امتیاز موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
کفش صندل پای بی جوراب و لاکی صورتی
#1
ست شده مانتوی تو با شال و با شلوار جین
می خری عطر از فرانسه کفش ، از بازار چین
کفش صندل، پای بی جوراب و لاکی صورتی
هرکسی را می کشد سمت خودش این ویترین
با چنین وضعی خصوصا راه وقتی می روی
هیچ چیزی کم نداری شیک شیکی آفرین
در غروبی دعوتت کردم به کافی شاپ دِه
چای خوردن با تو می چسبدغروبی نازنین
ناز کردی برنگشتم هی هوایی تر شدم
پیش خود گفتم که شاید قسمتم باشد همین
حیف بودی او فریبت داد و رفت از روستا
بقیه را رمزی بگویم یا ولش کن نقطه چین
علی دولتیان
پاسخ
سپاس شده توسط:
#2
ها؟

در میان مردم چشمت نگاهی دیده ام
بی گناهی را در آغوش گناهی دیده ام

رمان"بی گناهی در آغوش گناه"


http://forum.iranroman.com/showthread.php?tid=126640
پاسخ
سپاس شده توسط:
#3
برم بقیه ی شعراشم بگیرم asnaasna
میگی عاشق بارونی ولی وقتی بارون میاد چتر رو سرت میگیری...

میگی عاشق پرنده ای ولی اونا رو تو قفس زندونی میکنی...

توقع داری بقیه نترسن وقتی میگی عاشقشونی؟!؟!؟!
پاسخ
سپاس شده توسط:


چه کسانی از این موضوع دیدن کرده اند
1 کاربر که از این موضوع دیدن کرده اند:
minoo_f (۳۰-۱۲-۹۵, ۰۵:۳۷ ب.ظ)

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان