنم، فقر این بچه‌ها علامت سوالی است که همیشه در ذهن من باقی می‌‌ماند.
به عنوان یک زن، معمولا پوشاکی را می‌خرم که مطابق سلیقه‌ام باشد و هیچ وقت چیزی را صرفا به خاطر مد بودنش نخریده‌ام.
اصولا آدم معاشرتی هستم و از ارتباط لذت می‌برم، چرا که آدم‌ها را خیلی دوست دارم و برای احساسات‌شان ارزش زیادی قائلم، به همین خاطر، هم به خانه‌مان زیاد مهمان می‌‌آید و هم زیاد مهمانی می‌روم و هر دو حالت برایم خوشایند و بسیار لذت‌بخش است.
عاشق سفرم و از هر فرصتی برای مسافرت استفاده می‌کنم، عاشق طبیعت شمال کشور هستم به ویژه در پاییز و زمستان که زیبایی خارق‌العاده‌ای دارد.
سعی می‌کنم در کارهای خانه هیچ وقت کم نگذارم.
آشپزی شبیه بازیگری است، اگر برای آن عشق و وقت صرف کنی، غذای شما خوشمزه می‌شود.
بازی‌ام شاید خوب نباشد! (می‌خندد)، اما آشپز بسیار خوبی هستم، درست مثل مادرم.
در بین بازیگران طنز، بازی یوسف تیموری و رضا شفیعی‌جم را خیلی می‌پسندم.
به نام خدایی که به گل ، خندیدن آموخت . . .
پاسخ
سپاس شده توسط:


موضوعات مشابه ...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  استایل‌های مردی که ما را هم خنداند و هم گریاند صنم بانو 1 408 ۱۰-۰۴-۱، ۰۵:۲۶ ب.ظ
آخرین ارسال: صنم بانو
  پشت‌پرده‌های خبر مرگ ریحانه پارسا صنم بانو 1 261 ۰۶-۰۸-۰، ۰۲:۰۲ ب.ظ
آخرین ارسال: minaa
  پایِ حرف‌های زنی که از نواب صفوی شاکی شد صنم بانو 4 401 ۱۱-۰۲-۰، ۱۱:۳۵ ق.ظ
آخرین ارسال: صنم بانو

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان