۱۰-۱۲-۹۶، ۰۹:۳۷ ب.ظ
روزنامه سازندگی - فاطمه پاقلعه نژاد: هنرپیشه حکومتی! این عنوانی است که بعد از انتشار گفته های پروانه معصومی در انتقاد از لیلا حاتمی خیلی سر زبان ها افتاد. اصلا با او تماس گرفته بودیم برای حرف زدن درباره همین واژه. این که آیا او هم سعی می کند نشان دهد یک هنرمند «وابسته» است تا از امتیازاتش برخوردار شود؟ اما او حرف های متفاوتی برای گفتن داشت. می گوید حرف هایش در دیدار با رهبری را تقطیع کرده اند و بعد طوری منتشر کردند که چیزی نمانده بود در خیابان کتکش بزنند. از روزهای کودکی لیلا و بازی های دخترانه او با دخترش در پاریس گفته و تاکید کرده: «کاش لیلا این حرف ها را جای برلین در تهران می زد تا خودم پشت سرش فریاد بزنم زنده باد!»
می خواستم درباره حرف هایی که در واکنش به اعتراض لیلا حاتمی گفته بودید صحبت کنیم.
اولش من یک چیزی به شما بگویم؛ من هیچ اعتراضی به خانم حاتمی نکردم. شما خبرنگارها کاری می کنید که آدم پشیمان می شود که اصلا یک جمله با شما حرف بزند. من در راه شمال به تهران برای فیلم برداری بودم. یک آقایی زنگ زد گفت شما درباره این صحبت های خانم حاتمی چه می گویید؟ گفتم من اصلا روحم هم خبر ندارد. گفت ایشان گفته اند من در کشوری زندگی می کنم که معترضین را می کُشند. دقیقا عین همین جمله که امیدوارم ضبط کرده باشد.
گفتم مگر در کشورهای دیگر به دستان معترضان بوسه می زنند؟ آنها هم می زنند و در آخر هم گفتم کسانی که دوست ندارند در این مملکت باشند خب بروند. اینجا کشور من است و من دوستش دارم و کشورم را ستایش می کنم. کسانی هم که می روند وقتی بر می گردن د اولین کاری که می کنند در فرودگاه خاک ایران را می بوسند. این چیزی بود که من گفتم. از پریروز تا به حال همینطور به من تلفن می کنند که این حرف ها چه بود به خانم حاتمی گفتید. خانم لیلا حاتمی مثل بچه من است و من از بچگی ایشان را می شناسم. ایشان بچه بودند در پاریس با بچه من همبازی بودند. این حرف ها چیه؟ چرا همه را به جان هم می اندازید؟
شما همیشه نقش مادرانه داشته اید. عقایدتان قابل احترام است و عقاید خودتان را داشته اید ولی هیچ وقت وارد این نوع دعواها نمی شدید.
من اصلا نمی دانم چه نوشته اند چون کانال های اجتماعی را دنبال نمی کنم ولی هر کس به من می رسد درباره این حرف ها می گوید. دیروز سر میز ناهار یکی از دوستان گفت چه چیزهایی به لیلا حاتمی گفتی و من واقعا محلی نگذاشتم چون حوصله ندارم. من تهران زندگی نمی کنم، خارج از تهران زندگی می کنم که آرامش داشته باشم. یک جمله که من گفتم در کشورهای دیگر بوسه به دستان معترضان می زنند باید این گونه شود؟
اساس شما به این اعتقاد دارید که هنرمند باید اظهارنظر سیاسی یا اجتماعی بکند؟
صد در صد. من امیدوارم شما آدم شریفی باشید و این حرفی که می گویم را بنویسید. هر هنرمندی و هر انسانی در هر مملکتی که زندگی می کند حق دارد اعتراض کند. کما اینکه خود من خیلی اعتراض دارم منتها من این اعتراضم را در مملکت خودم می کنم نه این که بروم خارج در مملکتی که سلاح شیمیایی به صدام فروخته که هموطن های من را به آن روز بیندازد گله کنم. من گله پیش خودی می کنم نه پیش غریبه. حرف من این است.
برای هر دردی دو درمان است:
سکوت و زمان
سکوت و زمان