۲۴-۱۲-۹۱، ۰۱:۳۵ ق.ظ
نگاهی به آئین های نوروزی در گذر تاریخ
زن شرقی، زن ایرانی ام، هویت فرهنگی بالنده دارم. قرنهاست مشتاقانه راهی دراز، پرنشیب و فراز، پیمودهام. كوله باری سرشار از گوهرهای فرهنگیِ دلپذیر و خواستنی دارم. باز هم در نوروز كوله بار خویش می گشایم. پر توانم، پر تلاش؛ همه ذرات وجودم شوق است. باز هم برآنم تا آیینی كهن از نو برپا كنم. چون طبیعت حیاتی دوباره، تولدی دیگر دارم. خستگی ره، غبار از تن می زدایم؛ شادمانم. روی به گلاب؛ و خانه و هر آنچه باشد به آب زلال می شویم. چشم دل بر نعمت های الهی می گشایم. چون گیاه سر از خاك بر میدارم. نماز می گزارم. سالهاست در نوروز هر آنچه هست می شویم. جامه ای ساده می دوزم. خوراكی مطبوع می پزم. غبار می زدایم، خانه می آرایم. سفره می چینم، سبزه می رویانم. دستانم از زر خالی است اما از مهر و صفا سرشار است و سالهاست با همین دست ها، آیین دوره باستان نگه داشتهام.
سفره هفت سین را می گسترانم. ماهی سرخ كوچكی در تنگ آب رها می كنم. نارنجی خوش رنگ و بو در كاسه آب می اندازم تا در لحظه تحویل سال به چرخش آن بنگرم و زیر لب زمزمه كنم: دور گردون گر دو روزی بر مراد ما نگشت دائماً یكسان نباشد حال دوران غم مخور... سیب سرخی كه نشان از مهر و محبت دارد در برابر آیینه می نهم تا مهرمان افزونتر شود؛ و هفت گونه گیاه و خوردنی دستچین شده در سفره می چینم تا رونق و بركت سفرهمان افزون شود.
در گذشته رسم بوده است كه در نوروز گروهی نوازنده ساز می نواختند و با آهنگ های شادمانه فرا رسیدن سال نو را شادباش می گفتند. سازهای بادی چون سورنای، كرنای، بوق و نیز سازهای كوبه ای چون طبل و دهل آلات موسیقی آنان بود.
با سبزه نورسته، سنبل سپید، گل سرخ، شكوفایی بهاران را بر سفره میهمان می كنم. نقل و نبات می گذارم. شمع و چراغ می افروزم تا كامی شیرین و دیدهای روشن شود. در برابر آیینه، رو به قبله آمال، كتاب آسمانی می گشایم و با رویی خوش و دلی پر مهر، عزیزان را پذیرا می شوم. تنهایان و بی كسان را میهمان می كنم. و در آغاز سال نو با درود به روان پاكان و نیكان، با سلامی به زحمتكشان و پرهیزكاران، همدل و همنوا با همگان، آفریدگار بخشنده را سپاس می گویم و طلب خیر و بركت، رونق و بهبودی بیشتر برای نیكاندیشان می كنم.
زن ایرانیام. قرنهاست هویت بالنده فرهنگی ام را پاس می دارم؛ و امسال نیز، دیگر بار نوروز - این خجسته آیین ملی و مذهبی خویش - را شادمانه برگزار می كنم و با تمامی زنانِ زن و مردانِ مرد در لحظه پرشكوه تحویل سال نو، خدای را سپاس می گویم.
زن شرقی، زن ایرانی ام، هویت فرهنگی بالنده دارم. قرنهاست مشتاقانه راهی دراز، پرنشیب و فراز، پیمودهام. كوله باری سرشار از گوهرهای فرهنگیِ دلپذیر و خواستنی دارم. باز هم در نوروز كوله بار خویش می گشایم. پر توانم، پر تلاش؛ همه ذرات وجودم شوق است. باز هم برآنم تا آیینی كهن از نو برپا كنم. چون طبیعت حیاتی دوباره، تولدی دیگر دارم. خستگی ره، غبار از تن می زدایم؛ شادمانم. روی به گلاب؛ و خانه و هر آنچه باشد به آب زلال می شویم. چشم دل بر نعمت های الهی می گشایم. چون گیاه سر از خاك بر میدارم. نماز می گزارم. سالهاست در نوروز هر آنچه هست می شویم. جامه ای ساده می دوزم. خوراكی مطبوع می پزم. غبار می زدایم، خانه می آرایم. سفره می چینم، سبزه می رویانم. دستانم از زر خالی است اما از مهر و صفا سرشار است و سالهاست با همین دست ها، آیین دوره باستان نگه داشتهام.
سفره هفت سین را می گسترانم. ماهی سرخ كوچكی در تنگ آب رها می كنم. نارنجی خوش رنگ و بو در كاسه آب می اندازم تا در لحظه تحویل سال به چرخش آن بنگرم و زیر لب زمزمه كنم: دور گردون گر دو روزی بر مراد ما نگشت دائماً یكسان نباشد حال دوران غم مخور... سیب سرخی كه نشان از مهر و محبت دارد در برابر آیینه می نهم تا مهرمان افزونتر شود؛ و هفت گونه گیاه و خوردنی دستچین شده در سفره می چینم تا رونق و بركت سفرهمان افزون شود.
در گذشته رسم بوده است كه در نوروز گروهی نوازنده ساز می نواختند و با آهنگ های شادمانه فرا رسیدن سال نو را شادباش می گفتند. سازهای بادی چون سورنای، كرنای، بوق و نیز سازهای كوبه ای چون طبل و دهل آلات موسیقی آنان بود.
با سبزه نورسته، سنبل سپید، گل سرخ، شكوفایی بهاران را بر سفره میهمان می كنم. نقل و نبات می گذارم. شمع و چراغ می افروزم تا كامی شیرین و دیدهای روشن شود. در برابر آیینه، رو به قبله آمال، كتاب آسمانی می گشایم و با رویی خوش و دلی پر مهر، عزیزان را پذیرا می شوم. تنهایان و بی كسان را میهمان می كنم. و در آغاز سال نو با درود به روان پاكان و نیكان، با سلامی به زحمتكشان و پرهیزكاران، همدل و همنوا با همگان، آفریدگار بخشنده را سپاس می گویم و طلب خیر و بركت، رونق و بهبودی بیشتر برای نیكاندیشان می كنم.
زن ایرانیام. قرنهاست هویت بالنده فرهنگی ام را پاس می دارم؛ و امسال نیز، دیگر بار نوروز - این خجسته آیین ملی و مذهبی خویش - را شادمانه برگزار می كنم و با تمامی زنانِ زن و مردانِ مرد در لحظه پرشكوه تحویل سال نو، خدای را سپاس می گویم.
بعضی آدمها ناخواسته همیشه متهماند!
به خاطر :
سکوتشان ، کاری به کار کسی نداشتنشان ، خلوتشان ،
اتاقشان ، استراحتشان ، روی پای خود ایستادنشان ، دوست داشتنشان !
گویی جان میدهند برای اتهام بستن و از همه بدتر این که :
زود فراموش می شود خوبی هایشان!
به خاطر :
سکوتشان ، کاری به کار کسی نداشتنشان ، خلوتشان ،
اتاقشان ، استراحتشان ، روی پای خود ایستادنشان ، دوست داشتنشان !
گویی جان میدهند برای اتهام بستن و از همه بدتر این که :
زود فراموش می شود خوبی هایشان!