۱۴-۰۸-۹۱، ۰۱:۲۲ ب.ظ
تا پامو از در خونه میذارم بیرون با این وضعیت روبرو میشم
بابا آخه چقد محبوبیت ! چقد معروفیت !
خسته شدم بابا دست از سرم بردارین ! اَه !
بابا آخه چقد محبوبیت ! چقد معروفیت !
خسته شدم بابا دست از سرم بردارین ! اَه !
یعنی محبوبیت تا این حد...؟
|
۱۴-۰۸-۹۱، ۰۱:۲۲ ب.ظ
تا پامو از در خونه میذارم بیرون با این وضعیت روبرو میشم بابا آخه چقد محبوبیت ! چقد معروفیت ! خسته شدم بابا دست از سرم بردارین ! اَه ! سپاس شده توسط: yasi ، shazdekuchulu ، sadaf ، baran ، admin ، nasim2 ، دختر دریا ، بانوی جنوب ، اواجون ، v.a.y
۱۴-۰۸-۹۱، ۰۱:۴۰ ب.ظ
اولالا یه روز بیا جلو در خونه ما ببین اونجا چه خبره
این که چیزی نیس بااااااو.a دكتر چه مهربونه...
درد منو ميدونه.... با شادي و با خنده زخم منو ميبنده... ميگه مريض كوچولو,كوچولوي موچولو.... برو بخواب تو خونه دواي تو همينه... تا كه بشي سلامت,خوشحال و شاد و راحت...: دي سپاس شده توسط: shazdekuchulu ، sadaf ، ونوشه ، admin ، بانوی جنوب
۱۴-۰۸-۹۱، ۰۱:۵۱ ب.ظ
قیافه ها رو سکته نکن .a
بچه فال فروشی را پرسیدم چه میکنی؟ گفت به ان هایی که در امروز خود مانده اند فردا می فروشم. سپاس شده توسط: sadaf ، ونوشه ، admin ، بانوی جنوب
۱۴-۰۸-۹۱، ۰۲:۲۳ ب.ظ
الهی.چی میکشی تو..........................................
سَر بِه سَر من نَذارید ادمـــــــــــــــــــــآ .... پارتیِم خداستــــــــــــــــــــ ـــــــــــِِِِِ
۱۴-۰۸-۹۱، ۰۲:۳۰ ب.ظ
اسفند دود كن برا خودت عزيزم.a
بازنده میگه میشه اما سخته
برنده میگه سخته اما میشه سپاس شده توسط: ونوشه ، admin ، بانوی جنوب
۱۲-۰۹-۹۱، ۰۹:۲۷ ب.ظ
چه بچه ها اعتماد به نفس بالايي دارن
به نام خدایی که به گل ، خندیدن آموخت . . .
سپاس شده توسط: ونوشه
۱۲-۰۹-۹۱، ۱۰:۳۶ ب.ظ
(۱۴-۰۸-۹۱، ۰۱:۴۰ ب.ظ)yasi نوشته: اولالا یه روز بیا جلو در خونه ما ببین اونجا چه خبره اره من اومده بودم دیدیم این که به پای اون نمیرسه اگه بدونین چ خبر بووووووووووووووووود.a
گلها پر اند از تضاد ها اما خب من خام تر از انم که راه دوست داشتن را بدانم
شازده کوچولو سپاس شده توسط: ونوشه
۱۲-۰۹-۹۱، ۱۱:۱۳ ب.ظ
قیافه هاشون مثل اینه که دارن به یه میمون بامزه نگاه میکنن.a
سپاس شده توسط: ونوشه
۱۳-۰۹-۹۱، ۱۰:۴۳ ق.ظ
وا تو خوبی که عزیزم
واسه من کشته هم می ده
حکایت من ، حکایت کسی ست که عاشق دریا بود اما قایق نداشت.
دلباخته سفر بود همسفر نداشت زخم داشت اما ننالید گریه کرد اما اشک نریخت . حکایت من ، حکایت چوپان بی گله . و ساربان بی شتر است ... حکایت کسی که پر از فریاد بود ....... اما سکوت کرد ... سپاس شده توسط: ونوشه
|
|
موضوعات مشابه ... | |||||
موضوع | نویسنده | پاسخ | بازدید | آخرین ارسال | |
با این شوخی، با اون شوخی، با «جیمز وب» هم شوخی؟ | صنم بانو | 2 | 595 |
۱۶-۱۱-۱، ۰۱:۲۸ ب.ظ آخرین ارسال: زینب سلطان |
|
دهه ۶۰ این تابلو با تابلوی مونالیزا برابری می کرد !! | صنم بانو | 2 | 159 |
۰۳-۱۱-۱، ۱۲:۲۹ ق.ظ آخرین ارسال: زینب سلطان |
|
این مد شده ؟ | صنم بانو | 1 | 225 |
۲۵-۰۹-۰، ۱۰:۰۵ ق.ظ آخرین ارسال: admin |