۲۸-۰۹-۹۱، ۰۶:۱۵ ب.ظ
فرقه وهابيت بر اساس يک هدف ظاهري و يک هدف باطني تشکيل شده است. هدف ظاهري وهابيت عبارت است از اخلاص در توحيد و جنگ با شرک و بت پرستي ، ولي واقعيت جنبش وهابيت، چه از جهت فکري و چه عملي، اين هدف را تأييد نمي كند....
هدف باطني و پنهان آنها کشتار مسلمانان و افروختن آتش فتنه و جنگ در بين آنان، در جهت خدمت به فراماسونري و امپرياليسم جهاني است و اين اصل، محور تمام تلاشهاي وهابيت از زمان ظهور تا به امروز است، و آن هدف ظاهري را فقط براي اغوا و گمراه کردن ساده لوحان و عوامّ الناس قرار داده اند.
فرقه وهابيت بر اساس يک هدف ظاهري و يک هدف باطني تشکيل شده است. هدف ظاهري وهابيت عبارت است از اخلاص در توحيد و جنگ با شرک و بت پرستي ، ولي واقعيت جنبش وهابيت، چه از جهت فکري و چه عملي، اين هدف را تأييد نمي كند، هدف باطني و پنهان آنها کشتار مسلمانان و افروختن آتش فتنه و جنگ در بين آنان، در جهت خدمت به فراماسونري و امپرياليسم جهاني است و اين اصل، محور تمام تلاشهاي وهابيت از زمان ظهور تا به امروز است، و آن هدف ظاهري را فقط براي اغوا و گمراه کردن ساده لوحان و عوامّ الناس قرار داده اند.
شکي نيست که شعار اخلاص در توحيد و مبارزه با شرک، شعار بسيار جذابي است که پيروان وهابيت با شور و هيجان تمام از آن سخن مي گويند. وليكن آن بيچارگان خبر ندارند كه اين شعار تنها دستاويزي براي رسيدن به آن اهداف پنهاني است که استعمار غرب براي تحققش اين فرقه را به وجود آورده.
محققان تاريخ وهابيت ثابت کرده اند که اين فرقه در اصل به دستور مستقيم وزارت بريتانيا ايجاد شد، به عنوان مثال به کتابهايي چون "پايه هاي استعمار" از خيري حماد و "تاريخ نجد" از سنت جان ويلبي يا عبد الله ويلبي و "خاطرات حاييم وايزمن" اولين نخست وزير رژيم صهيونيستي و نيز "خاطرات مستر همفر" و "وهابيت، نقد و تحليل" از دکتر همايون همّتي مراجعه کنيد. «وهابيت عملاً مصمّم شده که نقش خود را در زشت جلوه دادن چهره اسلام به عنوان يک دين خونريز به خوبي بازي کند»...
بر اين اساس، اين فرقه از نظر فکري قائم بر سه اصل عملي مي باشد و مي توان اين اصول را با نگاهي به برنامه هاي درسي و تربيتي سعودي دريافت، اولين اصل آنان اطاعت مطلق از ولي امر است: با صرفنظر از اينکه اين مَلِک کيست و ماهيت اعمال و افکارش چيست و چطور به حکومت رسيده است؟ دليل اينکه آل سعود از آنها خواسته پيرو امپرياليسم جهاني باشند، به اين مطلب بر مي گردد که آنها تنها به امر انگليسي ها در گذشته، و در زمان حاضر به دستور آمريکاييان تعيين مي شوند و از اين رو وهابيون بردگاني به تمام معني کلمه اند، اينان جز به دستور اربابانشان کاري نمي کنند و تنها به اشاره آنها حرف مي زنند.
اصل دوم آنها تکفير مخالفان و قتل آنان است: وهابيان در آغاز پيدايش خود هزاران تن از مسلمانان شيعه و سني را کشتند و در زمان حاضر نيز، حسب راهنماييهاي گام به گام آمريکا و صهيونيسم، بيشترين توجه خود را به طور خاصّ بر قتل شيعيان و تکفير آنها متمرکز کرده اند.
از زمان پيروزي انقلاب اسلامي ايران، آتش جنگ بر ضدّ تشيّع افزوده تر شده است و اين آتش تا ظهور فرج ادامه خواهد داشت، امّا اين بدين معني نيست كه مسلمانان اهل سنت از شعله هاي اين جنگ بر کنار باشند، زيرا وهابيت و رؤساي آنان در پي اين نيستند که در آن واحد در دو جبهه کار کنند . آنها ميخواهند اهل سنّت را بر ضدّ برادران شيعه شان برانگيزند، تا فتنه ايجاد شود و همگي در خون خود غرق شوند.
اصل سوم آنان الغا و بي اعتبار سازي عنصر عقل و انديشه و منطق و جايگزين کردن سلفيه است: يعني هر آنچه را که سلف انجام داده اند را انجام بدهيم، و اين مصيبت بزرگي است؛ زيرا اسلام تأکيد زيادي بر تفکر و حکمت و منطق و رحمت و احسان نموده، نه تقليد از سلف، اگر منظور از سلف، صحابه باشد که آنها هرگز معصوم از خطا نبوده اند، پس آيا ما بايد از خطاهاي آنان هم پيروي کنيم؟ پس نقش عقل کجا رفت؟ و حرمت ريختن خون مسلمانان و بي گناهان که اسلام آن همه تأکيد بر آن داشته و آن را اولين اولويت بعد از ايمان به خدا قرار داده، چه مي شود؟ آيا رسول الله (ص) يک حديث گفته اند که در آن به پيروي از صحابه يا سلف امر کرده باشد؟ و همگان بر آن اتفاق داشته باشند؟ جواب: نه، بلکه ايشان آشکارا به پيروي از اهل بيت (ع) و صحابه بزرگ مثل: ابوذر غفاري و عمار ياسر و حذيفة بن نعمان و سلمان و جابر انصاري و محمد بن ابي بکر و مقداد و عثمان بن مظعون و مانند آنان امر کرده است، در حالي که منظور از سلف نزد وهابيت، بدکاراني چون معاويه و ابوسفيان و يزيد و مروان و عمرو ابن العاص و حجاج و بني اميه و بني عباس و بقيه آدمکشاني است که چهره تاريخ را با جناياتشان سياه کرده اند...
الغاي عقل و منطق و فکر نزد وهابيت و به جاي آن تمرکز بر فرهنگ گله و چوپان در بين آنان مهمترين وظيفه اي است که سرويس اطلاعاتي بريتانيا از طريق آل سعود و فتواهاي مزدوران يهودي صفتشان ترويج مي دهند که بر اساس آن بايد کر و لال و کور شد، و اين يعني استمرار بندگي و خضوع در مقابل دشمنان اسلام و نابودي اسلام از داخل...
بهترين مثال در رابطه با شستشوي مغزي و الغاي عقل نزد وهابيون، فتواي ابن باز در تکفير کساني است كه قائل به كروي بودن زمين هستند، مسلمان شيعه يا سني يا صوفي اگر به غير اين معتقد باشد، کافر است و بر حسب شريعت وهابيت قتلش واجب! آري وهابي، چه سعودي، چه عراقي، چه افغاني و چه پاکستاني و ... اول مغزش را با حشيش و پول استعمار شستشو مي دهند و بعد مي رود و خودش را در بازارها و مناطق شيعه منفجر مي کند، عليرغم اينکه هيچ کدام از آن انسانها دخالتي در حوادث و رويدادهاي موجود نداشته اند، و اين موضوع، از نظر تروريست وهابي هيچ اشکالي ندارد!
هدف باطني و پنهان آنها کشتار مسلمانان و افروختن آتش فتنه و جنگ در بين آنان، در جهت خدمت به فراماسونري و امپرياليسم جهاني است و اين اصل، محور تمام تلاشهاي وهابيت از زمان ظهور تا به امروز است، و آن هدف ظاهري را فقط براي اغوا و گمراه کردن ساده لوحان و عوامّ الناس قرار داده اند.
فرقه وهابيت بر اساس يک هدف ظاهري و يک هدف باطني تشکيل شده است. هدف ظاهري وهابيت عبارت است از اخلاص در توحيد و جنگ با شرک و بت پرستي ، ولي واقعيت جنبش وهابيت، چه از جهت فکري و چه عملي، اين هدف را تأييد نمي كند، هدف باطني و پنهان آنها کشتار مسلمانان و افروختن آتش فتنه و جنگ در بين آنان، در جهت خدمت به فراماسونري و امپرياليسم جهاني است و اين اصل، محور تمام تلاشهاي وهابيت از زمان ظهور تا به امروز است، و آن هدف ظاهري را فقط براي اغوا و گمراه کردن ساده لوحان و عوامّ الناس قرار داده اند.
شکي نيست که شعار اخلاص در توحيد و مبارزه با شرک، شعار بسيار جذابي است که پيروان وهابيت با شور و هيجان تمام از آن سخن مي گويند. وليكن آن بيچارگان خبر ندارند كه اين شعار تنها دستاويزي براي رسيدن به آن اهداف پنهاني است که استعمار غرب براي تحققش اين فرقه را به وجود آورده.
محققان تاريخ وهابيت ثابت کرده اند که اين فرقه در اصل به دستور مستقيم وزارت بريتانيا ايجاد شد، به عنوان مثال به کتابهايي چون "پايه هاي استعمار" از خيري حماد و "تاريخ نجد" از سنت جان ويلبي يا عبد الله ويلبي و "خاطرات حاييم وايزمن" اولين نخست وزير رژيم صهيونيستي و نيز "خاطرات مستر همفر" و "وهابيت، نقد و تحليل" از دکتر همايون همّتي مراجعه کنيد. «وهابيت عملاً مصمّم شده که نقش خود را در زشت جلوه دادن چهره اسلام به عنوان يک دين خونريز به خوبي بازي کند»...
بر اين اساس، اين فرقه از نظر فکري قائم بر سه اصل عملي مي باشد و مي توان اين اصول را با نگاهي به برنامه هاي درسي و تربيتي سعودي دريافت، اولين اصل آنان اطاعت مطلق از ولي امر است: با صرفنظر از اينکه اين مَلِک کيست و ماهيت اعمال و افکارش چيست و چطور به حکومت رسيده است؟ دليل اينکه آل سعود از آنها خواسته پيرو امپرياليسم جهاني باشند، به اين مطلب بر مي گردد که آنها تنها به امر انگليسي ها در گذشته، و در زمان حاضر به دستور آمريکاييان تعيين مي شوند و از اين رو وهابيون بردگاني به تمام معني کلمه اند، اينان جز به دستور اربابانشان کاري نمي کنند و تنها به اشاره آنها حرف مي زنند.
اصل دوم آنها تکفير مخالفان و قتل آنان است: وهابيان در آغاز پيدايش خود هزاران تن از مسلمانان شيعه و سني را کشتند و در زمان حاضر نيز، حسب راهنماييهاي گام به گام آمريکا و صهيونيسم، بيشترين توجه خود را به طور خاصّ بر قتل شيعيان و تکفير آنها متمرکز کرده اند.
از زمان پيروزي انقلاب اسلامي ايران، آتش جنگ بر ضدّ تشيّع افزوده تر شده است و اين آتش تا ظهور فرج ادامه خواهد داشت، امّا اين بدين معني نيست كه مسلمانان اهل سنت از شعله هاي اين جنگ بر کنار باشند، زيرا وهابيت و رؤساي آنان در پي اين نيستند که در آن واحد در دو جبهه کار کنند . آنها ميخواهند اهل سنّت را بر ضدّ برادران شيعه شان برانگيزند، تا فتنه ايجاد شود و همگي در خون خود غرق شوند.
اصل سوم آنان الغا و بي اعتبار سازي عنصر عقل و انديشه و منطق و جايگزين کردن سلفيه است: يعني هر آنچه را که سلف انجام داده اند را انجام بدهيم، و اين مصيبت بزرگي است؛ زيرا اسلام تأکيد زيادي بر تفکر و حکمت و منطق و رحمت و احسان نموده، نه تقليد از سلف، اگر منظور از سلف، صحابه باشد که آنها هرگز معصوم از خطا نبوده اند، پس آيا ما بايد از خطاهاي آنان هم پيروي کنيم؟ پس نقش عقل کجا رفت؟ و حرمت ريختن خون مسلمانان و بي گناهان که اسلام آن همه تأکيد بر آن داشته و آن را اولين اولويت بعد از ايمان به خدا قرار داده، چه مي شود؟ آيا رسول الله (ص) يک حديث گفته اند که در آن به پيروي از صحابه يا سلف امر کرده باشد؟ و همگان بر آن اتفاق داشته باشند؟ جواب: نه، بلکه ايشان آشکارا به پيروي از اهل بيت (ع) و صحابه بزرگ مثل: ابوذر غفاري و عمار ياسر و حذيفة بن نعمان و سلمان و جابر انصاري و محمد بن ابي بکر و مقداد و عثمان بن مظعون و مانند آنان امر کرده است، در حالي که منظور از سلف نزد وهابيت، بدکاراني چون معاويه و ابوسفيان و يزيد و مروان و عمرو ابن العاص و حجاج و بني اميه و بني عباس و بقيه آدمکشاني است که چهره تاريخ را با جناياتشان سياه کرده اند...
الغاي عقل و منطق و فکر نزد وهابيت و به جاي آن تمرکز بر فرهنگ گله و چوپان در بين آنان مهمترين وظيفه اي است که سرويس اطلاعاتي بريتانيا از طريق آل سعود و فتواهاي مزدوران يهودي صفتشان ترويج مي دهند که بر اساس آن بايد کر و لال و کور شد، و اين يعني استمرار بندگي و خضوع در مقابل دشمنان اسلام و نابودي اسلام از داخل...
بهترين مثال در رابطه با شستشوي مغزي و الغاي عقل نزد وهابيون، فتواي ابن باز در تکفير کساني است كه قائل به كروي بودن زمين هستند، مسلمان شيعه يا سني يا صوفي اگر به غير اين معتقد باشد، کافر است و بر حسب شريعت وهابيت قتلش واجب! آري وهابي، چه سعودي، چه عراقي، چه افغاني و چه پاکستاني و ... اول مغزش را با حشيش و پول استعمار شستشو مي دهند و بعد مي رود و خودش را در بازارها و مناطق شيعه منفجر مي کند، عليرغم اينکه هيچ کدام از آن انسانها دخالتي در حوادث و رويدادهاي موجود نداشته اند، و اين موضوع، از نظر تروريست وهابي هيچ اشکالي ندارد!