امتیاز موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
چرا [color=#ff0000]رقص[/color] رامبد در «مردم معمولی» جنجالی شد؟
#1
 
 
واکنش‌ها به سریال «مردم معمولی» جدا از مثبت و منفی بودنِ آن، یک مورد خاص داشته، در سکانسی از این سریال رامبد جوان جوری می‌رقص د که صدای منتقدان و البته بخش‌هایی از مردم را درآورده است.

برترین‌ها: واکنش‌ها به سریال «مردم معمولی» جدا از مثبت و منفی بودنِ آن، یک مورد خاص داشته، در سکانسی از این سریال رامبد جوان جوری می‌رقص د که صدای منتقدان و البته بخش‌هایی از مردم را درآورده، در این مطلب بخشی از انتقادات را آورده‌ایم.
 
دامون قنبرزاده در اینستاگرام خود نوشت: این روز‌ها به اندا‌زه‌ی کافی درباره‌ی سریال‌هایی نظیر «مردم معمولی» حرف و حدیث و نظر‌های تند شنیده‌ایم و این‌جا دیگر نمی‌خواهم همان‌ها را حالا گیرم با کلمات و ساختاری دیگر تکرار کنم. من «مردم معمولی» را ندیده‌ام. اما چیزی که درباره‌ی این سریالِ به‌خصوص توجهم را به خود جلب کرده، ویدیوی کوتاهی‌ست که صحنه‌ای از سریال را نشان می‌دهد. صحنه‌ای که رامبد جوان با شکمی برآمده مشغول رقص یدن است و آتیلا پسیانی و چند نفر دیگر هم همراهی‌اش می‌کنند.
[عکس: 2577208_476.jpg]
ما از این نوع رقص ‌های «مردانه» در سینم ای ایران کم نداشته‌ایم و پرسشی که معمولاً بعد از دیدن برخی از این صحنه‌های رقص ی در ذهنم شکل می‌گیرد، این است که این هنرپیشه‌ها چه‌گونه روی‌شان می‌شود جلوی آن‌همه آدم و یک دوربین تیزبین، شهناز تهرانی‌وار برقص ند. به خودم می‌گویم شاید، چون خودم «این‌کاره» نیستم، این پرسش برایم به وجود می‌آید. اما خیلی وقت‌ها شده در مقابل همین رقص ‌های مردانه در بعضی از فیلم‌های خودمان هیچ پرسشی ندا‌شته‌ام و اتفاقاً خیلی هم لذت برده‌ام. مثلاً رقص عزت‌الله انتظامی در «روز فرشته». چرا حس بدی نسبت به آن ندارم؟
چون آن رقص و چند نمونه‌ی مشابهش (نمونه‌های خوبش را اگر به یاد دارید بنویسید)، در دل داستان جا می‌افتند و اتفاقاً اجرای درستی دارند. پس آدم از دیدن‌شان خجالت‌زده نمی‌شود. اما هر چه جلوتر می‌آییم، رقص یدن‌ها نه‌تن‌ها دستمایه‌ی کار‌های به‌اصطلاح طنز می‌شوند و دست‌کم گرفته می‌شوند، بلکه هنرپیشه‌هایی هم که این رقص ‌ها را اجرا می‌کنند هیچ‌گونه زیبایی‌شناسی درستی ندارند.
اما حالا اعتمادبه‌نفس برخی از برنامه‌سازان وطنی چنان بالا رفته که نه‌تن‌ها رقص ‌های‌شان آن پرسش ابتدای نوشته را بیش از پیش به ذهن می‌رساند که: «این‌ها چه‌طور روی‌شان می‌شود؟»، بلکه حال آدم را هم بد می‌کند. نمی‌دانم، شاید اگر من هم به اندازه‌ی رامبد جوان جنسم جور بود، پول داشتم، یک پایم کانادا و یک پایم جای دیگر بود و...، به خاطر چند دلار بیش‌تر خودم را به این خفت می‌انداختم و حتی جلوی دوربین لخت هم می‌شدم، رقص یدن که سهل است!
اینجا همه ی برادران قابیلند
با وسوسه های ناتنی فامیلند
از ترس خیانت به رفاقت،ای عشق
اینجا همه ی رابطه ها تعطیلند...
پاسخ
سپاس شده توسط:
#2
واقعاً نمی‌دانم اگر اوضاعم مانند او بود چه می‌کردم. اما فعلاً این را می‌دانم که از دیدن این حرکات شنیع مو‌های تنم سیخ می‌شوند و مدام از خودم می‌پرسم: «آدم چه‌قدر باید همه‌چیز را به کتف چپش بگیرد که این چنین خودش را جلوی کلی چشم، به حرکت در بیاورد و عین خیالش نباشد؟»
[عکس: 2577207_462.jpg]
نیما حسنی نسب در اینستاگرام خود نوشت: از سر کنجکاوی و به قصد رصد کردنِ وضعیت -اسف‌بارِ- سینم ا و سرگرمی‌سازی در ایران، قسمت اول سریال‌های مهران مدیری و رامبد جوان را دیدم و حس و حال عجیبی را تجربه کردم؛ یک‌جور تاثیر فیزیولوژیک خاص همراه با مورمور و سیخ‌شدن مو‌های بدن و حالت تهوع. حس قوی و موثرِ اشمیٔزاز و چندش ناشی از حجمِ بلاهت و کراهتِ جاری در لحظه‌لحظه و پلان به پلان این دو پایلوت که مطلقاً ربطی به موضوع و داستان ندارد و حاصل شکلی از طراحی دکور و لباس و لحن و اجرای موقعیت‌ها و جنس بازیگریِ مهوعِ تک‌تک چهره‌های مقابل دوربین است. این تصاویر و فضا‌ها و حرکات چنان شنیع و شرم‌آور و البته غم‌انگیز است که راه را بر هر شکلی از نقد و تحلیل معقول و منطقی با شیوه‌ها و الگو‌های تیٔوریک سینم ا درباره‌ی آثار نمایشی و سریال‌سازی می‌بندد. برای آن‌ها که در انتظار نقد "جدی" این آثار هستند، باید مدل‌های متفاوت و روش‌های ویژه‌ای از نقد و توضیح و تحلیل پیشنهاد داد..
اینجا همه ی برادران قابیلند
با وسوسه های ناتنی فامیلند
از ترس خیانت به رفاقت،ای عشق
اینجا همه ی رابطه ها تعطیلند...
پاسخ
سپاس شده توسط:
#3
در قالب "کارگردانی به مثابه تِراپی" قابل توضیح و تحلیل است؛ جمع‌آوری و اجرا و نمایشِ چیز‌ها و کار‌هایی که انگار دوست داشتند در واقعیت انجام بدهند و حالا با ترکیبِ شهرت و بِرند شخصی همراه با پول‌های مشکوکِ بادآورده انگار دارند با ساخت این برنامه‌ها و سریال‌ها و تاک‌شو‌ها پروسه‌ی درمان این کمپلکس‌ها را انجام می‌دهند و بقیه را هم برای همراهی یا تماشای آن خبر کرده‌اند؛ این‌که چرا و چه‌گونه به جایگاهی رسیده‌اند که بابت این نمایش‌تراپیِ پر هزینه و بریز بپاش‌ها از اسپانسر‌های خاص بودجه و دستمزد‌های نجومی بگیرند، اصلاً بخشی از دلایل و ریشه‌های شکل‌گیری بیماری است.
[عکس: 2577219_823.jpg]
پوریا ذوالفقاری، منتقد سینم ا هم در آوانتی نوشت: در دل عرصهٔ فرهنگ و هنر ما فرقه‌ای شکل گرفته که دست کم بخشی از حاکمیت می‌خواهد به هر قیمت از آن حمایت کند. اعضای این فرقه حتی در انتخاب عرصهٔ فعالیت شان آزادی مطلق دارند. مجری باشند و تصمیم بگیرند فیلم بسازند، بازیگر باشند و بخواهند کنسرت بگذارند، خواننده باشند و بخواهند مجری شوند، راه برای شان تا بی انتها باز است. هیچ اهمیت ندارد که حاصل کارشان چه باشد و چه نقد‌هایی دریافت کند. اصلا مهم نیست که خوانندگی گلزار و سریال سازی منوچهر هادی و اجرای بنیامین از سوی مردم و رسانه‌ها تحسین شوند یا تمسخر. بهترین سالن‌ها و متمول‌ترین اسپانسر‌ها برای حمایت از کار‌های بعدی آن‌ها در هر عرصه‌ای و با هر کیفیتی، آماده اند.
اعضای این فرقه از هم حمایت می‌کنند، مهمان برنامه‌های هم می‌شوند، در فیلم‌ها و سریال‌ها و کنسرت‌های یکدیگر حضور می‌یابند و دامنهٔ روابط هنری شان از همدیگر فراتر نمی‌رود، اما روابط سیاسی و اقتصادی شان چرا. حضور فلان مداح در برنامهٔ خندوانه و بهمان وزیر سر صحنهٔ سریال شوخی کردم! نشان می‌دهد ما دیگر با یک جمع هنری طرف نیستیم. با بخشی از حاکمیت طرفیم. با نمایندگان گفتمان رسمی در عرصهٔ سرگرمی. با شکل دیگری از سد سانسور. یک سد انسانی از هنرمندان [..]به قیمتی که خودشان تا چند سال پیش خوابش را هم نمی‌دیده اند و به همین دلیل شاید فکر می‌کنند حتی به فحش خوردنش می‌ارزد! این سد، بزرگترین مانع ایجاد تحول در هنر و فرهنگ است. چون اجزایش از حفظ این وضعیت نفع می‌برند نه از تغییر آن.»
[عکس: 2577210_593.jpg]
ستاره سینم ا، با انتشار ویدیویی از این رقص ، نوشت: «سکانسی از سریال خانگی «مردم معمولی» رامبد جوان و واقعیت عریان حاکم بر سینم ا و تلویزیون ایران!
۱-عمر دیاب خواننده مصری ۲۵ سال پیش آلبوم «نورالعین» را عرضه کرد. حال پس از سال‌ها عرضه آهنگ‌های مختلف از خوانندگان نسل‌های بعدی، این ترانه دستمایه به اصطلاح طنازی رامبد جوان در «مردم معمولی» قرار گرفته که به نوعی میزان عقب بودن هنری‌های مملکت را نسبت به دنیای هنر جهان نشان می‌دهد.
۲-به طرز مشمئزکننده‌ای رامبد جوان و آتیلا پسیانی و یک بازیگر ریش‌دار باهم می‌رقص ند. رقص مرد با مرد که در جهان عملی قبیح است و به دلیل قوانین حاکم بر فیلمسازی ایران، جایگزین رقص با جنس مخالف شده که البته حذفش بهتر از انجامش است!
۳-رامبد جوان گویا در واقع هم به مانند عنوان سریالش مردم را معمولی درنظر گرفته که انتظار دارد مخاطبی که آثار روز جهان را دنبال می‌کند، به این لودگی به جای کمدی بخندد!
۴-آتیلا پسیانی درحالی پرکار است و یک روز تبلیغ چای می‌کند و روز دیگر در ۶۴ سالگی با رامبد به سابق جوان می‌رقص د، که عضو هیات مدیره خانه سینم است و مشخص نیست برای گرفتاری‌های این روز‌های سینم اگران بیکار از کرونا چه قدمی برداشته است؟!
روزنامه جوان نوشت: «مردم معمولی» وضعیت بهتری نسبت به دراکولا ندارد بلکه با دیدن همین دو قسمت می‌شود فهمید که جوان در کارگردانی ضعف‌های شدیدی دارد. استارت یک سریال باید استانداردهای لازم را داشته باشد، اما در قسمت اولِ مردم معمولی شاهد نکته جدیدی نیستیم، انگار این سریال برای دهه ۸۰ است؛ چند بازیگر دور هم جمع شده‌اند و دیالوگ می‌گویند و با آهنگ عربی می‌رقص ند، جالب است که در همان قسمت اول برای آمدن امیر عرب چه شوق و ذوقی دارند که این می‌تواند نشانه‌ای از وطن‌فروشی باشد! مردم معمولی نه تنها سریالی معمولی نیست بلکه زننده و تحقیرآمیز و لوس است. بازیگری، چون آتیلا پسیانی با آن همه سابقه جلوی دوربین قر می‌دهد، همگی نه تنها بازی نمی‌کنند بلکه فقط جلوی دوربین قرار گرفته‌اند. شبنم مقدمی مثل همیشه فقط جیغ می‌زند و رامبد جوان هم انگار خندوانه اجرا می‌کند؛ تیپی تصنعی و جلف که به هیچ وجه متقاعدکننده نیست، تمامی آدم‌های سریال از همسرشان جدا شده‌اند و جدایی را فضیلت می‌دانند. تمامی زنان سریال نگاه جنسی به مردان دارند و برعکس، این همه بلاهت در موقعیت‌پردازی و پلان‌های شلخته در یک مکان سربسته مخاطب را پس می‌زند.این حجم از بهره‌گیری نامناسب در ایجاد موقعیت‌هایی که به ناکجاآباد می‌رسد، فاجعه است. تا زمانی که مردم معمولی و دراکولا ساخته می‌شود نمی‌توانیم امید به فرهنگ و اخلاق داشته باشیم، در این میان سود مالی را آقایان به جیب می‌زنند، اما سال‌ها طول می‌کشد فرهنگ و اخلاق ترمیم شود.
اینجا همه ی برادران قابیلند
با وسوسه های ناتنی فامیلند
از ترس خیانت به رفاقت،ای عشق
اینجا همه ی رابطه ها تعطیلند...
پاسخ
سپاس شده توسط:


موضوعات مشابه ...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  شروع طوفانی رامبد و خندوانه؛ انصافا لایک داشت صنم بانو 0 471 ۲۴-۰۸-۰، ۰۷:۴۹ ب.ظ
آخرین ارسال: صنم بانو
  این روزها همه از «رامبد جوان» عصبانی‌اند! صنم بانو 3 427 ۰۱-۰۳-۰، ۰۹:۳۰ ق.ظ
آخرین ارسال: صنم بانو
  آقای تلویزیون، مردم نانِ شب هم ندارند صنم بانو 2 372 ۱۱-۰۲-۰، ۱۱:۱۶ ق.ظ
آخرین ارسال: صنم بانو

چه کسانی از این موضوع دیدن کرده اند
3 کاربر که از این موضوع دیدن کرده اند:
nafas (۱۴-۰۱-۰, ۰۱:۵۴ ب.ظ)، صنم بانو (۱۴-۰۱-۰, ۱۰:۱۳ ق.ظ)، Mr. pickle (۲۰-۰۱-۰, ۱۰:۳۷ ق.ظ)

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان