۰۶-۰۸-۹۱، ۰۱:۱۴ ب.ظ
بچه فال فروشی را پرسیدم چه میکنی؟
گفت به ان هایی که در امروز خود مانده اند فردا می فروشم.
گفت به ان هایی که در امروز خود مانده اند فردا می فروشم.
چقدر اذیت می کنید
|
۰۶-۰۸-۹۱، ۰۱:۱۴ ب.ظ
بچه فال فروشی را پرسیدم چه میکنی؟ گفت به ان هایی که در امروز خود مانده اند فردا می فروشم. سپاس شده توسط: admin ، ونوشه ، nasim2 ، ~Green Angel~ ، پرنسس ، لیلی ، دختر دریا ، بانوی جنوب
۰۶-۰۸-۹۱، ۰۱:۱۶ ب.ظ
با اعصاب این گناهی دیگه چیکار دارین
خاموشش کن سپاس شده توسط: shazdekuchulu ، ونوشه ، پرنسس ، لیلی ، بانوی جنوب
۰۶-۰۸-۹۱، ۰۳:۵۴ ب.ظ
شوما راحت باش...من خودم حلش میکنم....
سپاس شده توسط: لیلی ، بانوی جنوب
۲۰-۰۹-۹۱، ۱۲:۴۷ ق.ظ
نازی چشماشو چجوری هم کرده
سپاس شده توسط: لیلی ، بانوی جنوب
۲۰-۰۹-۹۱، ۰۱:۰۷ ق.ظ
گربه جونی...بالشتت خوبه؟؟بلند نیست زیر سرت؟؟عزیززززززززززززم.a.a.a
✿✿گوش كن نبض دلم زمزمه اش چیست....✿✿ سپاس شده توسط: لیلی ، بانوی جنوب
۲۰-۰۹-۹۱، ۰۱:۱۵ ق.ظ
خوب خوابش میاد طفلکی ....... بذارید بخوابه ..............
می کوشم غــــم هایم را غـــرق کنم اما
بی شرف ها یاد گرفته اند شــنا کنند ... حسين پناهي سپاس شده توسط: لیلی ، بانوی جنوب
۲۰-۰۹-۹۱، ۰۹:۳۸ ق.ظ
الان بدخواب میشه و نمیزاره تا صبح بخوابین هاااا....از ما گفتن
سپاس شده توسط: ونوشه ، بانوی جنوب
۲۰-۰۹-۹۱، ۱۰:۲۳ ق.ظ
تو بگیر بخواب من خودم خاموشش می کنم شب به خیر پیشی
حکایت من ، حکایت کسی ست که عاشق دریا بود اما قایق نداشت.
دلباخته سفر بود همسفر نداشت زخم داشت اما ننالید گریه کرد اما اشک نریخت . حکایت من ، حکایت چوپان بی گله . و ساربان بی شتر است ... حکایت کسی که پر از فریاد بود ....... اما سکوت کرد ... سپاس شده توسط: بانوی جنوب
|
|
موضوعات مشابه ... | |||||
موضوع | نویسنده | پاسخ | بازدید | آخرین ارسال | |
موجودات عجیبی که شاید به واقعی بودنشان شک کنید | صنم بانو | 5 | 430 |
۲۹-۰۹-۰، ۱۲:۳۹ ب.ظ آخرین ارسال: admin |
|
من چقدر جذابم | صنم بانو | 1 | 179 |
۲۳-۱۱-۹۹، ۰۹:۵۶ ق.ظ آخرین ارسال: admin |
|
کلاغها باهوشتر از آن چیزی هستند که فکر میکنید | صنم بانو | 6 | 116 |
۲۷-۱۱-۹۶، ۰۵:۰۸ ب.ظ آخرین ارسال: صنم بانو |