امتیاز موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
کوتاه ترین داستان ترسناک جهان
#1
کوتاه ترین داستان ترسناک جهان




اخرین انسان جهان در اتاقش نشسته بود که ناگهان کسی در زد......
ادمک اخر دنیاست بخند...
ادمک مرگ همین جاست بخند...
ادمک خر نشوی گریه کنی
دست خطی که تو را عاشق کرد شوخی کاغذی ماست بخند...
ان خدایی که حکیمش خواندی
به خدا مثل تو تنهاست بخند ...
پاسخ
سپاس شده توسط:
#2
جالبه فکر نمیکردم داستان به این کوتاهی وجود داشته باشه..
مشکل اینجاست
هرچه صبورتر میشوی
دنیا پروترمیشود..
پاسخ
سپاس شده توسط:
#3
حالا کی بوده که در زده ؟
خب اونچه که مسلمه اینه که اون ادم یا خیال کرده که اخرین انسانه و یا اینکه یه موجودی غیر انسان درو زده Tongue
"مهربانی" مهمترین اصل "انسانیت" است .
اگر کسی از من کمک بخواهد یعنی من هنوز روی
زمین ارزش دارم.
پاسخ
سپاس شده توسط:
#4
ادمک اخر دنیاست بخند...
ادمک مرگ همین جاست بخند...
ادمک خر نشوی گریه کنی
دست خطی که تو را عاشق کرد شوخی کاغذی ماست بخند...
ان خدایی که حکیمش خواندی
به خدا مثل تو تنهاست بخند ...
پاسخ
سپاس شده توسط:
#5
(۱۴-۰۳-۹۵، ۰۷:۵۰ ب.ظ)hanane نوشته: جالبه فکر نمیکردم داستان به این کوتاهی وجود داشته باشه..
این حالا بهتره کوتاه تر از این کوتاه ترین داستان عاشقانه ست دو جمله بیشتر نیست
ادمک اخر دنیاست بخند...
ادمک مرگ همین جاست بخند...
ادمک خر نشوی گریه کنی
دست خطی که تو را عاشق کرد شوخی کاغذی ماست بخند...
ان خدایی که حکیمش خواندی
به خدا مثل تو تنهاست بخند ...
پاسخ
سپاس شده توسط:
#6
"مهربانی" مهمترین اصل "انسانیت" است .
اگر کسی از من کمک بخواهد یعنی من هنوز روی
زمین ارزش دارم.
پاسخ
سپاس شده توسط:
#7
ادمک اخر دنیاست بخند...
ادمک مرگ همین جاست بخند...
ادمک خر نشوی گریه کنی
دست خطی که تو را عاشق کرد شوخی کاغذی ماست بخند...
ان خدایی که حکیمش خواندی
به خدا مثل تو تنهاست بخند ...
پاسخ
سپاس شده توسط:
#8
اگه اسم این داستان باشه من میتونم بزرگترین نویسنده باشم!
بازنده میگه میشه اما سخته
برنده میگه سخته اما میشه


 
پاسخ
سپاس شده توسط:
#9
شاید آدم فضایی بودهxcvl
پاسخ
سپاس شده توسط:


موضوعات مشابه ...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  داستان تکان دهنده/ یک چشم صنم بانو 1 327 ۰۶-۱۲-۹۹، ۱۲:۱۴ ب.ظ
آخرین ارسال: صنم بانو
  داستان تکان دهنده/ تصادف ماشین صنم بانو 0 258 ۰۶-۱۲-۹۹، ۱۲:۰۸ ب.ظ
آخرین ارسال: صنم بانو
  داستان غم انگیز دفتر خاطرات صورتی صنم بانو 1 216 ۰۶-۱۲-۹۹، ۱۲:۰۳ ب.ظ
آخرین ارسال: صنم بانو

چه کسانی از این موضوع دیدن کرده اند
11 کاربر که از این موضوع دیدن کرده اند:
sadaf (۱۴-۰۳-۹۵, ۰۹:۱۳ ب.ظ)، ~mahdis~ (۰۴-۰۴-۹۵, ۱۲:۳۷ ب.ظ)، ملکه برفی (۱۴-۰۳-۹۵, ۰۹:۱۰ ب.ظ)، نويد (۱۴-۰۳-۹۵, ۰۹:۱۵ ب.ظ)، خانوم معلم (۱۴-۰۳-۹۵, ۰۸:۱۳ ب.ظ)، hanane (۱۴-۰۳-۹۵, ۰۸:۱۷ ب.ظ)، bahari (۲۹-۰۳-۹۵, ۰۹:۱۹ ب.ظ)، sima59 (۲۱-۰۵-۹۵, ۰۹:۴۶ ب.ظ)، محـmahyaـیا (۱۸-۰۳-۹۵, ۱۱:۰۸ ق.ظ)، AŋɨsA♪E (۱۶-۰۳-۹۵, ۰۸:۳۲ ب.ظ)، M_Rرسولی (۲۶-۰۴-۹۵, ۰۲:۵۰ ق.ظ)

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان