در زلزله کرمانشاه خیلی از سلبریتی ها برای جمع آوری کمک پیش قدم شدند. عده ای تحلیل کردند که این اتفاق نشان بی اعتمادی مردم به هلال احمر است. شما چه می گویید؟
ربطی ندارد. به نظرم جلوه حضور و کمک و مردم شریف ما از تلاش هنرمندان در این زمینه بسیار پررنگ تر بود. من در ایام زلزله در کرمانشاه حضور داشتم و هر کجا رفتم چادرهای هلال احمر برپا بود و داوطلبان و نیروها در حال امدادرسانی بودند و واقعا زحمت می کشیدند. هلال احمر و ارتش فعال ترین دستگاه ها در زلزله کرمانشاه بودند. مردم مناطق زلزله زده هم این تلاش را می دیدند و قدر آن را می دانند. این طور نیست که بی اعتمادی وجود داشته باشد. هنرمندان هم مانند همین مردم، به هموطنان شان کمک می کنند.
حالا برخی از آنها به نمایندگی از مردم در حال جمع آوری کمک ها پیش قدم شده اند. آنها هم مثل داوطلبان هلال احمر وظیفه ای ندارند و فراتر از وظیفه خود وارد این میدان شده اند. بماند که من دیدم آقای مسئولی برای این که از زیر با مسئولیتش فرار کند گفته بود چهره ها در این زلزله کار خاصی نکردند. فراموش نکنیم که برخی کارها وظیفه عده ای است که انجام بدهند ولی عده ای کارهای بزرگ تری از آنها می کنند در حالی که چنین وظیفه ای ندارند.
فکر می کنید بازیگری منافاتی با مادر بودن دارد؟
حتما دارد! حرفه بازیگری زمان و مکان خاصی ندارد و تو به این دلیل خیلی از لحظاتی را که می توانی کنار خانواده ات باشی، از دست می دهی.
سال هایی که مادرتان کنارتان بودند، روز مادر چه هدیه ای به ایشان می دادید؟
مادرم دستش سبز بود و عاشق گل و گیاه. خودم شاهد بودم که یک تکه چوب را کنار یک گل دیگر پیوند زد و آن چوب خشک سبز شد. گاهی هم از طرف مادرم به نیازمندان بنیاد کمک می کردم. چند سال است که هدیه روز تولد پسرم، روز مادر و روز تولد ایشان هم از طرفشان به خیریه کمک می کنم.
یک جمله به مادرتان هدیه بدهید.
ایشان همیشه شعری از فریدون مشیری را به زیبایی می خواندند که دوست دارم آن را بخوانم و به روحشان هدیه کنم: «تاج از فرق فلک برداشتن/ جاودان آن تاج بر سر داشتن/ در بهشت آرزو ره یافتن/ هر نفس شهدی به ساغر داشتن/ روز در انواع نعمت ها و ناز/ شب بتی چون ماه در بر داشتن/ صبح از بام جهان چون آفتاب/ روی گیتی را منور داشتن/ چون صبا در مزرع سبز فلک/ بال در بال کبوتر داشتن/ حشمت و جاه سلیمان یافتن/ شوکت و فر سکندر داشتن/ تا ابد در اوج قدرت زیستن/ ملک هستی را مسخر داشتن/ بر تو ارزانی که ما را خوش تر است/ لذت یک لحظه «مادر» داشتن.»
خیریه شما به طور تخصصی برای ناشنوایان فعالیت می کند چرا از بین تمام اقشار نیازمند ناشنواها را انتخاب کردید؟
واقعیت این است که من فکر می کنم ناشنواها ما را انتخاب کردند. درواقع آنها سر راه ما قرار گرفتند داستان هم از پروانه شروع شد. ما با خانواده ای آشنا شدیم که از سه فرزند آنها دو فرزند ناشنوا هستند و بعد متوجه شدیم در این منطقه افراد ناشنوای زیادی وجود دارد و از طرفی بهزیستی هم ترجیح می داد بازوهای کمک به ناشنوایان بیشتری داشته باشد تا این افراد تحت حمایت قرار بگیرند.
ناشنوایی را معلولیت خاموش نامگذاری کرده اند به همین دلیل برای فعالیت اصلی ناشنوایان را انتخاب کردیم به قول آقای دکتر فرهادی که بنیان گذار کاشت حلزونی در ایران است، شایع ترین معلولیت در جهان، ناشنوایی است و تنها در ایران حدود هزار کودک ناشنوا متولد می شود که سال گذشته 800 کودک جراحی شدند. خوشبختانه به گفته بهزیستی کشور امسال این رقم افزایش پیدا کرده است. این گروه نه تنها صدای کسی را نمی شنوند، بلکه صدای خودشان را هم نمی توانند به گوش کسی برسانند. مظلومیت آنها دلیل انتخاب ما شد.