امتیاز موضوع:
  • 1 رای - 5 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
چند لحظه دورهمی بخندیم !
#71
ﯾﻪ ﯾﺎﺭﻭﯾﯽ ﺩﺭ ﺧﻮﻧﻤﻮﻧﻮ ﺯﺩ ﮔﻔﺖ : ﺩﺍﺭﯾﻢ ﺑﺮﺍ ﺍﻫﺎﻟﯽ ﺍﯾﻦ ﻣﺤﻞ ﯾﻪ ﺍﺳﺘﺨﺮ
ﻣﺠﺎﻧﯽ ﻣﯿﺴﺎﺯﯾﻢ، ﺧﻮﺷﺤﺎﻝ ﻣﯿﺸﯿﻢ ﺷﻤﺎﻡ ﺩﺭ ﺣﺪ ﺗﻮﺍﻧﺘﻮﻥ ﮐﻤﮏ
ﮐﻨﯿﺪ …
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.

ﺑﺎﺑﺎﻣﻢ ﯾﻪ ﻟﯿﻮﺍﻥ ﺁﺏ ﺑﻬﺶ ﺩﺍﺩ
نخند توانمون همین بود
برای هر دردی دو درمان است:

سکوت و زمان
پاسخ
سپاس شده توسط:
#72
ﺭﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩﯾﻢ ﺯﯾﺎﺭﺕ ﺍﻣﺎﻡ ﺭﺿﺎ

ﯾﻪ ﺑﭽﻪ ﺍﻭﻣﺪ ﭘﯿﺸﻢ ﮔﻔﺖ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﮐﺠﺎﺳﺖ ؟

ﮔﻔﺘﻢ : ﺣﺮﻡ !



ﺍﯾﻨﻘﺪ ﺫﻭﻕ ﺯﺩﻩ ﺷﺪ ﻭ ﭘﺮﯾﺪ ﻫﻮﺍ ﮔﻔﺖ ﭘﺲ

ﺧﺮﻡ ﺳﻠﻄﺎﻥ ﮐﻮﻭﻭﻭ؟؟!!!

ﯾﻌﻨﯽ خاک توسرتون بااین بچه تربیت کردنتون asnaasna
برای هر دردی دو درمان است:

سکوت و زمان
پاسخ
سپاس شده توسط:
#73
شیخی را گفتندی:
‎پوست کلفت ترین انسانهای سیاره کدامندی؟
‎شیخ قدرى بیاندیشیدندی سپس بفرمود:
‎اهالی ایران زمین
‎مریدی بپرسید: از چه رو یا شیخ؟

‎شیخ بگفتی:

‎آلودگی هواااا آب نیترات دار نان جوش شیرین دار برنج آرسنیک دار سبزیجات با فاضلاب میوه ها با کود شیمیایی و سموم دوز بالا لبنیات با روغن پالم گوشت تاریخ مصرف گذشته
‎مرغ هورمونی
‎پارازیت پرایدسقوط هواپیما

‎و کماکان زنده اند و می خندند و جوک همی پراکنند.
پاسخ
سپاس شده توسط:
#74
ﻭﻗﺘﯽ ﺯﻧﯽ ﺑﻪ ﺷﻮﻫﺮﺵ ﻣﯿﮕﻮﯾﺪ ﻋﺰﯾﺰﻡ، ﻣﻦ ﺑﻪ ﺗﻮ ﮐﺎﻣﻼ ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ ﺩﺍﺭﻡ
ﯾﻌﻨﯽ ﺩﺭ ﻃﯽ ﻫﻔﺘﻪ ﮔﺬﺷﺘﻪ، ﻣﻮﺑﺎﯾﻠﺖ، ﺟﯿﺒﺖ، ﮐﯿﻔﺖ ﻭ ﺩﻩ ﺗﺎ ﮔﺮﺩﺵ ﺁﺧﺮ ﺣﺴﺎﺏ ﺑﺎﻧﮑﯿﺖ چک ﺷﺪﻩ
ﻭ ﻣﻮﺭﺩ ﻣﺸﮑﻮﮐﯽ مشاهده ﻧﺸﺪﻩ!
پاسخ
سپاس شده توسط:
#75
سه تا مرد مست سوار تاکسی شدن..
در رو که بستن ، راننده دید خیلی مستن ، سریع ماشین رو روشن کرد ،بعد زود
خاموش کرد گفت:
مسافران عزیز رسیدیم به مقصد..!
مرد اولیه پول میده پیاده میشه…
مرد دومیه نه تنها پول میده بلکه تشکر هم میکنه !
مرد سومیه اما با عصبانیت تمام یه دونه محکم میزنه تو سر راننده !
راننده میگه چرا میزنی..؟
اونم میگه: اینو زدم که درس عبرتی بشه واست از این به بعد تند نری..!
داشتی هممونو به کشتن میدادی مرتیکه…!
پاسخ
سپاس شده توسط:
#76
از یه دیوانه ميپرسن چي شد خل شدي؟



ميگه من يه زن گرفتم كه دختري 18 ساله داشت، بابام از دختره خوشش اومد، مخش را زد، شد زن بابام. پس زن من، مادر زن بابام شد، بابام داماد من شد، من شدم پدر زن پدرم!

دخترزنم پسرزائيد كه شد داداش من و نوه زنم، که نوه من هم بود، پس من پدربزرك داداشم شدم!
زنم پسرزائيد درنتيجه زن بابام خواهرناتنی پسرم شد و پسرم داداش من شد! Angry


..توباشي خل نميشی؟ azsx
پاسخ
سپاس شده توسط:
#77
مردی بر همسر خود در آشپزخانه وارد شد و از او پرسید کدام یک از فرزندان خود را بیش از دیگر فرزندانت دوست داری..!؟؟؟

همسر او گفت: همه آنها را، بزرگشان و کوچکشان، دختر و پسر، همه یکسانند و همه را به یک اندازه دوست دارم

شوهر گفت : چگونه دل تو برای همه آنها جا دارد..!؟

همسر جواب داد: این خلقت خدا است که دل مادر برای همه فرزندان خود وسعت دارد.
مرد لبخندی زد و گفت: اکنون شاید بتوانی بفهمی که چگونه دل مرد برای چهار زن همزمان وسعت دارد....!!

خدا بیامرزدش...
روشش خوب بود برای قانع کردن ولی موقعیتش كنار كارد و ساطور غلط بود !

مراسم آن مرحوم ، صبح و ظهر و عصر فردا جهت عبرت سایرین در سه سانس برگزار میگردد . asna
پاسخ
سپاس شده توسط:
#78
مادر بزرگم زنگ زده بیا سیفون ما رو هم نصب کن مهندس .رفتم خونشون بعد دو ساعت کلنگ زنی توی دستشویی گوشیشو آورده میگه ننه سیفون این گوشی رو میگم زدی مستراحو خراب کردی
تازه فهمیدم منظورش سایفون بوده
پاسخ
سپاس شده توسط:
#79
تست شخصیت برای وام

طرف میره وام بگیره دو تا سوال ازش میکنن:
۱) وقت شام که گرسنه هستی سفره رو تو میندازی یا خانمت؟

میگه: خودم

۲) تموم که میشه کی جمع میکنه؟
میگه: خودش!

وام به شما تعلق نمیگیره چون خرت که از پل بگذره قسطاتو نمیدی!!!
پاسخ
سپاس شده توسط:
#80
ﻫﻮﺍﭘﻴﻤﺎﻳﯽ ﺩﺭﺣﺎﻝ ﺳﻘﻮﻁ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻳﮏ ﭼﺘﺮ ﻧﺠﺎﺕ ﮐﻢ ﺑﻮﺩ، ﺑﻨﺎﺑﺮ ﺍﻳﻦ ﻳﮏ ﻧﻔﺮ ﺑﺎﻳﺪ ﻓﺪﺍﮐﺎﺭﯼ ﻣﯿﮑﺮﺩ.
ﺯﻳﻦ ﺍﻟﺪﻳﻦ ﺯﻳﺪﺍﻥ ﻳﮏ ﭼﺘﺮ ﺑﺮ ﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﮔﻔﺖ : ﻣﻦ ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ ﻓﻮﺗﺒﺎﻟﻴﺴﺖ ﺟﻬﺎﻥ ﻫﺴﺘﻢ ﻭ ﺑﺎﻳﺪ ﻧﺠﺎﺕ ﭘﻴﺪﺍ ﮐﻨﻢ ﺍﻳﻦ ﺭﺍ ﮔﻔﺖ ﻭ ﭘﺮﻳﺪ.
ﺑﺮﺩ ﭘﻴﺖ ﻫﻢ ﻳﮏ ﭼﺘﺮ ﺩﻳﮕﺮ ﺑﺮ ﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﻣﻦ ﻣﺤﺒﻮﺏ ﺗﺮﻳﻦ ﻫﻨﺮﭘﻴﺸﻪ ﺟﻬﺎﻥ ﻫﺴﺘﻢ ﻭ ﺑﺎﻳﺪ ﻧﺠﺎﺕ ﭘﻴﺪﺍ ﮐﻨﻢ . ﺍﻳﻦ ﺭﺍ ﮔﻔﺖ ﻭ ﭘﺮﻳﺪ.
ترامپ ﻫﻢ ﻳﮏ ﭼﺘﺮ ﺑﺮ ﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﮔﻔﺖ : ﻣﻦ ﺑﺎﻫﻮﺵ ﺗﺮﻳﻦ ﺭﺋﻴﺲ ﺟﻤﻬﻮﺭ ﺩﻧﻴﺎ ﻫﺴﺘﻢ ﻭ ﺑﺎﻳﺪ ﻧﺠﺎﺕ ﭘﻴﺪﺍ ﮐﻨﻢ . ﺍﻳﻦ ﺭﺍ ﮔﻔﺖ ﻭ ﭘﺮﻳﺪ .
ﻓﻘﻂ ﺩﻭ ﻧﻔﺮ ﺩﺭ ﻫﻮﺍﭘﻴﻤﺎ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ . ﻳﮏ ﭘﺴﺮ ﺑﭽﻪ ﻧﻪ ﺳﺎﻟﻪ ﻭ ﭘﺎﭖ ﮊﺍﻥ ﭘﻞ ﺩﻭﻡ. ﭘﺎﭖ ﮔﻔﺖ: ﻓﺮﺯﻧﺪﻡ ! ﻣﻦ ﻋﻤﺮ ﺧﻮﺩﻡ ﺭﺍ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻡ ﻭ ﺁﻳﻨﺪﻩ ﭘﻴﺶ ﺭﻭﯼ ﺗﻮ ﺍﺳﺖ . ﺑﻴﺎ ﺍﻳﻦ ﭼﺘﺮ ﺭﺍ ﺑﺮﺩﺍﺭ ﻭ ﺧﻮﺩﺕ ﺭﺍ ﻧﺠﺎﺕ ﺑﺪﻩ . ﭘﺴﺮ ﺑﭽﻪ ﮔﻔﺖ : ﺍﺣﺘﻴﺎﺟﯽ ﻧﻴﺴﺖ. ﺍﻭﻥ ﺁﻗﺎﻫﻪ ﮐﻪ ﻣﯽ ﮔﻔﺖ ﺑﺎﻫﻮﺵ ﺗﺮﻳﻦ ﺭﺋﻴﺲ ﺟﻤﻬﻮﺭ ﺩﻧﻴﺎﺳﺖ، ﺑﺎ ﮐﻮﻟﻪ ﭘﺸﺘﯽ ﻣﺪﺭﺳﻪ ﻣﻦ ﭘﺮﻳﺪ ﺑﻴﺮﻭﻥ.

asnaasna
خدايا تو ببين 
خدايا تو ببخش

 
پاسخ
سپاس شده توسط:


موضوعات مشابه ...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  طنز؛ چند سؤال و چند جواب بنیادین صنم بانو 0 70 ۱۰-۱۲-۹۶، ۰۸:۳۶ ب.ظ
آخرین ارسال: صنم بانو
Wink چند راه حل براى بازى با اعصاب شوهر! خخخ صنم بانو 4 300 ۰۴-۰۴-۹۶، ۰۳:۲۴ ب.ظ
آخرین ارسال: taranomi
Video چند داستان طنز... hanane 3 459 ۰۲-۰۵-۹۵، ۰۷:۵۶ ب.ظ
آخرین ارسال: hananee

چه کسانی از این موضوع دیدن کرده اند
18 کاربر که از این موضوع دیدن کرده اند:
admin (۱۰-۱۱-۹۶, ۰۸:۳۰ ق.ظ)، sadaf (۳۰-۰۸-۹۶, ۰۹:۲۴ ب.ظ)، زینب سلطان (۲۴-۰۹-۹۶, ۱۰:۱۹ ب.ظ)، v.a.y (۰۹-۱۱-۹۶, ۰۴:۲۵ ب.ظ)، ملکه برفی (۱۶-۰۸-۹۶, ۱۱:۰۹ ب.ظ)، avapars (۰۵-۱۰-۹۶, ۰۹:۰۳ ب.ظ)، صنم بانو (۰۹-۱۱-۹۶, ۰۷:۳۷ ب.ظ)، برف سیاه (۰۶-۱۰-۹۶, ۱۲:۴۲ ق.ظ)، دخترشب (۱۸-۱۰-۹۶, ۰۱:۲۴ ق.ظ)، AsαNα (۳۰-۰۸-۹۶, ۱۱:۰۵ ب.ظ)، d.ali (۰۹-۱۱-۹۶, ۰۳:۵۰ ب.ظ)، .AtenA. (۱۷-۱۰-۹۶, ۱۰:۵۴ ب.ظ)، •Vida• (۳۰-۰۸-۹۶, ۰۹:۱۴ ب.ظ)، !!Tina!! (۲۵-۱۲-۹۶, ۱۲:۴۴ ق.ظ)، taranomi (۱۱-۱۱-۹۶, ۱۰:۲۵ ق.ظ)، دختر ستاره (۳۰-۰۸-۹۶, ۱۱:۳۲ ب.ظ)، author (۱۱-۱۱-۹۶, ۱۱:۵۲ ق.ظ)، ♥sokot♥ (۲۵-۱۲-۹۶, ۰۱:۱۶ ق.ظ)

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان