امتیاز موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
یادش بخیر اون وختا...(سری سوم)
#1
[عکس: 08404648048851486885.jpg]
[عکس: 55814853280942155158.jpg]
[عکس: 90739551353527220647.jpg]
[عکس: 89859602544225687441.jpg]
پسر به مادر گفت تو هم نماز میخونی هم روزه میگیری ولی خدا هیچی بهت نمیده,
ولی منی که نه نماز میخونم نه روزه میگیرم هر چی ازش خواستم رو بهم داده
طفلک پسر نمیدانست مادر از خدا فقط یک چیز میخواهد انهم اینکه هرچه پسرش میخواهد به او بدهد

اللهم عجل لولیک الفرج
پاسخ
سپاس شده توسط: یوتا ، مممممممممممم
#2
مرسی جالب بود
jue t`aim
پاسخ
سپاس شده توسط: محبوبه1366
#3
ممنون جالب بود
آرامش چیست  ؟
نگاه به گذشته و شکر خدا
نگاه به اینده و  اعتماد به خدا
نگاه به اطراف و جستجوی خدا
نگاه به درون و دیدن خدا
لحظه  هایت سر شار از بوی خدا  . . .
پاسخ
سپاس شده توسط: محبوبه1366
#4
خيلي باحال بود ميسي محبوب جااااااانmara
ﭘﺴﺮ ﺑﺎﯾﺪ ﻭﻗﺘﯽ ﻗﻬﺮ ﻣﯿﮑﻨﻪ....
ﺍﺱ ﺑﺪﻩ ﺑﮕﻪ:...... ﻫﯽ ﺣﻮﺍﺳﺖ ﺑﺎﺷﻪ!!!
ﻗﻬﺮﯼ ﮐﻪ ﻗﻬﺮ ﺑﺎﺵ ﺑﻪ ﺩﺭﮎ :|
ﻓﻘﻂ ﺣﻮﺍﺳﺖ ﺑﺎﺷﻪ ﺩﺳﺖ ﺍﺯ ﭘﺎ ﺧﻄﺎ ﮐﻨﯽ ﺩﻧﺪﻭﻧﺎﺗﻮ ﺧﻮﺭﺩ ﻣﯿﮑﻨﻢ...
پاسخ
سپاس شده توسط: محبوبه1366


موضوعات مشابه ...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
Tongue وقتی میپرسی اون قلب چیه تو بیو گذاشتی؟ صنم بانو 2 318 ۱۶-۱۱-۱، ۰۱:۳۱ ب.ظ
آخرین ارسال: زینب سلطان
  با این شوخی، با اون شوخی، با «جیمز وب» هم شوخی؟ صنم بانو 2 595 ۱۶-۱۱-۱، ۰۱:۲۸ ب.ظ
آخرین ارسال: زینب سلطان
  فقط اون خسته نباشیدی که نوشته arom 1 180 ۲۲-۰۷-۰، ۰۱:۵۸ ب.ظ
آخرین ارسال: admin

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان