امتیاز موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
پ ن پ های جدید و خنده دار
#1
[عکس: Paw_Na_Paw_13.jpg]

و فرودگاه دارم با رفیقم حرف میزنم !
یارو داره رد میشه میپرسه : شما ایرانی هستین ؟
می گم:پـــ نه پـــ ما چینی هستیم فقط روی ما فارسی ساز نصب کردن !!! :|









خانمه ۲۰۶ رو زده به تیر برق ، ماشین نصف شده ! به افسر میگه یعنی اشتباه از من بوده ؟
افسر : پـَـــ نــه پـَـــ علت حادثه خواب آلودگیه تیر چراغ بوده !









گوشیمو سایلنت کردم، رو میز میلرزه ، میگه داره زنگ میخوره ؟!
پَ نه پَ خربزه خورده فکر اینجاشو نکرده !









خوابیدم تو آفتاب دوستم اومده میگه داری آفتاب می گیری؟ پ ن پ دارم فتوسنتز می کنم !









رفتم دکتر از منشیه می پرسم دکتر هست؟ میگه بله می خوایید برید پیششون ؟
پـــ نه پـــ اومدم ببینم اگه این وقت شب هنوز تو مطبند ، تلاش شبانه روزیشون رو سرمشق زندگیم قرار بدم و برم !









ساعت خوابیده، چهارپایه آوردم، میگه میخوای باتریشو عوض کنی؟ گفتم پـَـ نـَـ پـَـ اینجا جاش مناسب نیست ، سروصدا زیاده ، میخوام ببرمش اتاق خواب بخوابه !









سر کلاس راهنمایی رانندگی نشسته بودم. کلاس گرم بود و همه خیس عرق شده بودند .
به مسئول کلاس میگم : ببخشید خانم میشه کولر رو روشن کنید
میگه :گرمه. گفتم: پ ن پ هممون از خجالت خیس عرق شدیم. :|









کمیته انضباطی دانشگاه خواسته رفتم تو میگه شما دو ترم تعلیق خوردید اعصابم خورد سرمو انداختم پایین دارم لبمو میخورم میگه ناراحت شدید؛ پـَـ نه پـَـ خوشحال شدم دارم فکر میکنم چجوری این لطف شما رو جبران کنم !









به مامانم میگم:نمیخای واسه ما آستین بالا بزنی؟میگه:پسرم زن میخوای ؟
گفتم : پـَـ نه پـَـ گفتم آستیناتو بالا بزنی با هم مچ بندازیم ببینیم کی قوی تره :|









واسه دوستم عکس ایمیل کردم زنگ زدم میگم فرستادمش واست . میگه یعنی الان تو ایمیلمه؟ پ نه پ الان دم در خونتونه ولی دستش به زنگ نمیرسه درو بزن بیاد بالا :|









مگس نشسته رو برنج به خواهرم میگم : مگـــــــــــــــس ، میگه بکشمش ؟
پــَـَــــ نه پــََـَـــــــ زشته برنج خالی بخوره یکم خورشت بریز واسش !









دوستم میپرسه تو هم مثل من به طبیعت و دریا و گل و چیزای رمانتیک علاقه داری ؟
پـــ نه پـــ من فقط به زباله دونی و آشغال و توالت عمومی و چیزای چندش آور علاقه دارم !









داشتم از پادگان برمیگشتم با لباس خدمت تو ایستگاه اتوبوس وایستاده بودم ، دختره ازم پرسید اقا خوشتیپه سربازی ؟
منم گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ خشتم :|









یکی تو دانشگاه ازم پرسید ورودی چندی ؟
گفتم ۸۵ همچین با تعجب گفت پس ترم اخری !
گفتم پـَـ نه پـَـ ترم اولم ولی از آخر اومدم شروع کنم :|









رفتم خونه دیدم ماهی از تنگ افتاده بیرون داداشم میگه یعنی مرده ؟
میگم په نه په دوگانه سوزش کردم وقتی آب نیست با هوا کار میکنه !









زنه دوقلو زایده ، پرستاره یکی از بچه هارو میبره براش ،زنه میپرسه : اون یکی هم میارین ؟
پرستاره گفت: پـَـ نه پـَـ فعلا اینو ببرین استفاده کنین ، ده روز بعد از فعال سازی اون یکی هم پست میکنیم درِ خونتون !
بازنده میگه میشه اما سخته
برنده میگه سخته اما میشه


 
پاسخ
سپاس شده توسط: admin ، لیلی
#2
رفتم سوپر مارکت میگم یه نوشابه بزرگ بده … میگه یعنی خانواده باشه ؟!
پَ نه پَ مجردم بود اشکالی نداره … فقط محجوب باشه … اهل نماز و روزه


دوستم زنگ زده میگه چکار میکنی؟ میگم ماشینمو آوردم تعمیرگاه …
میگه مگه خرابه ؟
پَ نه پَ آوردمش تعمیرگاه عیادت دوستای مریضش


ماشن رو پارک کردم شمارمو گذاشتم زیر برف پاک کن …
زنگ زده میگه پراید مال شماست؟
پَ نه پَ بی ام و بقلی مال منه ! شماره مو گذاشتم رو پرایده ریا نشه


رفتم دندونپزشکی به دکتره میگم آقای دکتر این دندون عقلم کج دراومده … اومدم حسابشو برسی!
دکتره میگه یعنی میگی بکشمش؟!
پَ نه پَ گفتم دکتری … یکم نصیحتش کنی بلکه به راه راست هدایت شه


رفتم به همسایه مون می گم تخم مرغ داری؟
می گه می خوای غذا درست کنی؟
پَ نه پَ می خوام بخوابم روشون تا جوجه بشن بفهمم مادر بودن چه حسی داره


قرص پشه گرفتم … داداشم میگه باید بزارم تو دستگاه؟
پَ نه پَ صبح، ظهر، شب با یه لوان آب بده به پشهها سر یک ماه حالشون خوب میشه !


زنگ زدم اورژانس میگم تصادف شده … یارو میپرسه کسی هم صدمه دیده؟
پَ نه پَ فقط زنگ زدم بگم همه سالمند که از نگرانی درتون بیارم !


داشتم یه گربه رو تو سبد می بردم صدای میو میوش کل خیابون رو برداشته بود …
دختره میگه گربس؟!
پَ نه پَ نهنگه اختلال ژنیتیکی پیدا کرده


تو خیابون مارو دست تو دست باهم دیده … از این مدلها که مثلاً مُچمونو گرفته …
با یه لحنی میپرسه دوسـ ـت دخترتونه ؟
پَ نه پَ مامان بزرگمه … پیش پاتون از اتوشویی گرفتمش


به دوستم میگم یه ذره حجابتو درست کن … میگیرن !
میگه کی ؟ پلیس ؟
پَ نه پَ دست اندرکاران شبکه فشن تی وی !


رفتم پرنده فروشی میگم آقا قناریهای نر و مادتون کدومان ؟
میگه میخوای بخری ؟
پَ نه پَ مامور منکراتم اومدم ببینم قفسشون یه وقت مختلط نباشه


مانتوش ۱۵ سانت بالای باسن مبارکشه، آرایششم که شبیه جن و پری شده … حالا بماند که موهاش قرمزه !
میگه به نظرت برم بیرون گشت ارشادم بهم گیر میده ؟!
پَ نه پَ میبرنت صدا و سیما تو برنامهی زلال احکام به سوالات شرعی مردم پاسخ بدی


به بابام میگم تلویزیونو بزن کانال دو … میگه روشنش کنم ؟
پَ نه پَ تو بزن دو … من هُل میدم روشن شه ….


بسته سیـ ـگارمو گرفته که از توش سیـ ـگار برداره … میگه اِ اِ اِ همین یه نخه ؟
پَ نه پَ این یه دونه چشم گذاشته، بقیه رفتن قایم شدن !


چهل کیلو بار دستمه میگم کمرم شکست بیا بگیر …
میگه بار رو؟!
پَ نه پَ ننه بزرگ منو غم بی کَسیش کمرمو شکسته


بابام با چکش به جای میخ زده به دستم از درد دو متر رفتم آسمون اومدم پایین …
تازه میپرسه خورد به دستت؟
پَ نه پَ یاد گل خدادا عزیزی به استرالیا افتادم، دیگه نتونستم خودمو کنترل کنم، عجب گلی بود عجب گلی !



زنگ زدم ۱۱۰ میگم اقا دزد اومده اینجا …
میگه چیزی هم برده؟!
پَ نه پَ یه سری خورده ریز واسمون اورده … گفتم زنگ بزنم ببینم اگه اونجاس گوشی رو بدید ازش تشکر کنم !



رفتیم واسه عروسی باغ اجاره کنیم … یارو میگه جای امن میخواهی ؟
پَ نه پَ یه باغ بده تجاوز خورش خوب باشه مهمونا روش حساب کردن


نفس نفس زنون خودم رو رسوندم به اتوبوس
راننده میگه می خوای سوار شی؟!
پَ نه پَ اومدم سفر خوشی رو براتون آرزو کنم
پاسخ
سپاس شده توسط: admin ، دختر دریا
#3
رفتم پرنده فروشی میگم آقا قناریهای نر و مادتون کدومان ؟
میگه میخوای بخری ؟
پَ نه پَ مامور منکراتم اومدم ببینم قفسشون یه وقت مختلط نباشه
این از همه جالب تر بود ممنون
حکایت من ، حکایت کسی ست که عاشق دریا بود اما قایق نداشت.
دلباخته سفر بود همسفر نداشت
زخم داشت اما ننالید گریه کرد اما اشک نریخت .
حکایت من ، حکایت چوپان بی گله .
 و ساربان بی شتر است ...
حکایت کسی که پر از فریاد بود .......
اما سکوت کرد ...
پاسخ
سپاس شده توسط:


موضوعات مشابه ...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  کمی هم خنده d.ali 2 293 ۱۷-۱۱-۱، ۱۲:۰۶ ق.ظ
آخرین ارسال: زینب سلطان
  سوال و جواب های خنده دار ثبت نام یارانه Mahda 1 333 ۱۷-۱۱-۱، ۱۲:۰۲ ق.ظ
آخرین ارسال: زینب سلطان
  طنز؛ تفاوت عید‌های قدیم و جدید صنم بانو 1 218 ۱۶-۱۱-۱، ۰۱:۰۹ ب.ظ
آخرین ارسال: زینب سلطان

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان