۰۲-۱۰-۹۱، ۰۳:۰۹ ق.ظ
يوان تورگنيف
يوان سرگئييويچ تورگنيف (زاده (? نوامبر ???? در استان اريول، روسيه - درگذشته ? سپتامبر ???? در بوگيوال؛ حوالي پاريس) رماننويس، شاعر و نمايشنامهنويس روس بود که نخستين بار توسط او کشورهاي غربي با ادبيات روسي، آشنا شدند. آثار او تصويري واقعگرايانه و پرعطوفت از دهقانان روس و بررسي تيزبينانهاي از طبقه روشنفکر جامعه روسيه که در تقلاي سوق دادن کشور به عصري نوين بودند، ارائه ميدهد.تورگنيف سالهاي زيادي را در اروپاي غربي گذراند چرا که او به عنوان يک ليبرال از يکسو شاهد حکومت تزاري ارتجاعي رومانفها در وطنش بود و از سوي ديگر در محافل هنري و علمي روسيه نيز روح انقلابيگري راديکال را در جريان ميديد.او در دانشگاههاي مسکو، سن پترزبورگ و برلين در رشتههاي ادبيات کلاسيک، ادبيات روس، زبان شناسي و فلسفه تحصيل کرد.شخصيتي محجوب و نرم داشت. نزديک ترين دوست ادبي اش گوستاو فلوبر بود. رابطه اش با لئو تولستوي و فئودور داستايفسکي بسيار رسمي و کدر بود، چرا که اين دو نويسنده از علاقه زياد تورگنيف به اروپاي غربي راضي نبودند. کار به جايي رسيد که در سال 1861، سرانجام تولستوي به تورگنيف پيشنهاد دوئل داد، هرچند بعدها از او عذر خواست. اما تا 17 سال بعد با هم حرف نزدند. داستايفسکي هم در رمانش شياطين (1872) نقيضه اي بر شخصيت تورگنيف نوشت. اما در سال 1880 در هنگام مراسم يادبود پوشکين، با هم آشتي کردند. تورگنيف در سال 1879 از دانشگاه آکسفورد دکتراي افتخاري گرفت و در 4 سپتامبر سال 1883، در بوگيوال، نزديک پاريس درگذشت. در بستر مرگ به تولستوي التماس کرد که: «دوست من، باز به ادبيات روي بياور.» بعد از آن بود که تولستوي آثار مرگ ايوان ايليچ و سونات کرويتزر را نوشت
يوان سرگئييويچ تورگنيف (زاده (? نوامبر ???? در استان اريول، روسيه - درگذشته ? سپتامبر ???? در بوگيوال؛ حوالي پاريس) رماننويس، شاعر و نمايشنامهنويس روس بود که نخستين بار توسط او کشورهاي غربي با ادبيات روسي، آشنا شدند. آثار او تصويري واقعگرايانه و پرعطوفت از دهقانان روس و بررسي تيزبينانهاي از طبقه روشنفکر جامعه روسيه که در تقلاي سوق دادن کشور به عصري نوين بودند، ارائه ميدهد.تورگنيف سالهاي زيادي را در اروپاي غربي گذراند چرا که او به عنوان يک ليبرال از يکسو شاهد حکومت تزاري ارتجاعي رومانفها در وطنش بود و از سوي ديگر در محافل هنري و علمي روسيه نيز روح انقلابيگري راديکال را در جريان ميديد.او در دانشگاههاي مسکو، سن پترزبورگ و برلين در رشتههاي ادبيات کلاسيک، ادبيات روس، زبان شناسي و فلسفه تحصيل کرد.شخصيتي محجوب و نرم داشت. نزديک ترين دوست ادبي اش گوستاو فلوبر بود. رابطه اش با لئو تولستوي و فئودور داستايفسکي بسيار رسمي و کدر بود، چرا که اين دو نويسنده از علاقه زياد تورگنيف به اروپاي غربي راضي نبودند. کار به جايي رسيد که در سال 1861، سرانجام تولستوي به تورگنيف پيشنهاد دوئل داد، هرچند بعدها از او عذر خواست. اما تا 17 سال بعد با هم حرف نزدند. داستايفسکي هم در رمانش شياطين (1872) نقيضه اي بر شخصيت تورگنيف نوشت. اما در سال 1880 در هنگام مراسم يادبود پوشکين، با هم آشتي کردند. تورگنيف در سال 1879 از دانشگاه آکسفورد دکتراي افتخاري گرفت و در 4 سپتامبر سال 1883، در بوگيوال، نزديک پاريس درگذشت. در بستر مرگ به تولستوي التماس کرد که: «دوست من، باز به ادبيات روي بياور.» بعد از آن بود که تولستوي آثار مرگ ايوان ايليچ و سونات کرويتزر را نوشت
می کوشم غــــم هایم را غـــرق کنم اما
بی شرف ها یاد گرفته اند شــنا کنند ...
حسين پناهي
بی شرف ها یاد گرفته اند شــنا کنند ...
حسين پناهي