امتیاز موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
پاپ و آیت‌الله سیستانی؛ دیداری که تاریخی می‌شود
#1
۰۹ بهمن ۱۳۹۹ - ۲۳:۴۹
 
هر چند ممکن است تعابیر و رفتارهای پاپ آرژانتینی تعارف آمیز به نظر آید اما تفاوت نگاه او به اسلام و مسلمانان به نسبت پاپ قبلی را نمی‌توان انکار کرد. توصیه پاپ فرانسیس به اقلیت های مسیحی در کشورهای مسلمان گویاست: « به جای تبلیغ دین خود، زندگی مسالمت‌آمیز با مسلمانان داشته باشید».
عصر ایران: خبرگزاری فرانسه از سفر پاپ فرانسیس رهبر کلیسای کاتولیک به عراق در اسفند امسال خبر داده است.
اهمیت این سفر تنها به سبب آن نیست که نخستین سفر یک پاپ به عراق با جمعیت قابل توجه شیعه به حساب می‌آید بلکه از این رو نیز اهمیت دارد که دیدار با آیت‌الله سیستانی هم در آن در نظر گرفته شده است.
[عکس: 2534305_935.jpg]نه دربارۀ کلیت این سفر سه روزه که از 15 اسفند 1399 آغاز می‌شود که پیرامون دیدار رهبر عالی مسیحیت کاتولیک با یک مرجع بلند مرتبۀ شیعه می‌توان به موضوعات متعددی اشاره کرد.
[عکس: 2534302_177.jpg]
اهمیت موضوع را هنگامی می‌توان بیشتر دریافت که به یادآورد دیدار پاپ فرانسیس با رهبر کلیسای ارتدوکس پس از هزار سال جدایی این دو فرقه مسیحی نیز جالب بود.
دیدار پاپ با «پاتریک کیریل» در سر راه سفر به مکزیک در فرودگاه هاوانا انجام گرفت و هر دو رهبر پس از فشردن دست و روبوسی، عکس مشترک گرفتند.
[عکس: 2534307_241.jpg]
شاید گفته شود مگر رهبران سیاسی این قدر با هم دیدار و گفت و گو نمی‌کنند؟ وقتی وزیران خارجۀ ایران و آمریکا برای توافق هسته‌ای در خیابان‌های ژنو قدم زدند و جواد ظریف به تازگی گفت با صدام حسین هم مذاکره کرده و تهران این روزها میزبان هیأتی از طالبان افغانستان است این گونه دیدارها را هم می توان در راستای دیگر ملاقات های سیاسی دانست.
داستان دیدار رهبران مذهبی در این سطح اما متفاوت است. چرای آن هم به خاطر این است که در رقابت مذاهب و ادیان به رغم اشتراکات، اختلافات جدی وجود دارد.
کما این که دیدار رهبر کاتولیک ها با رهبر ارتدوکس‌ها اگر طی هزار سال رخ نداد به خاطر این بود که هر یک خود را نمایندۀ انحصاری عیسی مسیح – اگر نگوییم خدا- می‌دانست یا می‌داند و نمی‌شود که رهبر ارتدوکس‌ها (مسیحیان سنتی‌تر یا مسیحیت شرقی) به دیدار رهبر واتیکان برود چون اگر او را قبول داشت که کاتولیک بود!
عکس آن هم صادق است و رهبر کاتولیک‌ها که نمی‌تواند به دست‌بوس رقیب یا همتا برود. به خاطر همین تدبیری اندیشیدند و در فرودگاه هاوانا و سر راه سفر به مکزیک با هم دیدار کردند و چه مرد متدینی هم در نشست آنها حضور داشت: جناب رائول کاسترو!
پاپ فرانسیس اما متقاوت است و اگر فیلم «دو پاپ» را دیده باشید از تفاوت های او با پاپ قبلی (بندیکت شانزدهم) آگاه اید و اگر ندیده اید ببینید و از بازی‌های زیبا خصوصا آنتونی هاپکینز هم لذت ببرید.
تفاوت های این دو فراوان است و یکی هم نوع نگاه به مسلمانان و اسلام است. به یاد آوریم در سال 1385 چگونه پاپ قبلی سخنان تندی علیه اسلام بر زبان آورد و چه خشمی را در برخی کشورهای اسلامی برانگیخت.
همان نطق دانشگاه رگنسبورگ که در ایران هم به آن واکنش نشان داده شد و گفته بود اسلام به ضرب شمشیر و جنگ گسترش یافته است.
هر پاپ بعد از انتخاب عنوان یکی از قدیسان یا شخصیت های تاریخی کلیسا را برای خود انتخاب می‌کند.
برای ما ایرانی ها البته واژۀ پاپ بیشتر یادآور «پاپ ژان پل دوم» است که لهستانی بود و سال‌های طولانی بر این منصب بود و هم در اوج انقلاب 57 و هم پس از آن بر سر ماجرای گروگان‌گیری برای رهبر انقلاب ایران پیام می‌فرستاد و دو دهه بعد نیز رییس جمهور اصلاح طلب ایران هم با او ملاقات کرد و هم در اواخر ریاست جمهوری در سال 84 در مراسم تشییع جنازۀ او حاضر شد. همان آیینی که خاتمی مراقب بود با جرج بوش در یک قاب قرار نگیرد و چشم باز کرد و رییس جمهوری یزدی تبار اسراییل را در برابر دید!
هر قدر او مردم‌دار و با روابط عمومی بالا بود جانشین او که خود را پاپ بندیکت شانزدهم نامید خشک و سخت‌گیر و نچسب بود و چون خود را نمایندۀ خدا روی زمین می‌دانست با دیگر ادیان و مذاهب که از جانب خدا سخن می‌گویند میانه‌ای نداشت و در سفر به آمریکا حاضر نشد به مسجدی پا بگذارد یا با مسلمانان دیدار کند.
چنان که در فیلم «دو پاپ» هم با قدری اغراق یا به سبب الزامات سینم ایی می‌بینیم در اقدامی که قرن ها سابقه نداشت از مقام خود کناره گرفت. حال آن که نمایندگی خدا یا پدر و پسر و روح القدس که استعفابردار نیست و خورخه ماریو برگولیوی آرژانتینی جای او را گرفت؛ اولین غیر اروپایی که پاپ می شد.
او شیفتۀ «سن فرانسیس داسیزی» است. یک قدیس صلح‌طلب و دوستدار فقرا و خود را پاپ فرانسیس نامید.
همین علاقه است که سبب شد در مراسم عید پاک و در «روز مذهبی پاشویی» که یادآور «شام آخر» است پای 12 نوجوان بزهکار را در حالی بشوید که دو تن از آنها زن یا دختر بودند و یکی هم مسلمان اهل صربستان. هم زن و هم مسلمان بی سابقه بود و این رفتاری بود که از پاپ آرژانتینی سر زد.
او گفته است مسیحیت اعتقاد به خدا و مسیح است نه باور به پاپ و پاپ باید خدمتگزار باشد.
هر چند ممکن است این تعابیر تعارف‌آمیز به نظر آید و تلاش برای بازگرداندن نفوذ کلیسا اما تفاوت نگاه او به اسلام و مسلمانان را نمی‌توان انکار کرد. یکی از دلایل خشم پاپ قبلی از مسلمانان مجازات مسلمانان مسیحی شده در برخی کشورهای اسلامی بود اما توصیه پاپ فرانسیس به اقلیت‌های مسیحی در کشورهای مسلمان این است: «به جای تبلیغ دین خود، زندگی مسالمت‌آمیز با مسلمانان داشته باشید» و صلح و زندگی را برتر می‌نشاند.
با این توضیحات روشن است که او در سفر به عراق هم دنبال زندگی بهتر برای مسیحیان این کشور خاصه کاتولیک‌هاست.
بار دیگر تأکید می‌کنم دیدار یک روحانی شیعه با پاپ سابقه دارد. کما این که هم خاتمی با پاپ پل دوم ملاقات و گفت و گو کرده بود و هم حسن روحانی چهار سال قبل با همین پاپ دیدار کرد و آلبوم نفیسی از آثار محمود فرشچیان به او اهدا کرد. هدیه او اما نماد «مارتین مقدس» بود که نشانۀ «محافظت از آسیب‌دیدگان» است.
[عکس: 2534304_749.jpg]
نه روحانی شیعه کتابی از مذهب خود را هدیه داد و نه رهبر کاتولیک نمادی مسیحی را. چرا که نه به عنوان روحانی شیعه ( و البته فاقد جایگاه افتا و مرجعیت) که در قالب دو رییس کشور ملاقات کردند ولو واتیکان با تنها 44 هکتار مساحت کوچک‌ترین کشور دنیا باشد و در واقع یک «دولت شهر» و جمعیت آن به یک میلیون نفر هم نمی‌رسد ولی جنبه های نمادین فراوانی دارد.
دیدار با آقای سیستانی اما متفاوت است و به معنی آن است که به جای اصرار بر حقانیت خود و نفی دیگران به زندگی بهتر پیروان و علاقه مندان می‌اندیشد.
هر چند بارها شنیده و خوانده‌ایم که میان اسلام و مسیحیت اشتراکات بسیاری وجود دارد ولی واقعیت این است که اختلافات و تضادها هم چنان است که برخی از آیات قرآن آشکارا در نفی باورهای مسیحی یا گزاره‌های انجیل است و مشهورتر از همه سورۀ توحید که بر نفی تثلیت و ادعای «پسر خدا» استوار است و نام دیگر آن «اخلاص» را می‌توان به معنی «خالص سازی» از هر آمیزه یا آموزۀ دیگر دانست.
اختلاف اصلی اما جای دیگری است. یهود خود را آخرین دین می‌دانست و تبلیغ عیسی را برنتافتند چون آن پایان را به رسمیت نمی‌شناخت. آنان به عهد عتیق باور دارند که با «تنخ» به پایان رسید. (تورات و کتب پیامبران دیگر). مسیحیان اما از عهد جدید سخن گفتند با 27 کتاب و از جمله انجیل‌های چهارگانه هر چند در قرآن از «انجیل» به صورت مفرد یاد شده است.
مسیحیان هم خود را نقطۀ پایان می‌دانستند اما 7 قرن بعد پیامبر اسلام ظهور کرد و همین باور داشتن و نداشتن به پایان یافتن یکی از دلایل اصلی اختلافات ادیان سه گانه ابراهیمی است.
(‌منظور از عهد در عهد عتیق و جدید، دوره و زمانه نیست. پیمان است برای بخشایش در قبال ایمان).
این توضیحات را می‌آورم تا روشن شود پاپ فرانسیس به عراق نمی‌رود تا از اشتراکات یا اختلافات بگوید که روشن است باور به پدر و پسر و روح القدس کجا و ایمان به الله کجا که نسبتی با آن ندارد. در قرآن هم می‌بینیم در سورۀ مریم نخست تعبیر «رب» آمده و سپس «الرحمن» که به اعتقاد خانم دکتر طاهرۀ صفار زاده نباید ترجمه شود و آن را اسم می داند نه صفت. (از اشتراک در باور به خداوند یگانه نزد مسلمانان و احتمالا یهود یا دین حنیف حکایت می‌کند) ولی عیسی که در گهواره زبان باز می‌کند نه کلمۀ «رب» را برزبان می‌آورد و نه «الرحمن» را بلکه از الله می‌گوید.
ترجمۀ آسان‌گیرانۀ همۀ این تعابیر به «خدا» اما سبب شده تفاوت‌ها به چشم نیاید.
پاپ ژان پل دوم البته یک بار کوشید تثلیث را نمادین بداند و خدای مسیح را هم یگانه توصیف کرد. شبیه کاری که زرتشتیان برای توجیه ثنویت (اهورا/ اهریمن) انجام می‌دهند.
او البته چون خطر اصلی را از جانب کمونیسم می‌دانست، اتحاد استراتژیک با پروتستان‌ها را هم در دستور کار قرار داد چندان که خیلی‌ها تصور می‌کردند رهبران غربی کاتولیک هستند حال آن که در تاریخ آمریکا تنها یک رییس جمهوری کاتولیک بوده و باقی همه پروتستان بوده‌اند و نزدیکی واشینگتن با واتیکان طی دهه‌ها به خاطر دشمن مشترک (اتحاد شوروی) بود. همین نگاه را در شکلی دیگر به مسلمانان هم داشت و همین که کمونیست نباشند برای او ارزشمند بود.
پاپ بعدی (بندیکت شانزدهم) اما این ملاحظه را نداشت و شوروی هم فروپاشیده و دیوار برلین فرو ریخته بود و اساسا میانه‌ای با مسلمانان و اسلام نداشت و حالا پاپ کنونی از در دیگری وارد شده است.
به نظر می‌رسد او به تعبیر مصطفی ملکیان دغدغۀ انسان پوست و گوشت و استخوان‌دار را دارد و به آدم‌های مسیحی و آدم های مسلمان بیش از تبلیغ دینی بها می‌دهد یا این گونه تظاهر می‌کند.
البته اگر با آیت‌الله سیستانی ملاقات کند اولین دیدار او با یک مرجع شیعه نخواهد بود چرا که در حاشیۀ کنفرانس «پایان برده‌داری در واتیکان نیز با یک مرجع شیعه (آیت الله سید محمد تقی مدرسی) ملاقات و گفت و گو کرده بود.
[عکس: 2534303_219.jpg]
برگزاری چنین کنفرانسی در واتیکان هم جالب بود چرا که پایان برده برداری یکی از دستاوردهای دنیای مدرن است.
یکی از دلایل دیدار پاپ فرانسیس با آقای سیستانی می تواند ستایش نقش ایشان در مهار داعش -یک نیروی تندرو و افراطی با داعیل مذهبی- باشد.
آدمی مثل پاپ قبلی هرگز حاضر به دیدار با یک رهبر مذهبی مسلمان نمی‌شد چه رسد به این که مرجع شیعه باشد.
پاپ کنونی اما می‌داند که در بهترین حالت رهبر مذهبی یک میلیارد مسیحی کاتولیک است و کمتر از یک میلیارد مسیحی دیگر بیشتر پروتستان و قریب 200 میلیون نفر هم ارتدوکس هستند. 5.5 میلیارد انسان دیگر نیز اساسا مسیحی نیستند.
پس با این نگاه نمی‌تواند با مرجع عالی شیعیان سخن بگوید اما اگر بحث انسان‌ها و صلح و زندگی مسالمت آمیز باشد حرف برای گفتن فراوان است.
همچنین باید دید پاپ فرانسیس به آیت‌الله سیستانی چه هدیه‌ای خواهد داد و از مرجع عالی شیعه نیز متقابلا چه خواهد گرفت؟
هر چند که می‌توان پیش‌بینی کرد که رهبر کلیسای پر زرق و برق کاتولیک‌ها که خود زندگی ساده را ترجیح می‌دهد و بسیاری از تشریفات را حذف کرده تحت تأثیر بی آلایشی مطلق زندگی مردی قرار می گیرد که در خانه ای 70 متری زندگی می کند و بر مناسبات قدرت تأثیر دارد بی آن که نسبتی با قدرت داشته باشد.
از یهـ جاییـ بهـ بعدـ اگر نریـ خـــــری !
پاسخ
سپاس شده توسط:


موضوعات مشابه ...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  به این آدم‌ها تذکر لسانی ندهید، شاید برایتان بد شود صنم بانو 0 221 ۲۰-۰۲-۲، ۰۹:۴۶ ق.ظ
آخرین ارسال: صنم بانو
  بیانیه آیت‌الله منتظری: رفراندوم برگزار کنید صنم بانو 0 104 ۰۳-۰۹-۱، ۰۷:۰۵ ق.ظ
آخرین ارسال: صنم بانو
  صدا شنیده شود یا تنها صدای انقلابی‌ها پخش شود؟ صنم بانو 0 118 ۱۶-۰۸-۱، ۰۴:۳۸ ب.ظ
آخرین ارسال: صنم بانو

چه کسانی از این موضوع دیدن کرده اند
1 کاربر که از این موضوع دیدن کرده اند:
صنم بانو (۱۰-۱۱-۹۹, ۱۱:۳۱ ق.ظ)

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان