سلام .
صبح ِ جمعه ی ِ پر انرژی تون بخیر و شادی .
دارم آهنگ ِ درکم کن ِ محسن یگانه رو گوش میدم ، حتما گوش کنین . عالیه و حس می ده فرآووون.
خوب ، اول از همه چیز به همه ی ِ شما خوب ها، از صدف ِ مهربون و دوست داشتنیم بگیر تا شما شرکت کننده های ِ مسابقه . از همتون ممنونم و کمال ِ تشکر رو دارم که به رای ِ بنده ی ِ حقیر احترام و اعتماد رو روا داشتین.
بهتون یه خسته نباشید جانانه می گم . انشالا وقتی کتاب ِ واقعی و نه مجازی تون تو دست هاتون درخشید برای ِ یه لحظه این روز و این مسابقه رو فرآموش نکنین.
من به شخصه، همیشه گفتم و می گم که من از 98 یا شدم اینی که می بینین. هیچی نشدم اما همینم که هستم مدیون ِ سایت های ِ بی نظیری مثلِ این خونه م " ایران رمان " و اونجا "98یا " ست که نویسنده شدم . که 7 کتاب رو قلم زدم و هنوز هم تشنه م برای ِ بیشتر نوشتن . برای ِ بیشتر خلق کردن. از یه حشره ایده می گیرم تا یه فیل که صدای ِ وحشت برانگیزش زمین و زمان رو بهم میریزه .
این حرفها رو زدم تا مقدمه ای ساخته باشم برای ِ آینده تون، همگی شماها از نوجوان ها و جوان های ِ مستعد و کوشای ِ این عرصه اید و باید یاد بگیرید که هر چیزی سختی و مشکلات ِ خودش رو داره. نه شنیدن قسمتی از کاره و رد شدن قسمتی دیگرش.
در مورد ِ مسابقه باید عرض کنم که این مسابقه برای ی من اولین تجربه ی ِ داوریم بود و خیلی تجربه یِ خوب و لذت بخشی رقم خورد.
اما باید یه سری نکته ها رو بهتون گوشزد کنم. یه سر نکته ها که اون زمان که من الان ِ شما بودم کسی بهم گوشزد نکرد و من قطره قطره گدایی کردم یافته هام رو .
خوب اول از همه اینکه ، شما وقتی قراره یه رمان رو به صورت ِ گروهی بنویسین باید دو جور باشه. یا دو راوی ای ، یا سوم شخص .
در غیر اینطورت داستان بی کیفیت می شه. حتی بزرگ های ِ نشر ِ ما ثابت کردن غیر از این داستان دلنشین نخواهد بود و من اسم نمیارم و هرکس بزرگ ها رو بشناسه می دونه با کی ام .
بعد از اون درمورد ِ قلم ِ داستان.
ادبی یا عامیه .
شما باید در مورد ِ داستان تصمیم بگیرین که آیا میخواید ادبی نوشته بشه یا عامیانه !!!!
من خوب دیدم که تو یکی از رمان ها اسم نمیارم پست ِ اول ادبی نوشته شده بود و پست ِ دوم عامیانه .
مثل ِ این جمله .
" من قطرات ِ باران را دیدم " و " من قطرات ِ باران رو دیدم "
خوب این باعث ِ تناقض ِ قلم میشه و نویسنده رو زیر ِ سوال میبره. قلم و زحمت هاش رو زیر ِ سوال میبره. بهتره همه چیز حساب شده پیش بره.
این اشتباهاتی ِ که خود ِ بنده انجام دادم و حالا میدونم از خامی و بی تجربه گی ِ من نشئت میگرفته .
در مورد ِ نکته یِ سوم باید بگم که دوستهای ِ من درسته صحنه های ِ بالای ِ هیجده سال هیجان و تحریک به داستان می ده اما از طرفی نوشتن ِ این جور صحنه ها چندان آسون نیست.
طرف یا باید تجربه ی ِ این حالات رو داشته یاشه و یا اینکه خونده باشه. در ضمن ، اینو فرآموش نکنین که این صحنه ها هرگز نمیتونه یه رمان رو ارتقا بببخشه . چیزی که رمان رو حلاوت می بخشه فقط و فقط قلم ِ داستانه .
نکته ی ِ اخر اینکه دوستهای ِ من هرگز تو نوشته هاتون تیکه کلام های ِ کوچه بازاری رو نگنجونین. مثل ِ زرشکککککک. مثل خخخخخ . مثل زِکیییییی. ما همونطور که میدونیم رمان یعنی ادبیات . یعنی ادب و شعور . پس ادب رو زیر ِ سوال نبریم.
در آخر باید بگم که داستان های ِشما از خلاصه ی ِ خوبی برخوردار بود پس من به همه ی ِ شما عزیزان نمره ی ِ 5 رو دادم. به غیر از یکی که درست به یاد ندارم.
دوم قلم ِ شما که سطح ِ متوسطی داشتن و من نمره ی ِ 4 دادم. هرگروه متفاوت. بازم میگم جای ِ پیشرفت داره . به عنوان اولین کار مورد ِ قبوله .
سوم شخصیت های ِ داستان که اکثرا نمره ی ِ بالایی گرفتین .
همه ی ِ موردها با نهایت ِ دقت نمره گذاری شده و جای ِ نگرانی نیست.
ممنون از اینکه تحملم کردین و نظرم رو در قاب ِ انجمن ، ارزش بخشیدین.
عاشق ِ تک به تک ِ شما عزیزام..!
صبح ِ جمعه ی ِ پر انرژی تون بخیر و شادی .
دارم آهنگ ِ درکم کن ِ محسن یگانه رو گوش میدم ، حتما گوش کنین . عالیه و حس می ده فرآووون.
خوب ، اول از همه چیز به همه ی ِ شما خوب ها، از صدف ِ مهربون و دوست داشتنیم بگیر تا شما شرکت کننده های ِ مسابقه . از همتون ممنونم و کمال ِ تشکر رو دارم که به رای ِ بنده ی ِ حقیر احترام و اعتماد رو روا داشتین.
بهتون یه خسته نباشید جانانه می گم . انشالا وقتی کتاب ِ واقعی و نه مجازی تون تو دست هاتون درخشید برای ِ یه لحظه این روز و این مسابقه رو فرآموش نکنین.
من به شخصه، همیشه گفتم و می گم که من از 98 یا شدم اینی که می بینین. هیچی نشدم اما همینم که هستم مدیون ِ سایت های ِ بی نظیری مثلِ این خونه م " ایران رمان " و اونجا "98یا " ست که نویسنده شدم . که 7 کتاب رو قلم زدم و هنوز هم تشنه م برای ِ بیشتر نوشتن . برای ِ بیشتر خلق کردن. از یه حشره ایده می گیرم تا یه فیل که صدای ِ وحشت برانگیزش زمین و زمان رو بهم میریزه .
این حرفها رو زدم تا مقدمه ای ساخته باشم برای ِ آینده تون، همگی شماها از نوجوان ها و جوان های ِ مستعد و کوشای ِ این عرصه اید و باید یاد بگیرید که هر چیزی سختی و مشکلات ِ خودش رو داره. نه شنیدن قسمتی از کاره و رد شدن قسمتی دیگرش.
در مورد ِ مسابقه باید عرض کنم که این مسابقه برای ی من اولین تجربه ی ِ داوریم بود و خیلی تجربه یِ خوب و لذت بخشی رقم خورد.
اما باید یه سری نکته ها رو بهتون گوشزد کنم. یه سر نکته ها که اون زمان که من الان ِ شما بودم کسی بهم گوشزد نکرد و من قطره قطره گدایی کردم یافته هام رو .
خوب اول از همه اینکه ، شما وقتی قراره یه رمان رو به صورت ِ گروهی بنویسین باید دو جور باشه. یا دو راوی ای ، یا سوم شخص .
در غیر اینطورت داستان بی کیفیت می شه. حتی بزرگ های ِ نشر ِ ما ثابت کردن غیر از این داستان دلنشین نخواهد بود و من اسم نمیارم و هرکس بزرگ ها رو بشناسه می دونه با کی ام .
بعد از اون درمورد ِ قلم ِ داستان.
ادبی یا عامیه .
شما باید در مورد ِ داستان تصمیم بگیرین که آیا میخواید ادبی نوشته بشه یا عامیانه !!!!
من خوب دیدم که تو یکی از رمان ها اسم نمیارم پست ِ اول ادبی نوشته شده بود و پست ِ دوم عامیانه .
مثل ِ این جمله .
" من قطرات ِ باران را دیدم " و " من قطرات ِ باران رو دیدم "
خوب این باعث ِ تناقض ِ قلم میشه و نویسنده رو زیر ِ سوال میبره. قلم و زحمت هاش رو زیر ِ سوال میبره. بهتره همه چیز حساب شده پیش بره.
این اشتباهاتی ِ که خود ِ بنده انجام دادم و حالا میدونم از خامی و بی تجربه گی ِ من نشئت میگرفته .
در مورد ِ نکته یِ سوم باید بگم که دوستهای ِ من درسته صحنه های ِ بالای ِ هیجده سال هیجان و تحریک به داستان می ده اما از طرفی نوشتن ِ این جور صحنه ها چندان آسون نیست.
طرف یا باید تجربه ی ِ این حالات رو داشته یاشه و یا اینکه خونده باشه. در ضمن ، اینو فرآموش نکنین که این صحنه ها هرگز نمیتونه یه رمان رو ارتقا بببخشه . چیزی که رمان رو حلاوت می بخشه فقط و فقط قلم ِ داستانه .
نکته ی ِ اخر اینکه دوستهای ِ من هرگز تو نوشته هاتون تیکه کلام های ِ کوچه بازاری رو نگنجونین. مثل ِ زرشکککککک. مثل خخخخخ . مثل زِکیییییی. ما همونطور که میدونیم رمان یعنی ادبیات . یعنی ادب و شعور . پس ادب رو زیر ِ سوال نبریم.
در آخر باید بگم که داستان های ِشما از خلاصه ی ِ خوبی برخوردار بود پس من به همه ی ِ شما عزیزان نمره ی ِ 5 رو دادم. به غیر از یکی که درست به یاد ندارم.
دوم قلم ِ شما که سطح ِ متوسطی داشتن و من نمره ی ِ 4 دادم. هرگروه متفاوت. بازم میگم جای ِ پیشرفت داره . به عنوان اولین کار مورد ِ قبوله .
سوم شخصیت های ِ داستان که اکثرا نمره ی ِ بالایی گرفتین .
همه ی ِ موردها با نهایت ِ دقت نمره گذاری شده و جای ِ نگرانی نیست.
ممنون از اینکه تحملم کردین و نظرم رو در قاب ِ انجمن ، ارزش بخشیدین.
عاشق ِ تک به تک ِ شما عزیزام..!
نقل قول:آـهستهـ اسممـ را ـصدا ـبزـنـ ، ـمیـ ـخواهمـ ـصدایتـ را ـطـولانیـ و دزدکانهـ داـشتهـ ـباشمـ